پول‌ها برای خدا

  • پرینت
 
محمد امین لنگری
اشاره به برخی اصول کسب درآمد در سبک زندگی اسلامی
اشــــاره چه بسیار مشکلات بزرگ و پیچیده که راه‌حل‌های ساده دارد. ما مطالب زیادی می‌دانیم و در عین حال مشکلات فراوانی داریم و برای حل مشکلاتمان در پی افزایش‌های آگاهی‌های‌ خود هستیم. بهتر است به جای تلاش بیهوده، یک‌بار دیگر عمیق و صادقانه بدیهی‌ترین چیزهایی که می‌دانیم را مورد توجه قرار دهیم. توحید یکی از آن بدیهات است، پس به درآمدمان از دریچه‌ی توحید بنگریم تا مشکلات بزرگ فردی و اجتماعی‌مان حل شود.

سبک زندگی

هر یک از انسان‏هاراه و روشی را برای زندگی بر می‏گزینندکه این سبک زندگی موفقیت و یا شکست آن‌ها را در دنیا و آخرت رقم خواهد زد. از این‌رو سبک زندگی ما در تکامل ابعاد مادی و معنویمان بسیار با اهمیت است و ما باید آگاهانه سبک زندگی مناسبی را برای خود برگزینیم. هر مکتبی سبکی برای زندگی ارائه می‏نماید. مکتب اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست. از آن‏جاکه ما دین اسلام را عامل رسیدن به تکامل و سعادت انسان می‏دانیم، باید سبکی که این مکتب برای زندگی ارائه می‏نمایدرا فرا گرفته و خود را منطبق با آن گردانیم. یکی از فلسفه‏هایتشکیل حکومت اسلامی نیز تغییر سبک زندگی مردم بر اساس مبانی اسلام است. حکومت می‏تواندبا تغییر ساختارهای اجتماعی، زمینه‏سازترویج سبکی خاص شود. از این‌رو ضمن کاوش و تبیین سبک زندگی اسلامی در ابعاد مختلف و سعی در پیاده نمودن آن در زندگی فردی و اجتماعی، باید سعی نماییم که ساختارهای اجتماعی که مروج سبک زندگی اسلامی هستند را نیز شناسایی و پیاده نماییم.

 از این‌رو وظیفه محققان اسلامی آن است که برای اصلاح سبک زندگی جامعه ابتدا به ابعاد فردی و پس از آن به اقتضائات اجتماعی پیاده شدن چنین سبکی  از زندگی بپردازند.

بر اساس جهان بینی اسلامی، سبک زندگی یک مسلمان باید به گونه‏ایباشد که به توحیدی و ولایی شدن همه ابعاد زندگی او ختم شود.

در تبیین چرایی این موضوع برخی از فلاسفه این‏گونهگفته‏اندکه منشأ همه خوبی‏هاخداوند متعال است و همه شرور از دوری و غفلت از او ناشی می‏شود. از این‌رو تقرب به حضرت حق منشأ همه خوبی‏هاو دوری از او منشأ همه‌ی مشکلات و بدبختی‏هایبشریت است. از این‌رو انسان سعادتمند، انسانی است که بتواند تمامی وجوه زندگی خود را به گونه‏ایشکل دهد که در مسیر تقرب به حضرت حق قرار گیرد. برای تقرب به خداوند متعال و یافتن صفات کمالیه و دور شدن از صفات نقصان، باید تمامی اجزاء زندگی انسان رنگ و بوی توحیدی و ولایی بگیرد. پس اگر بخشی از زندگیمان وجهه الهی داشته باشد ولی بخشی از آن غیرالهی باشد، در حرکت کلیمان به سمت خدا خلل و نقصان به‌وجود خواهد آمد.

اکثر ما در هنگام عبادت و انجام تکالیف مذهبی به حقیقت توحید و ولایت توجه داریم ولی در سایر آنات زندگی، مخصوصا هنگامی که به فعالیت‏هایاقتصادی مشغول هستیم، از این حقیقت غافل می‏شویم. برای مثال در هنگام کار کردن اهدافی غیرتوحیدی سرلوحه‌ی ما قرار می‏گیردو زندگی اقتصادی‏مانکمکی به مشی عرفانی و توحیدی‏ماننمی‏کندو به این خاطر همواره تعارضاتی میان اقتضائات زندگی اقتصادیمان با توحید و ولایت وجود خواهد داشت.

قطعا برای تحقق روح توحید و ولایت در تمامی ابعاد زندگی، نباید قطعه‏ایاز زندگی  خارج از  مسیر توحید و ولایت باشد؛ زیرا این حالت مستلزم دوگانگی و تعارض در مشی زندگی انسان می‏گردد. از این‌رو اگر سبک زندگی مبتنی بر توحید و ولایت را برای خود برگزیده‏ایمو سعادت را در آن دیده‏ایم، باید سعی نماییم که اقتضائات آن در همه بخش‏هایزندگی را بشناسیم و به آن پایبند باشیم تا هدف اصلی زندگیمان که رسیدن به سعادت توحیدی و ولایی است، محقق شود.

هنگامی که فرد در طی انجام فعالیت‌ها، خداوند متعال را عامل اصلی کسب درآمد و روزی بداند و در هنگام انجام فعالیت خود، روزی را از او طلب نماید، بخش عظیمی از ساعات زندگی‌اش به یاد «خدا» و طلب روزی از «وی» سپری می‌شود

یکی از ابعاد بسیار حساس زندگی هر انسانی، بعد اقتصادی آن است. همه ما برای ادامه حیات و تحقق اهداف زندگیمان نیازمند امکاناتی هستیم که بدون آن امکانات نمی‌توانیم ادامه حیات داده و یا به اهدافمان برسیم. حال سؤال این جاست که کسب این امکانات، یعنی کسب درآمد چگونه باید انجام شود که منطبق با سبک زندگی اسلامی بوده و ما را در مسیر کلی زندگیمان، یعنی تحقق روح توحید و ولایت کمک نماید؟

 

اهمیت پول در زندگی انسان

هر انسانی باید بتواند امکانات مورد نیاز برای ادامه زندگی و تحقق سایر اهداف خود را تهیه نماید. بنابراین نوع و میزان امکانات را شرایط زندگی و اهداف معین می‏سازد. تأمین نیازهای اولیه از قبیل خوراک، پوشاک و مسکن برای ادامه حیات همه افراد بشر ضروری است ولی برای اهداف برتری از قبیل تعالی روحی و فکری و معنوی، آزادی و آزادگی، کمک به هم‌نوعان، استقلال و برپایی حکومت الهی و .... به امکانات مضاعفی نیاز است که باید آن‏هارا نیز برآورده ساخت.

اگر بشر به اهمیت تقسیم کار پی‏نمی‏برد، هر فرد انسانی برای برآوردن نیازهای خود مجبور بود که تمامی امکانات مورد نیاز را خود برآورده سازد. ولی با کشف قابلیت تقسیم کار، افراد بشر به این نتیجه دست یافتند که می‏توانکارها را بین یک‌دیگر تقسیم نمود و هر فردی به دنبال فراهم ساختن یکی از امکانات رفته و با به‏دستآوردن آن، میزان اضافی را با سایرین مبادله نموده و سایر امکانات را نیز از سایرین به‌دست آورد. با توجه به قابلیت‏هاییکه در تخصصی شدن کارها نهفته است، این تقسیم کار باعث شد که در مجموع، شرایط بسیار بهتری برای هر کدام از افراد بشری (چه به لحاظ سادگی کار و چه به لحاظ بهره‏مندیبیشتر از امکانات) فراهم گردد.

بر این مبنا هر کدام از افراد جامعه به تناسب علایق خود به یک حرفه (برای برآوردن یکی از نیازهای بشری) مشغول گردید و حاصل کار خود را با سایرین مبادله نمود. مبادلات اقتضا می‏کردکه مبنایی برای سنجش ارزش و ذخیره آن ابداع شود که این مبنا همان پول بود. پول‏هاابتدا یک کالای حقیقی بودند ولی به مرور به سمت طلا و نقره سوق پیدا کردند و پس از مدتی تبدیل به پول‏با پشتوانه و پس از آن به پول‏بدون پشتوانه و اعتباری سوق یافتند.

با توجه به نقش محوری پول، فرآیند تقسیم کار و تخصصی شدن کارها به‏این صورت شد که هر فردی برای برآوردن نیازهای خود، سعی می‏نمودکه به نحوی یکی از نیازهای افراد جامعه را برآورده سازد تا بتواند مبلغی پول بدست آورده و بتواند با این مبلغ، تمامی نیازهای خود را برآورده سازد. از طرف دیگر به علت پیچیده شدن فرآیند تولید، برای تولید برخی کالاها نیز مجموعه‏ایعظیم مورد نیاز بود.

 

انواع درآمدهایی که یک فرد می‏تواندکسب نماید:

در فرهنگ اسلامی، رزق یکی از موضوعاتی است که مورد تضمین خداوند متعال است و تأکید شده که بخشی از آن، حتی بدون این‌که انسان زحمتی بکشد به سوی انسان روان شده و به انسان می‌رسد. عدم ترس نسبت به رزق موجب آن می‌شود که اولا هر فردی برای انتخاب شغل خود و کسب درآمد، صرفا به مسائل اقتصادی و درآمد آن شغل خود نیندیشد و سائر وظایف خود را نیز درنظر بگیرد

یکی از نعمت‏هایبزرگ الهی آن است که خداوند متعال به‏گونه‏اینیازها و امکانات برآوردن نیازها را در میان بندگان خویش تقسیم نموده که هر فردی به سایر همنوعانش محتاج است و هر فردی نیازی از سایر همنوعانش را برطرف می‌سازد. برای کسب درآمد می‏توانیکی از مایحتاج مورد نیاز سایر انسان‏هارا به‏گونه‏ایبرآورد و مابه‏ازایپولی آن را دریافت. برخی از فعالیت‏هاکه افراد برای آن پول می‏گیرند، مستقیما برای رفع یک نیاز استفاده می‏شودولی برخی دیگر به صورت غیرمستقیم برای رفع نیاز استفاده می‏شود. برای مثال کسانی که چرم خام را برای کفاشی دباغی می‏کنندو در قبال آن درآمدی کسب می‏نمایند، به صورت غیرمستقیم نیازی را برآورده ساخته‏اندولی کسانی که چرم دباغی شده را تبدیل به کفش می‏نمایندو آن را در اختیار مصرف کننده‌ی نهایی قرار می‏دهند، مستقیما نیازی را برطرف می‏نمایند.

حال به برخی از انواع کسب درآمد اشاره می‏نماییم:

1- اجاره دارایی‏هابرای استفاده نهایی یا استفاده در فرآیند تولید

2- انجام کاری که دیگری سفارش آن را داده است (چه کاری که مستقیما نیازی را برطرف می‏سازدیا این‌که در فرآیند تولید به‏کارگرفته می‏شود)

3- در اختیار قرار دادن پول خود برای استفاده در فرآیند تولید کالا یا ارائه خدمت

4- استفاده از عوامل تولید و جمع‏آوریآن‏هابرای تولید یک کالا (چه کالای نهایی یا کالای واسطه‏ای)

 

اثر انگیزشی کسب درآمد و توجه مکتب اسلام به این موضوع

یکی از نکاتی که باید مورد توجه طراحان نظام‏هایاجتماعی قرار گیرد، این است که درآمد می‏تواندموجب انگیزش برای انجام کار شود. گاهی اوقات، انگیزش برای کسب درآمد می‏تواندموجب انحراف افراد در انجام مسئولیت‏هایشانشود. از این رو مکاتب قدرتمندی مانند مکتب اسلام، در چنین مواردی ترتیبی چیده‏اندتا انگیزه کسب درآمد موجب انحراف افراد نشود. برای مثال بر اساس حکم اسلام، درآمد قاضی نباید از دو طرف دعوا تأمین شود؛ زیرا در چنین حالتی امکان انحراف قاضی بسیار زیاد خواهد بود. در عوض حکومت اسلامی باید عهده‏دارتأمین حق‏الزحمهقاضی باشد.

از طرف دیگر اگر حق‏الزحمهقاضی بر اساس تعداد پرونده‏هایاو معین شود، ممکن است دقت قاضی کاسته شده و انگیزه کسب درآمد بیشتر او را به قضاوت‏هایشتاب‏زدهوادارد. از این جهت حقوق قاضی به جایگاه قضاوت وی پرداخت می‏شود.

از طرف دیگر ممکن است برخی از هزینه‏هاییکه برای برخی از امور خیر مصرف می‏شودموجب کم شدن انگیزش کسانی که برای آن پول خرج می‏کنندشود، مکتب اسلام حق کسب درآمد مستقیم از چنین کارهایی را ممنوع نموده است و در عوض حکومت اسلامی برای انجام دهنده آن کارهای خیر سهمی از بیت‏المالتعیین می‏نماید. برای مثال معلم قرآن حق طلب اجرت از یادگیرنده ندارد ولی حکومت اسلامی موظف است او را از بیت‏المالمسلمین تأمین نماید.

 

انسان باید چه نگاهی به درآمد داشته باشد؟

نوع نگاه به رزق و روزی و کسب درآمد، یکی از فاکتورهای فرهنگی نظام اقتصادی اسلام است. مولفه فرهنگی اصلی بسیار مهم در این زمینه عبارت است از نگاه توحیدی به رزق و کسب درآمد.

در فرهنگ اقتصادی اسلام، هر مسلمان خداوند متعال را عامل اصلی اعطاء رزق می‌داند. از این رو قواعدی که او برای رزق بر می‌شمرد را معتبر می‌داند. برخی از این قواعد مربوط می‌شود به تعریف عواملی که موجب ازدیاد و یا کمبود رزق می‌گردند. برای مثال در دین مبین اسلام تأکید شده که کارهای خیری از قبیل انفاق، پرداخت خمس و زکات، شکر نعمات الهی و محبت به پدر و مادر و ... موجب ازدیاد رزق می‏شودو کارهایی از قبیل اسراف، کفران نعمت و انجام گناهان مختلف موجب بروز فقر و کاهش رزق انسان می‌گردند. این نوع نگاه به رزق ثمرات بسیار زیادی دارد. از جمله این‌که این نگاه موجب می‌شود مشوق‌هایی دنیوی نیز برای انجام خیر و ترک افعال ناپسند وجود داشته باشد.

اشباع شدن نیازهای اولیه انسان‌ها موجب آن شد که برخی از دست اندرکاران کسب و کار، برای افزودن بر حجم اقتصاد، به دنبال ایجاد نیازهایی جدید برآیند و با فرهنگ‌سازی مصرف بیشتر، زمینه را برای ایجاد مشاغل و درآمدهای بیشتر فراهم آوردند. این مسئله موجب آن گردید که سبک زندگی مصرفانه رایج شود

 از آن‌جا که حجم عظیمی از فعالیت‌های زندگی انسان  فعالیت‌های اقتصادی است و به انگیزه کسب روزی انجام می‌شود، هنگامی که فرد در طی انجام فعالیت‌ها خداوند متعال را عامل اصلی کسب درآمد و روزی بداند و در هنگام انجام فعالیت خود، روزی را از او طلب نماید، بخش عظیمی از ساعات زندگی فرد به یاد خدا و طلب روزی از وی سپری شده. توجه به خداوند متعال و طلب از او که از مختصات فرهنگ توحیدی است، موجب تعالی روحی انسان شده و مراتب معنوی انسان را به حقیقت توحید نزدیک‌تر می‌نماید. از این رو در این شرایط باید گفت که فعالیت‌های اقتصادی که در این شرایط فرهنگی انجام شوند نیز می‌توانند در خدمت تعالی معنوی فرد و جامعه قرار گیرند. در این صورت فرد در طی انجام فعالیت‌های اقتصادی خود برای کسب منفعت و درآمد بیشتر دست به کارهای ناشایست نمی‌زند.  

یکی از موضوعاتی که از لحاظ فرهنگی در دین مبین اسلام مورد تأکید زیادی قرار گرفته، عدم هراس از کسب درآمد است. در فرهنگ اسلامی رزق یکی از موضوعاتی است که مورد تضمین خداوند متعال است و تأکید شده که بخشی از آن حتی بدون این‌که انسان زحمتی بکشد به سوی انسان روان شده و به انسان می‌رسد. عدم ترس نسبت به رزق موجب آن می‌شود که اولا هر فردی برای انتخاب شغل خود و کسب درآمد صرفا به مسائل اقتصادی و درآمد آن شغل خود نیندیشد و سائر وظایف خود را نیز درنظر بگیرد. برای مثال معلمی که می‌تواند به اعتلای روحی و معنوی دانش‌آموزان بپردازد، با توجه به مفهوم تضمین رزق، از ترس کم بودن روزی، شغل خود را رها نمی‌نماید و وظایف دینی خود را در تعلیم و تعلم دانش‌آموزان، مقدم بر کسب روزی می‌گرداند.

تاثیر دیگر این نگاه آن است که انسان‌ها در مواقع تنگی روزگار برای تامین زندگی به کارهای نامشروع دست نزنند و از طریق حلال به دنبال رزق و روزی خود باشند.

 

انگیزش الهی در کسب درآمد

از آن‏جاکه انگیزه‌ی انجام اعمال و رفتار یکی از مولفه‏هاییاست که روح انسان را مستقیما شکل می‏دهدو موجب تعالی یا سقوط آن می‏شودو اعمال و رفتارهایی که به انگیزه‏هایالهی انجام شوند موجب تکامل روح و باطن انسان شده و اعمال و رفتارهایی که به انگیزه‏هایغیرتوحیدی انجام شوند موجب سقوط روح می‏شوند، انگیزه‌ی کسب درآمد باید در مسیر توحید و تعالی انسانی قرار گیرد و اگر جز این باشد،  انجام فعالیت‏هابه انگیزه کسب درآمد موجب سقوط معنوی و روحی انسان شده و پس از مدتی روح انسان را تاریک و بیمار می‏سازد. از این رو اسلام ترتیبی اندیشیده است که افراد به انگیزش‏هایالهی از قبیل جهاد اقتصادی برای تأمین روزی خانواده و یا تأمین احتیاجات مملکت اسلامی به کسب درآمد اقدام نمایند و انگیزش آنان در کسب درآمد، رنگ و بوی الهی و توحیدی داشته باشد. در این صورت فعالیت اقتصادی موجب تعالی روحی فرد می‌گردد.

 

در آمدهای حلال و حرام از دیدگاه اسلام:

یکی از موضوعات اصلی فقه آن است که از نظر دین مبین اسلام چه درآمدهایی مجاز و حلال و مشروع شمرده می‌شود و چه درآمدهایی نامشروع و حرام شمرده می‌شوند.

اسلام قواعدی را برای انجام رفتارهای اقتصادی تعیین کرده که متضمن رعایت حقوق افراد اجتماع باشد. رعایت این قواعد شرط لازم صحت درآمدها است. برای مثال شفاف بودن دو کالای مورد مبادله و یا شرایط قرارداد، عدم ایراد ضرر به فرد دیگر و یا اجتماع، عدم اشتغال به کارهای لهو و بیهوده، نخوردن اموال سایرین به باطل و ... شرایطی است که باید در ضمن کسب درآمد رعایت شود.

یکی از ضوابط مهم حلال بودن درآمد آن است که فعالیت اقتصادی که منجر به کسب درآمد می شود، در خدمت کفر و شیطان و ضربه زدن به دین و معنویات قرار نگیرد. برای مثال خرید و فروش آلات موسیقی و قمار و یا خرید و فروش شراب و یا خرید و فروش مواد اولیه‌ای که دو طرف می‏دانندکه در این راه‌ها به کار گرفته می‌شود، حرام است. به عبارت دیگر هر نوع فعالیتی که یاری رساندن به گناه و فساد و کفر و مبارزه با حق محسوب  شود، حرام است.

ضابطه دیگر در کسب درآمد آن است که فعالیت اقتصادی مسلمین نباید باعث ایجاد تسلط کافرین بر آنان گردد. برای مثال فعالیت‏هایاقتصادی که موجب وابستگی اقتصادی مسلمین به کفار می‏شودیا این‌که موجب قدرت گرفتن آن‏هاو تسلطشان بر مسلمین می‏شود، نامشروع است.

 

مشکل اشتغال و کسب درآمد در دوران مدرنیته

تا قبل از دوران شکوفایی صنعت و تکنولوژی، به علت عدم تأمین مایحتاج اولیه انسان‌ها، راه کسب درآمد برای مردم مشخص بود ولی امروزه به علت ارتقاء تکنولوژی و تأمین اکثر مایحتاج اولیه انسان‌ها، یکی از سؤالات اساسی برای افرادی که به دنبال کسب درآمد می‌باشند این است که به دنبال تولید چه کالاها و خدماتی باید رفت تا بتوان نتیجه آن را با سایر کالاها مبادله نمود؟

با پیشرفت صنعت و تکنولوژی حجم تولیدات بیشتر از حجم احتیاجات بشر شد ولی به علت آن‌که برخی از افراد بشری درآمدی نداشتند که با مبادله آن درآمد، مایحتاج خود را تهیه نمایند و نیاز مبرم به تولید بیشتر کالاها وجود داشت، بخشی از ظرفیت تولیدی بلااستفاده ماند. از این رو متخصصان علوم اقتصاد و بازرگانی در پی آن برآمدند تا با ایجاد مشاغل جدید، برای همه‌ی افراد جامعه بشری درآمدی ایجاد نموده تا آن‌ها نیز بتوانند از حجم عظیم امکانات تولید شده سهمی ببرند و حجم تولیدات را افزایش دهند.

اشباع شدن نیازهای اولیه انسان‌ها موجب آن شد که برخی از دست اندرکاران کسب و کار برای افزودن بر حجم اقتصاد، به دنبال ایجاد نیازهایی جدید برآیند و با فرهنگ‌سازی مصرف بیشتر، زمینه را برای ایجاد مشاغل و درآمدهای بیشتر فراهم آوردند. این مساله موجب آن گردید که خود به خود سبک زندگی مصرفانه رایج شود و این مساله به فرهنگ جامعه بشری ضربه‏هایفراوانی وارد آورد.

 حال سؤال اساسی آن است که چگونه می‏توانبدون آن که به گسترش فرهنگ مصرف در جامعه دامن زده و نیازهای کاذبی برای بشر به وجود آورد، درآمدی برای جاماندگان از قافله‌ی تولید مایحتاج بشر تأمین نمود تا آن‌ها نیز بتوانند با آن درآمد سهم خود را از تولیدات انبوه به‌دست آورند؟

 

 

 

  پی نوشت: 

1 - دانشجوی دکترای مدیریت مالی