![]() صورت زندگی کنونی ما تنها شکل ممکن و موجود برای زندگی نیست. برخی از بخشهایی که ما آن را جزء ضروریات زندگی خود میدانیم، در گذشتهای نه چندان دور اصلاً وجود نداشته است. گمان نمیرود کسی ادعا کند که سبک زندگی کنونی ما بهترین است و همه میدانند که اشکالاتی در صورت زندگی کنونی ما هست که با برطرف کردنشان، معضلات فراوانی حل خواهد شد و نیز جای برخی بخشها در زندگی ما خالی است که بودنش زندگی ما را بسیار بهتر میکند. اما ماجرا به این سادگی نیست. بودن و نبودن یک جزء یا بخش در زندگی به عالَمی بر میگردد که ما برای خود ساختهایم. تعاریف بنیادی جامعه از سعادت و انسان، و تلقی بشر از مبدأ و مقصد، و تصمیمهای جمعی هر اجتماع در این دوره از حیات، مجموعهای از امکانها و لاامکانها ایجاد کرده است که به ما اجازه نمیدهد بهراحتی به هر انتخابی دست بزنیم. با این وجود، آیا ما سودای تغییر سبک کنونی زندگی خود را در سر میپرورانیم؟ آیا زندگی کنونی ما نیازمند تغییر است؟ آیا اساساً میتوان به شکل دیگری زندگی کرد؟ آیا به این فکر میکنیم که در پس هر یک از اجزای شیوهی زندگی ما، چه چیزی نهان است؟ در عالَمی که رو به جانب حق دارد، سبک زندگی چه شکلی به خود خواهد گرفت؟ چه شده است که سبک زندگی، تعیینکنندهی اخلاق اجتماعی و فرهنگ عمومی شده است؟ سبک زندگی را چه عواملی شکل میدهند؟ آیا برگزیدن سبکی خاص در زندگی، بر علم و تفکر و هنر و... جامعه مؤثر است؟ |
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
زندگی بر دهانهی آتشفشان |
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
![]() |
|
![]() |
||
|
![]() |
|
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.