X

تلگرام فرصتی برای تجدد ایرانی

تلگرام فرصتی برای تجدد ایرانی -
امتياز: 3.1 از 5 - رای دهندگان: 14 نفر
 
تلگرام ایران telegram iran
اشــــاره مردمی که اهل گپ و گفت هستند و تولید سخن و گفتار برای آن‌ها مهم‎ترین ویژگی تاریخی و فرهنگی به حساب می‎آید، اکنون با تلگرام، که استعاره‌ای از شبکه‌های اجتماعی-ارتباطی نوین است، فرصتی پیدا کرده‌اند که گپ و گفت‎های خود را مکتوب و مستند کنند و تاریخ و سنت خود را به چالش بکشند و بلکه بازتولید کنند. از این نظر تلگرام فرصتی برای دموکراتیزه کردن فکر و فرهنگ در جامعه‌ی ایرانی است

بحث ما در رابطه با شبکه‌ی اجتماعی تلگرام و کارکردهای آن است. یکی از اتفاقات شگفت‎انگیز و تأثیرگذاری که تلگرام ایجاد کرده گسترش کاربردهای سواد است. جمعیت انبوهی از مردم ایران که شاید در ماه فرصت نداشتند که حتی یک‎بار از مهارت خواندن و نوشتنی که در مدرسه آموخته بودند استفاده کنند، اکنون در گروه‎های اجتماعی و از طریق ارتباط‎های تلگرامی یا موبایلی متن‎های مختلفی را می‎خوانند و می‎نویسند.

این اتفاق به معنای همگانی شدن کاربرد سواد در جامعه و یک انقلاب همه‎جانبه در فرهنگ ایران است. الگوهای ارتباطی ما در دو نوع محدود شده بود که یکی از آن‌ها الگوی ارتباط شفاهی است که به‎طور تاریخی طی هزاران سال شکل گرفته است. ما مردمی هستیم که از الگوی ارتباط شفاهی به طور وسیع استفاده می‎کنیم و بسیاری از محققان مهم‎ترین ویژگی جامعه‌ی ایرانی را گپ زدن می‎دانند. اما مردمی که اهل گپ و گفت هستند و تولید سخن و گفتار برای آن‌ها مهم‎ترین ویژگی تاریخی و فرهنگی به حساب می‎آید، اکنون فرصتی پیدا کرده‌اند که این گپ و گفت‎های خود را مکتوب و مستند کنند و در قالب یک الگوی ارتباطی جدید که به ‎هیچ عنوان همگانی نبوده است، آن را ارائه‌ دهند. درست است که ما به‎طور تاریخی میراث مکتوب داریم و یکی از قدیمی‎ترین کشورهایی هستیم که می‎نوشته‌ایم، اما هیچ‎گاه در طول تاریخ نوشتن ویژگی فرهنگ ایرانی نبوده است، بلکه نوشتن یک ویژگی برای گروه‎های خاص و موقعیت‎های خاص بوده است. خواندن هم ویژگی عمومی ما نبوده است، در حالی که امروز مردم هم می‎نویسند و هم می‎خوانند. البته ممکن است نام این خواندن یا نوشتن را نه نویسندگی بگذاریم و نه مطالعه، اما این یک بحث و مفهوم دیگر است که اگر لازم شد بعداً در مورد آن بحث می‎کنیم. آنچه از آن صحبت می‎کنم گسترش کاربردهای سواد است و همگانی شدن کاربردهای سواد یعنی الگوی ارتباطی جدیدی که ما از طریق خواندن و نوشتن با هم سخن می‎گوییم. الگوی دومی که ما در تاریخمان تجربه کرده‌ایم، الگوی ارتباط بصری است. ما به‎طور تاریخی از طریق تولید و تماشای تصویر امکان برقراری ارتباط داشته‌ایم. در دوره‎های پیشامعاصر و پیشامدرن الگوی ارتباط تصویر ما عمدتاً تصاویری بود که در روابط چهره به چهره و در موقعیت‎های معین مادی و عینی صورت می‎گرفت، مثلاً تماشای منظره، مسافرت کردن و یا ارتباط‎های چشمی که در رابطه ایجاد می‎شد. در دوره‌ی جدید و با پیدایش عکاسی و سینما و تلویزیون و مطبوعات و در نهایت پیدایش اینترنت، ما به‎سرعت به‎سوی یک نوع بصری شدن تغییر کردیم و عادت ما به تماشای تلویزیون به حدی رسید که در یک دهه‌ی گذشته همواره مهم‎ترین سرگرمی یا فراغت مردم تلویزیون بوده است. ما از طریق عکاسی و بعد سینما و تلویزیون و مطبوعات، از چشم‎های خود استفاده‌ی بهتری کردیم، یعنی ما در فرایند تکنولوژی‎های ارتباطی کم‎کم آموختیم که چگونه از ارگان‎ها یا اندام‎های وجودی خودمان متناسب با نیازهای زندگی و شرایط جدید استفاده کنیم. استفاده از چشم در تاریخ ما وسعت زیادی نداشته است و ما کم‎تر امکان استفاده از چشم را داشته‌ایم، اما دوربین‎ها و سینماها و تلویزیون‎ها و فضاهای مجازی و اینترنت، امتداد چشم‎های ما شدند و این امکان را فراهم کردند که ما بتوانیم دوردست‎ها را به کمک این ارتباط بصری بفهمیم. پس ما دو الگوی شفاهی و بصری، یا دهانی و چشمی داشته‌ایم، اما در فرایند تلگرامی شدن فرهنگ ایرانی به الگوی دیگری می‎رسیم که آن را «الگوی مغزی» می‎نامیم، یعنی بیش از آنکه چشم و دهان و گوش بخواهند ایفای نقش کنند، قابلیت‎ها و توانمندی‎های شناختی ما را هدایت و کمک می‌کنند نوعی تمرکز و تفکر انتزاعی و نوعی ارتباط مبتنی بر متن صورت بگیرد. به همین دلیل ما از طریق تلگرام به ظرفیت‎ها و قابلیت‎های ارتباطی خودمان می‎افزاییم و شیوه‎های جدیدی را پیدا می‎کنیم. پس همانطور که بیان کردم اولین کارکرد و تأثیر مهم تلگرامی شدن فرهنگ ایرانی تحول در الگوی ارتباطی ما و گسترش کاربرد سواد در جامعه است، که خود این تحول پیامدهای دیگری دارد که سعی می‎کنم برخی از آن‎ها را به‎طور ساده و کوتاه بیان کنم.

کارکرد دوم این است که ما برای اولین بار در دنیای مدرن شکل جدیدی از انسجام و با هم بودگی‎های اجتماعی را تجربه می‎کنیم، یعنی می‌توانیم ارتباط برقرار کنیم و در چارچوب مجموعه‌ی سرمایه‎های اجتماعی و فرهنگی که در اختیار داریم، در کنار هم و با هم به ‎نوعی به تبادل و گفت‎وگوی اجتماعی بپردازیم. ما در دنیای جدید این فرصت‎های گفت‎وگو را از دست داده بودیم و تلویزیون برای ما یک رسانه‌ی یک‎سویه بود که امکان با هم بودن محدودی را فراهم می‎کرد. تلویزیون و رادیو و روزنامه و مجلات به ما اجازه نمی‎دادند که تعامل مشترک و گرم داشته باشیم و بهعنوان عامل و فاعل انتخاب کنیم که چه سخنی را می‎خواهیم بگوییم. در واقع چون آن رسانه‌ها به‎طور سازمان یافته توسط سازمان‎ها و نهادها و مراکز دیگر هدایت می‎شدند، امکان تعامل گرم و مشارکت همه‎جانبه و امکان بروز عاملیت و فردیت در آن‌ها وجود نداشت. اما شبکه‎های ارتباط موبایلی این امکان را فراهم کرده که هر کسی بتواند به تناسب روابطی که در قبیله، طایفه، خانواده‎ و در مسیر زندگی خود داشته است، ارتباط‎های خود را برقرار کند. هر کدام از ما در چند گروه اجتماعی عضو هستیم و تمام این گروه‎ها اشکال جدیدی از سرمایه‌ی اجتماعی و فرهنگی را تولید می‎کنند و نوع جدیدی از با هم بودناجتماعی فراهم می‎کنند که این صورت‎های جدید ویژگی‎های خاصی نیز دارد. این با هم بودنی که مردم ایران برای اولین بار توسط تلگرام تجربه می‌کنند، نوعی همسخنی، همدلی، همفکری و انسجام را ایجاد می‎کند، منتها انسجامی که مرکز ندارد و هیچ قدرتی به آن مرکزیت نمی‎دهد. این انسجام را ارزش‎های اخلاقی مردم و اهداف و خواسته‎های افراد هدایت می‎کند و حول و حوش یک شعاع یا یک آرمان کلی فراگیر نیست، بلکه حول و حوش ارزش‎های اخلاقی است که در درون تک‎تک افراد جامعه وجود دارد. در عین حال این انسجام و با هم بودن جدید که تلگرام ایجاد می‎کند، امکان این را فراهم می‎کند تا بخشی از ویژگی‎های تاریخی و فرهنگی خوب یا بد به شیوه‌ی جدیدی تولید و بازتولید شود. به همین دلیل می‌گویم اتفاق جدیدی در ایران افتاده که به اعتقاد من در تمام تاریخ گذشته‌ی ما سابقه نداشته و می‎تواند بعد از این یک ایران جدیدی را متولد کند. باید بپذیریم که تلگرام و شبکه‎های موبایلی ضرورت اجتناب‎ناپذیر جامعه‌ی امروز جهانی است و هیچ راهی برای مبارزه به معنای انکار آن وجود ندارد. مدیریت آن نیز باید در یک چارچوب دیگر غیر از انکار یا قطع‎کردن و یا چیزهایی از این قبیل باشد. اغلب این گفت‎وگوهای تلگرامی منجر به مراودات رو در رو و چهره‎به‎چهره می‌شود، یعنی روابط مجازی در جامعه‌ی ایران به روابط رو در رو و چهره‎به‎چهره منتقل می‎شود و آن مقدار مراودات چهره به چهره‎ای که این روابط مجازی تولید می‎کند، خودش به تنهایی از تمام روابط چهره به چهره که در طول تاریخ تولید کرده‌ایم بیش‎تر است.

نکته‌ی سوم یا ویژگی سومی که می‎خواهم راجع به آن صحبت کنم مسئله‌ی انباشت سرمایه‎ها و امکان تبدیل و انتقال سرمایه‎ها به همدیگر است. یکی از مهم‎ترین ویژگی‎های یک جامعه‌ی توسعه‎یافته این است که افراد در آن بتوانند انواع سرمایه‎های خود را به یکدیگر تبدیل کنند، مثلاً اگر کسی ثروت و پول دارد بتواند به کمک پولش آبرو و منزلت هم داشته باشد، یا کسی که آبرو دارد بتواند ثروتمند هم بشود و یا اینکه کسی که آبرو و ثروت دارد بتواند استعدادهای خود را شکوفا کند و سرمایه‌ی فرهنگی خود را توسعه بدهد و درواقع سرمایه‎ها همینطور بتوانند به همدیگر تبدیل شوند. جامعه‌ی توسعه‎یافته جامعه‎ای است که امکان تبدیل سرمایه در آن آسان است و جامعه‌ی عقب‎مانده به جامعه‎ای می‎گویند که امکان تبدیل سرمایه‎ها به یکدیگر در آن محدود یا دشوار است، مثلاً کسی بازاری است و ثروت دارد اما آبرو و منزلت و احترام ندارد و یا کسی نویسنده و شاعر است اما پول ندارد. یکی از بحران‎های جامعه‌ی ما این بوده که امکان تبدیل سرمایه‎ها به همدیگر محدود و دشوار بوده است، اما شبکه‎های ارتباطی جدید مانند تلگرام امکان تبدیل سرمایه‎ها و انتقال سرمایه‎ها و انباشت سرمایه‎ها را بیش‎تر می‎کنند. به‌طور مثال صدها نفر در جامعه که هنرهایی را در وجود خود دارند، چون رسانه نداشته‌اند و یا به فرهنگسرا و مرکزی هنری دسترسی نداشتند، نتوانسته بودند از سرمایه‌ی خود استفاده کنند، اما از طریق تلگرام مخاطبان خود را تولید می‎کنند. در هر گروه تلگرام ده‎ها هزار متن در هفته تولید می‎شود که شگفت‎آور است و نظرها و کامنت‎هایی نیز برای آن‌ها نوشته می‌شود و گفت‎وگو صورت می‌گیرد. در واقع مردم خودشان مخاطب تولید می‎کنند و مخاطبان خودشان را تعریف و تولید می‎کنند و سرمایه‎آفرینی می‎کنند. مردم به مشارکت فرهنگی یعنی تولید فرهنگ کمک می‎کنند و دیگر فقط به مصرف فرهنگ نمی‌پردازند. هر فرد برای آبادی، خویشاوندان، دوستان و همکلاسی‎های خود و برای مردمی که مخاطب او هستند و او آن‌ها را ساخته است، اثر و متن و زیبایی‎شناسی تولید می‎کند و این زیبایی‎شناسی‎های جدید، سرمایه‎های اجتماعی جدید هستند. این موضوع همان چیزی است که ما تا پنج یا شش سال پیش نداشتیم، یعنی جامعه داشت از هم می‎پاشید و جامعه‌ی ما به سمت فرسایش سرمایه‌ی اجتماعی و فروپاشی می‌رفت.‎

افراد در شبکه‎های اجتماعی امکان پیدا می‎کنند که هویت‎های جدیدی با محوریت خویش تعریف و تولید کنند. یکی از کارکردهای فرهنگی دیگر تلگرام، نوعی بازاندیشی اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه است. این بازاندیشی نوعی تفکر جدید است که به‎وجود آمده است و مردم آگاهانه‎تر از قبل درباره‌ی زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، جامعه، خانواده و مذهب پرسش می‎کنند و کنجکاوانه سؤال می‎پرسند و بحث و استدلال می‎کنند. برای اولین‎بار در تاریخ ما استدلال به شیوه‌ی همگانی شکل می‎گیرد و مردم با همدیگر استدلال و چون و چرا می‎کنند. به همین دلیل نوعی جریان تفکر عمیق و بازاندیشی و نوعی تفکر انتقادی از طریق تلگرام تولید می‎شود که مردم سؤال می‎کنند، پاسخ می‎شنوند و نقد می‎کنند. در گذشته انسان ایرانی فرصت‎های محدودی داشت برای اینکه بازاندیشی و چون و چرا کند و خودش و تاریخش را به چالش بکشد، اما الان این اتفاق افتاده است. آن طبقه‌ی متوسط فرهنگی که به رسانه‌ی تلگرام دسترسی دارد و لزوماً تحصیل‎کرده هم نیست و مدرک دانشگاهی هم ندارد، در پرتو دانش جدیدی که شهرنشینی و رسانه‎ها به او داده‌اند، خلاق شده است و پرسش می‎کند. به همین دلیل کاری که تلگرام می‎کند گسترش دادن و همگانی کردن بازاندیشی است.

یکی دیگر از ویژگی‎های تلگرامی شدن‎ فرهنگ ایرانی که پیامدهای خیلی گسترده‎ای برای امروز و آینده‌ی جامعه‌ی ایران دارد، جهانی شدن جامعه و الگوهای ارتباطی ما است. همه‌ی ما الان به شکل‎های مختلفی با مجموعه‌ی وسیعی از پیام‎ها روبه‎رو هستیم که مکان مشخصی ندارند، یعنی معلوم نیست از آفریقا، آمریکای لاتین، اروپا و یا آسیا باشند و یا اصلاً مهم نیست که از کجا هستند. مهم این است که همه‌ی این‎ها پیام هستند و دیده یا خوانده می‎شوند و به اشکال مختلفی مفهوم مکان را در جامعه‌ی ایران تغییر می‎دهند. الان در کم‎تر از یک ثانیه پیام‎هایی را از سراسر جهان دریافت می‌کنیم و به امریکا می‎رویم و با همکاران دیگر صحبت می‎کنیم. به همین ترتیب همه‌ی افراد جامعه این ارتباطات عجیب که یک نوع بازتعریف مفهوم مکان و جغرافیا در فرایند ارتباطی جدید است را تجربه می‎کنند. این مسئله یعنیدیگر فرد خودش را در مکان تعریف نکند، بلکه در جهان تعریف کند. ما این را قبلاً از طریق تلویزیون یا روزنامه به‎طور نسبی داشته‌ایم، اما آن ارتباط تعاملی و مشارکتی و خودانگیخته و ارتباط گرم نبود، بلکه ارتباطی بود که دیگران برای ما تعیین می‎کردند و تصمیم می‎گرفتند. اما الان هر فرد به سادگی می‎تواند وارد فضاهای جهانی شود و قاره‎های مختلف را تجربه کند، آنهم نه بر اساس ذائقه‌ی دیگری بلکه بر اساس ذائقه‌ی خودش این کار را انجام دهد. به‎همین دلیل یک نوع ارتباط جهانی جدید در حال شکل گرفتن است که در این ارتباط جهانی جدید، من و جهان در یک ارتباط متقابل همدیگر را تعریف می‎کنیم. این یک تعقلی است که ساختار احساسات، جهان‎بینی، نظام ارزش‎ها و به‎طور کلی موقعیت‎ها و قابلیت و انواع سرمایه‎های فرد را تغییر می‎دهد و تحت تأثیر همین فرایند شهروندی متولد می‎شود که خودش را جهانی می‎بیند. در عین حال این شهروند فقط جهان را در خودش مستقر نمی‎کند، بلکه خودش را هم در جهان مستقر می‎کند. به همین دلیل اتفاق جدیدی که رخ می‎دهد بازتعریف انسان ایرانی در چارچوب جهان است و بازتعریف مفاهیم اساسی مثل انسان و مکان و زمان در چارچوب امر جهانی صورت می‌گیرد.

یکی دیگر از تحولات بنیادینی که تلگرام ایجاد می‎کند و امکان بازتعریف جدید را برای ما فراهم می‎کند، بازتولید گذشته در چارچوب زمان حال و آینده است. یکی از بحران‎هایی که دنیای مدرن برای ما ایجاد کرده انفصال زمانی است، یعنی ما در چارچوب فرایندهای تجدد یا صنعتی شدن روزبه‎روز از ادبیات، مذهب، تاریخ، هویت و میراث فرهنگی گذشته‌ی خودمان ناآگاه‎تر می‎شدیم. اما آن چیزی که امروز تلگرام و تمام شبکه‎های ارتباط موبایلی برای ما ایجاد میکند این است که تمام متن‎های ادبی، هنری، شعر، داستان، تاریخی، عکس‎، آیین‎ها، رسوم و سنت‎ها، مذهبها و تمام تجربه‎ها و ایده‎ها از دوران هخامنشی و حتی قبل از آن تا به امروز، توسط میلیون‎ها نفر بازخوانی و تولید می‎شود. این یک انقلاب بی‎نظیر است که ما برای اولین‎بار تمام گذشته‌ی خودمان را به انتخاب مردم و نه به انتخاب ایدئولوژی‎ها انتخاب و گزینش می‎کنیم. در واقع یکی از بزرگ‎ترین بحرانهای جامعه‌ی ما دسترسی‎ناپذیری گذشته بود که ما گذشته را با کمک تلگرام دسترسی‎پذیر کرده‌ایم و این دسترسی به گذشته یک نوع خودآگاهی جدید برای مردم ایران ایجاد می‎کند. در زمان ما و با این خودآگاهی مردم، اگر یک دانشگاهی یا یک سیاستمدار می‎خواهد صحبت کند باید بداند که سطح آگاهی مردم از تاریخ و از زمان حال و آینده گسترش پیدا کرده است.

یکی دیگر از ویژگی‎های شگفت‎انگیز تلگرام و تلگرامی شدن و شبکه‎های ارتباطی موبایلی، گسترش آرشیو در فرهنگ ما است. ما برای اولین بار در تاریخ این فرصت را پیدا کرده‌ایم که هر ایرانی ردپای خودش را ضبط و ثبت کند و تمام تجربه‎ها از تولد، عروسی، فارغ‎التحصیلی، مهمانی، دوستی، دعوا، مرگ و از هر آیینی که تجربه‎ای دارد، به صورت یک متن، عکس، فیلم و صوت ثبت می‎شود. هیچوقت در تاریخ مردم چنین فرصتی نداشته‌اند و همیشه قدرت‎ها می‎توانستند مورخی را در دربار به خدمت بگیرند تا درباره‌ی زندگی ‎آن‎ها بنویسد. اما اکنون همه می‎توانند ردپاهای گذشته را تکثیر کنند و مهم‎تر اینکه انبوهی از ردپاها را ایجاد کنند. در واقع مسئله‌ی ما فقر بایگانی، فقر آرشیو دانش، فقر ردپای فرهنگ و فقر مستندسازی فرهنگ بود که اکنون فرایند مستندسازی فرهنگ و آرشیو فرهنگ و بایگانی فرهنگ در حال غنی شدن است. این شیوه‌ی جدید بایگانی فرهنگ و آرشیو فرهنگ، این امکان را برای ما فراهم می‎کند که بتوانیم لایه‎های پنهان فرهنگ را آشکار کنیم. به بیان دیگر فرهنگ برای ما رؤیت‎پذیر می‎شود و برای اولین بار ما فرهنگ را رؤیت‎پذیر می‎کنیم و معانی را تبدیل به نماد می‎کنیم. این آرشیو جدید قدرت‎های اجتماعی و فرهنگی جدید و اخلاق جدیدی را تولید کرده و امکان گفت‎وگوی بیش‎تری را فراهم می‎کند.

یکی دیگر از ویژگی‎هایی که تلگرام با کمک انواع تکنولوژی‎های اجتماعی، فکری و فرهنگی در کنار و در تلاقی با همدیگر ایجاد می‎کنند، امکان جدیدی برای یک انقلاب فرهنگی همه‎جانبه در ایران است. یکی از ویژگی‎های بزرگ این شبکه‎های ارتباطی موبایلی دموکراتیک‎تر شدن جامعه‌ی ایران است. منظور از دموکراتیک شدن فقط مسئله‌ی سیاسی نیست، بلکه فرایندهای تولید، توزیع و کاربست قدرت همگانی‎تر می‎شود. قدرت نیز فقط قدرت حکومت یا دولت نیست، بلکه روابط قدرت مدنظر است و روابطی که بین والدین و فرزندان، معلمان و دانش‎آموزان، پزشکان و بیماران، شوهران و همسران یا بین کارفرما و کارگر صورت می‎گیرد. روابط قدرت آن روابطی است که به اشکال مختلف و در موقعیت‎های مختلف بین ‎انسان‎ها به‎وجود می‎آید و تلگرام و شبکه‎های ارتباطی جدید امکانی را فراهم می‎کند که آن گروه‎های فرودست بتوانند پرسش کنند و گروه‎های فرادست را پاسخگو کنند. به‌طور مثال تلگرام با رؤیت‎پذیرکردن رفتارها امکان این را فراهم می‌کند که جامعه‌ی پزشکان پاسخگو شوند و جامعه‌ی پزشکان باید بداند که با ملت ناآگاه راجع به بدن روبه‎رو نیست و همه‌ی ما آگاهی‎های جدیدی از طریق اینترنت و تلگرام و گروه‎های پزشکی پیدا می‎کنیم. در واقع تلگرام این امکان را فراهم کرده که رابطه‌ی پزشک و بیمار دموکراتیک‎تر بشود. کاری که تلگرام می‎کند، آن کاری است که قرار بوده احزاب، دانشگاه‎ها و مدرسه‎ها انجام دهند ولی نتوانسته‌اند. مدرسه قرار بوده جامعه‎پذیری دموکراتیک را انجام بدهد و شکست خورد است، در نتیجه مردم به‎طور سراسیمه به تلگرام روی آورده‌اند. مطبوعات نیز قرار بوده جامعه را آگاه و دموکراتیک کنند و صدای مردم باشند، اما نتوانسته‌اند به حد کافی این کار را انجام دهند و مردم به تلگرام و شبکه‎های دیگر اجتماعی هجوم آورده‌اند.

آخرین نکته‎ای که می‎خواهم عرض کنم این است که تلگرام، واتس‎آپ، موبایل، تلویزیون، ماهواره و اینترنت نوع جدیدی از تجدد ایرانی را شکل می‎دهند. اول صحبتم اشاره کردم که چگونه این‌ها سنت را بازآفرینی می‎کنند. البته می‎پذیرم که تلگرام و همه‌ی شبکه‎های ارتباطی جدید به‎طور طبیعی و لاجرم چالش‎هایی را ایجاد می‎کنند و آسیب‎هایی را دارند و این مانند هر چیز دیگری در زندگی انسان اجتناب‎ناپذیر است. در اینجا قصد دارم یکی از وجوهی که خیلی وارونه فهمیده شده را توضیح بدهم و آن رابطه‌ی تلگرام با سنت، تاریخ فرهنگی، مذهب و با ارزش‎های ما است. بنده معتقدم که تلگرام و شبکه‎های موبایلی و شبکه‎های ارتباطی جدید، مثل ماهواره‎ها نیستند که از خارج پخش شوند، بلکه این‎ها را مردم از درون ناخودآگاه ذهن جمعی خودشان هدایت می‎کنند و امکان ندارد مردم ایران بر ضد خودشان چیزی را تولید کنند و حتی اگر بخواهند نیز نمی‎توانند چنین کاری را انجام دهند، چون آن ذخیره‌ی نمادین و معنایی که در اختیار دارند از جنس خودشان است. ایران ما امروز و یک دفعه درست نشده که ناگهان مردم ایران امروز تغییر کرده باشند و ناگهان ملتی ضدِمذهب یا ضدِفرهنگ و ضدِاخلاق متولد شده باشد که ما نگران این باشیم که تلگرام یا شبکه‎های موبایلی جامعه را بی‎اخلاق می‎کنند. این درست است که تغییرات اخلاقی و فرهنگی به‎وجود می‎آورند، اما این تغییرات در چارچوب نوعی تجدد و نوعی جدید شدن (و نه مدرن‎شدن و مدرنیته) است و منظور از جدیدشدن در اینجا به معنای بازآفرینی سنت است. ما در چارچوب یک بستر سنتی و تاریخی و فرهنگی تنفس می‎کنیم و می‎اندیشیم و سخن می‎گوییم و در چارچوب زبان فارسی می‌نویسیم و سخن می‌گوییم. همین زبان فارسی یک نوع گنجینه‌ی معرفتی و جهان‎بینی و ارزش‎هایی را تولید می‎کند که ما جمع‎گرایی را در قالب زبان فارسی میتوانیم ببینیم. امکان ندارد که انسان ایرانی یکدفعه از چارچوب مسلمانبودن خود بیرون بیاید و حتی اگر فکر کند که مذهبی نیست، همواره یک دین نامرئی را همراه دارد. هیچ‎کس نمی‎تواند در چارچوب جامعه‌ی ایران ناگهان نامسلمان شود و حتی اگر فکر کند که نسبت به مذهب انتقاد دارد و مناسک دینی را به‎جا نیاورد، اما احساس و تعلقات و عواطف و ژن فرهنگی او انباشته از گزاره‎ها، نمادها، نشانه‎ها و رگه‎هایی از جهان‎بینی دینی است و نوعی متافیزیک دینی است که خودش را تولید و بازتولید میکند. بنده این را در تلگرام می‎بینم که همان افرادی که دین را نقد میکنند، چقدر دینی و در چارچوب یک نوع جهان‎بینی مذهبی بحث می‎کنند. تلگرام ایرانی با تلگرامهای فرانسوی و انگلیسی خیلی فرق دارد و ما باید به این تفاوت فرهنگ‎های تلگرام و فرهنگ‎های ارتباطی توجه کنیم. ما داریم یک نوع فردگرایی جمع‎گرایانه‌ی ایرانی را تولید می‎کنیم تا یک ایران جدید و روزآمد را تولید کنیم. منظور از ایران متجدد نیز به معنای جدید است و نه مدرن. ما یک ایران متجدد، یک انسان مذهبی متجدد، یک فعال متجدد، یک جوان متجدد و یک زن متجدد را در کشور بازتولید می‌کنیم و کاری که تلگرام انجام می‎دهد بازآفرینی انسان ایرانی، خانواده‌ی ایرانی، مذهب ایرانی و فرهنگ ایرانی در چارچوب دنیای جدید است. جامعه نیز مسیر خودش را همین‎طور طی خواهد کرد، بنابراین ما دانشگاهی‎ها بهتر است به مردم و مدیران کمک کنیم و یک نوع واقع‎گرایی فرهنگی جدید را برای جامعه توضیح دهیم. آخرین نکته اینکه ما از یک فرایند صحبت می‎کنیم و نمی‎گوییم همه‌ی آن مطالب همین لحظه و همین اکنون اتفاق افتاده است. چون دو یا سه سال است که وارد این دنیای جدید تلگرامی شده‌ایم و طبیعتاً در مرحله‌ی جنینی این فرایند هستیم و این فرایند در آینده گسترش پیدا خواهد کرد و در پنج یا ده سال آینده شاهد تحولات مهمی خواهیم بود و شهروندان توانمندتری امکان ظهور پیدا می‎کنند که به کمک رسانه‎های ارتباطی جدید بیش‎تر دیده می‎شوند.

 

 

*این بحث در نمايشگاه مطبوعات، غرفه‌ي مجله‌ي سوره‌ي‌انديشه مطرح شد.

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی