نمایشی شدن عزاداری

  • پرینت
نمایشی شدن عزاداری -
امتياز: 4.8 از 5 - رای دهندگان: 4 نفر
 
نمایشی شدن عزاداری
مروری بر تاریخ و تطورات تعزیه و شبیه‌خوانی

در دوره‌ی قاجاریان از بعضی داستان‌ها و وقایع تاریخی و مذهبی، از واقعه كربلا، نمایشی ساخته و در مراكزی به نام تكایا یا در گذر و میادین در معرض دید عموم گذاشته می‌شد. به عبارت دیگر از دوره‌ی قاجاریه نمایش به عنوان یكی از اقسام عزاداری‌ها بر سایر عزاداری‌ها افزوده شد. در خصوص نام‌گذاری این نمایش‌ها برخی از نویسندگان و ادیبان ما واژه‌های «شبیه» و «تشبیه» و مانند آن‌ها را كه از دیرباز در نوشته‌ها و منابع كلامی و اسلامی وجود داشت، به كار برده‌اند و برخی دیگر مفهوم تعزیه را به كار می‌بردند. البته وجه برتری مفهوم شبیه و تشبیه آن است كه با مفهوم عام تعزیه كه به معنای عزاداری است، اشتباه نمی‌شود.

بعدها نویسندگان كلمه‌ی مفرد «شبیه» را، هم به مجلس تعزیه و هم به تعزیه‌خوان اطلاق كردند. هم‌چنین برخی از فضلا و علمای مذهبی با توجه به نمایشی بودن تعزیه و صحنه‌آرایی آن، اصطلاح «تعبیه» را نیز به كار بردند و به اصطلاح‌های شبیه و تشبیه افزودند.[i]

به هر حال اصطلاح تعزیه در میان مردم هم‌چنان باقی ماند. بیش‌تر ایران‌شناسان و پژوهش‌گران غربی نیز كه در این زمینه مطالعه كرده‌اند، همین اصطلاح تعزیه را به‌كار برده‌اند. منتها گاهی برای بیان مقصود و تفهیم اصطلاح تعزیه به خوانندگان اروپایی از كلمات معادل و همانندی چون «پاسیون پلی»[ii]«میستری پلی»[iii] «میراكل پلی»[iv]و نظایر آن نیز استفاده كرده‌اند.[v]

شكی نیست كه تعزیه در زمان قاجاریه، به‌عنوان یكی از انواع عزاداری‌ها در كنار دسته‌های سینه‌زنی شكل رسمی به خود گرفت در خصوص سیر تكامل و شكل‌گیری آن آراء و نظرات مختلفی ارائه شده است. جمعی معتقدند كه: طبق گزارش‌ها و مدارك موجود تعزیه و شبیه‌خوانی به شكل امروزی آن، در عصر صفویه وجود نداشت؛ بلكه حداكثر در مراحل مقدماتی و ابتدایی آن قرار داشت. به این معنا كه تنها بیرق‌ها، اسب‌، سوارانی و…به نشانه‌ی لشكر امام حسین(علیه‌السلام) و یا اسرای كربلا همراه با دسته‌های عزادار در میان كوچه‌ها و خیابان‌ها به راه می‌افتادند.

بر همین اساس نصرالله فلسفی نیز معتقد است كه:

 «تعزیه خوانی ظاهراً در زمان شاه عباس و جانشینان او هنوز در ایران مرسوم نبوده؛ زیرا در هیچ یك از تواریخ سفرنامه‌های این زمان نامی از آن برده نشده است.[vi]

در مقابل این‌ها گروهی دیگر معتقدند كه تعزیه سابقه‌ای بسیار طولانی دارد كه آقای شهیدی این نظرات را چنین آورده است:

«1- تعزیه شكل متحول و تكامل یافته‌ی مراسم و آیین‌های سوگواری مذهبی است كه از قرن‌های اول و دوم، به‌ویژه قرن چهارم (دوره‌ی آل بویه) در ایران رایج بوده است.

2- زمینه‌ی نمایشی این مراسم از برخی آداب و شعائر و نمایش‌واره‌های جمعی ایران قبل از اسلام، مانند سوك سیاوش و كین ایرج و امثال آن‌ها ریشه و مایه گرفته است. شاید هم بعضی از جشن‌ها و جشنواره‌ها و مراسم آیینی و اساطیری جامعه‌های كهن غرب ایران مانند حماسه‌ی گیلگمش، آدونیس، تموز و عشتار یا ایشتار در تكوین و تشكیل آن بی‌تأثیر نبوده باشد.

3- تئاترها و نمایش‌های مذهبی و یا غیر مذهبی اروپا و حتی كشورهایی چون هندوستان و چین در پیدایی آن بی‌تأثیر نبوده‌اند» [vii]

در این خصوص گفته شده كه: در دوره‌ی صفویان و شاید هم پیش از آن، مسافران و سیاحان و بازرگانانی از ایران به هند رفته‌اند و یا از هند به ایران آمده‌اند. احتمالا همراه با كاروان‌های بازرگانان گروهی بازیگر هندی به ایران آمده و نمایش‌هایی داده‌اند. این نمایش‌ها زمینه‌ساز تعزیه و یا انگیزه و الها‌م‌بخش ایرانیان در ساختن و پرداختن واقعه‌ی كربلا در قالب نمایش شده است.[viii]

در خصوص شروع رواج تعزیه از دوران صفویه، تنكابنی می‌نویسد: «تعبیه از مخترعات صفویه است و چون ظهور مذهب تشیع در ممالك ایران از ضرب شمشیر سلاطین صفویه شد و ذاكرین را مأمور به انشاد مصیبت حضرت سیدالشهدا(ع) نمودند، مردم چندان گریه نمی‌كردند؛ زیرا هنوز در مذهب راسخ‌العقیده نبودند؛ پس تعبیه را اختراع نمودند كه شاید مردم از مشاهده مصائب حضرت سیدالشهدا(ع) متالّم و موجب رقت قلب شود. لفظ تعبیه نیز به معنای اختراع است و این تشبیه در ازمنه‌ی سابقه بالاتفاق وجود نداشته»[ix]

امّا در عین حال تنكابنی هیچ سندی برای اثبات نظر خود به دست نداده است و توضیح هم نمی‌دهد كه این اتفاق در زمان كدام یك از شاهان صفوی افتاده است.[x]

دیگر از كسانی كه معتقدند كه تعزیه در زمان صفویه اختراع شده «مایل بكتاش» است او به نقل از رساله مواكب حسینیه تعزیه را از اختراعات صفویه دانسته و به مرحوم ملا محمد باقر مجلسی نسبت داده است. او در این خصوص می‌نویسد: «حتی روایت است، اول كسی كه تأسیس اساس شبیه و تشبیه واقعه‌ی كربلا را نمود، محمد‌باقر مجلسی، متوفی سنه 1111 قمری و در اواخر صفویه بود.»[xi]

برخی گفته‌اند: «در زمان شاه‌عباس صفوی مسیحیان و ارامنه‌ی جلفا هرساله برخی از تئاتر‌های مذهبی اروپا (مانند «پاسیون پلی»«میستری پلی»«میراكل پلی») را در اصفهان نمایش می‌دادند: چون شاه‌عباس این‌گونه نمایش‌ها را برای ترویج مذهب و اعمال سیاست‌های خاص خود پسندید، دستور داد واقعه‌ی كربلا را نیز به همان صورت به نمایش در آوردند و تعزیه از آن زمان آغاز شد».[xii]

این نویسنده نیز هیچ سند و مدركی دال بر سخنان خود ارائه نداده و به نظر می‌رسد این نظر بیش‌تر استنتاج شخص نویسنده باشد.

اسپناقچی پاشازاده نیز معتقد است كه تعزیه از غرب وارد ایران شده است كه او در كتاب معروفش می‌نویسد:

شکی نیست که این عادت از مغرب به ایران سرایت کرده است؛ اشخاصی که وقوف تام به مغرب زمین دارند، می‌دانند که رومیان قدیم تئاتر و یونانیان المپیاد داشتند؛ چنان‌چه در تئاترها و المپیادها مردم هنرهای خودشان را عرضه می‌داشتند و شبیه پهلوانان و جنگ‌ها و سایر وقایع زمان قدیم یا زمان خودشان را درمی‌آوردند…

بعضی از صاحبان خبر ایران برآنند که در زمان سلطنت کریم‌خان زند از برای امری سفیری به فرنگ فرستاده شده، سفیر که از فرنگ عودت کرد در حضور کریم‌خان از تئاترهای فرنگ حکایت‌ها گفت؛ کریم‌خان نیز فرمود اول شبیه هفتاد و دو تن را درآورند و این در ایران شیوع یافت و روز به روز صاحبان خبر حکایت‌ها از کتب احادیث ترتیب داده و به دست تعزیه‌گردان‌ها دادند تا کار به این درجه آوردند که می‌بینیم.[xiii]

طبق این عقیده، تعزیه‌خوانی به شکل متعارف که در دوره‌ی قاجاریه به اوج خود رسید، در زمان کریم‌خان زند از تئاترهای فرنگ اخذ و اجرا گردید.[xiv]

بعضی دیگر معتقدند كه این ورود از غرب در اوایل دوره‌ی قاجار اتفاق افتاده است؛ زیرا از ابتدای قاجاریه كه روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران با اروپا گسترش یافت، مسافران و نمایندگانی از ایران به اروپا، به‌خصوص به روسیه و كشورهای اروپای شرقی، می‌رفتند و نمایش‌ها و اپراها و تیاتر‌های اروپایی را می‌دیدند؛ پس از بازگشت به ایران تعزیه را به تقلید یا اقتباس از غرب به وجود آوردند.[xv]

 

اما از عواملی که نقش زیادی در گسترش کمی و کیفی تعزیه داشته است، اهتمام حکومت قاجار به تعزیه بود. این امر به دو صورت قابل بررسی است:

 الف.از تعزیه به‌عنوان یکی از وسایل پذیرایی روانی از سفرای خارجی استفاده می‌شد؛ یا شاید می‌خواستند به این ترتیب نمایش ایرانی را به رخ اروپائیان بکشند؛ كه از آن جمله می‌توان از حضور بنجامین در تكیه‌ی دولت نام برد.[xvi] انیس‌الدوله ملكه‌ی ایران، در دوره‌ی ناصری زنان سفرای كشورهای خارجی یا فرستادگان زن از كشورهای اروپایی را به مراسم تكیه می‌آورد و شخصاً داستان تعزیه را برایشان شرح می‌داد. حتی برای آن‌كه شدت وابستگی خود را به مذهب تشیع نشان دهد، در حضور آن‌ها برای مصائب امام حسین(علیه‌السلام) گریه و ناله سر می‌دادند[xvii].

مادام كارلاسرنا سیاح و جهانگرد ایتالیایی كه در سال 1301 ق در ایران به‌سر می‌برد، در این‌باره می‌گوید:

انیس‌الدوله علی‌رغم این‌كه ملكه‌ی ایران بود و جایگاه رفیعی داشت در عزاداری امام حسین بسیار «ناله و ضجه می‌كرد» و به یاد مصائب شخصیت‌های مقدس مذهبی خویش اشك می‌ریختند.[xviii]

ب)در این دوره حكومت و دربار و به پیروی از آن‌ها اعیان و اشراف نه تنها از تعزیه‌خوانی‌های عمومی تشویق و حمایت كردند، بلكه خود نیز به برگزاری این مراسم پرداختند و تكایا و محل‌های معین و حتی خانه‌های شخصی خود را به این‌كار اختصاص دادند.[xix] كه با نگاهی گذرا به كتب خاطرات سیاسیون قاجاری درمی‌یابیم كه تعزیه در این دوره به‌صورت یك هنجار دولتی درآمده است؛ چنان‌كه عین‌السلطنه می‌نویسد: «در دیوان‌خانه حكومتی تعزیه است».[xx]

در دوره‌ی ناصری، تهران شاهد گسترش بیش از حد تعزیه در بین مردم بود؛ به‌طوری كه این سنت در همه‌ی اقشار جامعه نفوذ كرد. از باب شدن تعزیه‌خوانی در خانه‌های اعیان و اشراف گرفته تا تعزیه‌های دوره‌گرد و تعزیه‌های در وسط میادین شهر و روستا و غیره. رواج تعزیه به‌حدی بود که تعزیه در مسائل اجتماعی، فرهنگ و آداب و رسوم مردم جایگاه منحصر به فردی پیدا کرد؛ طوری که بین فرهنگ، مردم و تعزیه نوعی تقابل به چشم می‌خورد. مردم از یك سو بسیاری از مضامین و واژه‌های به‌كار رفته در تعزیه را به زندگی روزمره خود راه دادند و از سویی دیگر نیز فرهنگ خویش را در مراسم تعزیه به تصویر می‌كشانند.[xxi]

یکی دیگر از اسباب گسترش فوق‌العاده تعزیه در دوره‌ی قاجار حضور گسترده‌ی زنان در تعزیه و نقش بی‌بدیل آن‌ها در رواج تعزیه بود.

در دوره‌های قبل از قاجاریه تعزیه اختصاص به زنان نداشت؛ امّا در دوره‌ی قاجاریه نفوذ آن در خانه‌ها سبب شد كه برخی از زنان اعیان و اشراف نیز در خانه‌های خود تعزیه‌خوانی‌هایی برپا كنند كه تعزیه‌خوانان آنان از زنان باشند؛ با این‌كه در تكایای عمومی و دولتی بیش‌تر تماشاگران تعزیه زنان بودند و جای ویژه و معینی برای نشستن در مجالس تعزیه داشتند؛ مع‌هذا بعضی از زنان اعیان و اشراف، هم برای ابراز اخلاص و اعتقاد مذهبی و هم برای تفاخر و خودنمایی و سرگرمی‌های زنانه به برپایی مجالس تعزیه در خانه‌های خود برانگیخته شدند.

تعزیه‌های زنانه ظاهرا از زمان فتحعلی‌شاه در میان زنان و دختران او باب شد و تا اواخر دوره‌ی قاجار ادامه یافت. تماشاگران آن زنان دربار و خواجه‌سرایان و پسران نابالغ بودند. در این مجالس زنانِ روبسته را راه نمی‌دادند تا مبادا مردی با چادر و چاقچور میان زنان بنشینند و به جای تماشای تعزیه، زنان را تماشا كند. نام شماری از زنان درباری و اعیان و اشراف كه تعزیه می‌خواندند و به نام «ملاباجی» معروف بودند در منابع و مآخذ دوره‌ی قاجار آمده است. از مكان‌ها و خانه‌های بزرگ و معروف تهران كه در آن‌ها تعزیه‌خوانی‌های مفصل زنانه برگزار می‌شد، یكی كاخ گلستان و دیگری حیاط منزل میرزا محمد‌حسین خان سپهسالار بود. در اولی، «مه‌لقا خانم» یكی از دختران فتحعلی شاه و در دومی «قمرالسلطنه» همسر سپهسالار تعزیه‌خوانی‌های مفصلی بر پا می‌كردند.[xxii]

 

دخالت حکومت در تعزیه می‌توانست مثل تیغ دولبه‌ای عمل کند که هم جنبه‌ی مثبت داشته باشد و هم جنبه‌های منفی؛ یعنی همان‌طور که اهتمام مثبت حکومت قاجاری به تعزیه توانست در رونق کمّی و کیفی آن تأثیر به سزا داشته باشد، اهمال‌کاری حکومت و دخالت عوامل عیاش و هوس‌ران حکومت توانست نقش مهلکی در انحراف آن داشته باشد.

 چراکه با آوردن سفیران کشورهای اروپایی به تعزیه کم‌کم این تصور در برخی پیدا شد که از تعزیه می‌توان کارکرد سیرک‌های اروپایی را انتظار داشت. لذا همان‌طور که در سیرک‌ها دلقک‌ها با لوده‌گی و خنداندن مردم سعی در رونق کار خود دارند، کم‌کم این لوده‌گی و کار خنداندن مردم به تعزیه‌ها نفوذ کرد و طوری شد که به‌عنوان جزئی از تعزیه جا افتاد. چنان‌چه در اواخر دوره‌ی ناصرالدین شاه در پایان و ختم بعضی از تعزیه‌ها گه‌گاه كریم‌شیره‌ای[دلقك دربار ناصری] و دار و دسته‌اش به تكیه دولت می‌رفتند و تماشاگران را با حركات مضحك و لوده‌گی‌های خود می‌خنداندند لیكن این لوده‌گی‌ها و مسخره‌گی‌ها كه در پایان تعزیه صورت می‌گرفت به‌تدریج در متن و شیوه‌ی اجرایی برخی از مجالس تعزیه نیز وارد شد. مثلا در تعزیه سرگذشت و مرگ یكی از خلفای صدر اسلام شبیه او را به صورت مضحك و مسخره‌ای در می‌آوردند. در این‌گونه تعزیه‌ها معمولاً به‌جای تعزیه‌خوان رسمی یا حرفه‌ای از دلقكان و مقلدان كه بیش از تعزیه‌خوانان در كار تقلید و لوده‌گی تسلط داشتند، استفاده می‌كردند. [xxiii] بنابراین، اولین و مهم‌ترین آسیب از طرف حکومت و عمال آن بر بدنه‌ی تعزیه وارد شد.

آسیب دوم از طرف اهمال‌کاری حکومت در نظارت بر تعزیه بر آن وارد شد و آن زمانی بود که در بعضی از تعزیه‌های عمومی كه در گوشه و كنار تهران خوانده می‌شد، گروهی بی‌سواد و عامی و كاسب‌كار بی‌آن‌كه صلاحیتی در كار تعزیه و نمایش داشته ‌باشند، آن را وسیله‌ی ارتزاق و كسب‌وكار خود قرار داده، وقایع و موضوعات غیر واقعی و عوامانه را در تعزیه‌ها وارد كرده بودند كه نه در خور شأن و منزلت امام و اهل‌بیت بود و نه مناسب نمایش تعزیه و مؤثر در تحول كیفی آن.[xxiv] و از آن‌جایی که حکومت نظارتی بر کار آن‌ها نداشت، این گروه رفته رفته بزرگ‌تر می‌شدند و چون عامه مردم سواد چندانی در تشخیص درستی و نادرستی مطالب آن‌ها نداشتند، این امر در بین مردم رو به گسترش نهاد و عجیب این‌که در این زمان از طرف علما و دانشمندان عکس‌العمل مناسبی در برخورد با این رفتار دیده نشد. لذا دیده شد که این امر باعث شد تا کیفیت تعزیه روندی نزولی به خود بگیرد و زمینه‌ی برخورد جدی رضاخان را در آینده به اسم مبارزه با خرافات فراهم کند.

شیوه‌ی روضه‌خوانی پیش از آغاز تعزیه مختص تعزیه‌خوانی‌های اعیان و اشراف و تكیه دولت بوده كه بیش‌تر جنبه‌ی حكومتی داشته است.[xxv]

معمولا یك روضه‌خوان پیش از شروع تعزیه از روی كتاب روضه‌الشهدا روضه می‌خواند و پس از آن تعزیه و شبیه به نمایش در می‌آمد؛ لیكن به‌تدریج كه تعزیه به صورت یك نمایش مذهبی مشخص و مستقل و جا ‌افتاده درآمد، روضه‌خوانی‌های مقدماتی نیز از آن حذف شد.[xxvi]

در برخی از قصبات و روستاهای ایران در ایام محرم یا روضه‌خوانی می‌كردند یا تعزیه‌خوانی. در بعضی از جاهای دیگر اگر مجالس روضه و تعزیه ترتیب می‌دادند، معمولاً محل برگزاری آن‌ها را جدا می‌كردند؛ مثلا در مسجد محل یا در خانه‌های اشخاص روضه می‌خواندند و در تكیه یا تكایا شبیه و تعزیه.[xxvii]

این امر باعث شد که تعزیه از شکل عزاداری به شکل‌های نمایش مذهبی بیش‌تر تغییر شکل بدهد و امّا در سال‌های اخیر مشاهده می‌شود که مجدداً روضه‌خوانی به تعزیه برمی‌گردد و برخی از تعزیه‌خوان‌ها خصوصاً نقش‌هایی مثل نقش امام حسین(علیه‌السلام) و حضرت عباس(علیه‌السلام)  بعد از تعزیه شروع به روضه‌خوانی هم می‌کنند.

 


[i]. شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی با همكاری كمیسیون ملّی یونسكو در ایران، تهران، 1380، ص61

[ii]. Passion play

[iii]. Mystery play

[iv]Miracale play

[v]. شهیدی، عنایت‌الله ، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، ص 62

[vi]. نصرالله فلسفی، زندگانی شاه عباس اول، انتشارات علمی، ج 5، ج 3، ص 848.

[vii]. شهیدی، عنایت‌الله ، پژوهشی در تعزیه …، ص 63 و 64

[viii]. همان، ص 66

[ix]. تنكابنی، میرزا محمد، قصص العلماء، كتابفروشی علمیه اسلامیه، تهران، ص 33.

[x]. شهیدی،پژوهشی در تعزیه …، ص 64.

[xi]. مایل بكتاش، تئاتر ایرانی، 1375هـ ق،  ص 7، نقل از: شهیدی، همان،  ص 64 متاسفانه كتاب رساله حسینیه یافت نشد تا صحت و سقم این نسبت را دریابیم.

[xii]. تعزیه و شبیه‌خوانی در عالم»، سالنامه نور دانش،1 (1325شمسی) ص 333 339  نقل از: شهیدی، همان، ص 65

[xiii]. اسپناقچی پاشازاده ، محمد عارف، انقلاب الاسلام بین الخواص و العوام، به کوشش رسول جعفریان، انتشارات دلیل، 1379ص 272.

[xiv]. همان، ص 604؛ و زندگانی شاه عباس اول، انتشارات علمی، ج 5، ج 3، ص 848

[xv]. موسیقی مذهبی ایران، ص19 ، نقل از شهیدی، پژوهشی در تعزیه …، ص 66.

[xvi]بنجامین، س-ج- و-، سفرنامه بنجامین، ص 439.

[xvii].  سرنا، كارلا ، آدم‌ها و آیین‌ها در ایران، سفرنامه مادام كارلا سرنا، انتشارات زوار، تهران، 1362، ص 205

[xviii]. همان.

[xix]. شهیدی، همان، ص106

[xx]. قهرمان میرزا عین‌السلطان، روزنامه خاطرات عین‌السلطان(ج اول)، ص385

[xxi]. غلام‌رضا گلی زواره،ارزیابی سوگواری‌های نمایشی، سازمان تبلیغات اسلامی، قم، 1375، ص 67 ـ 63 و عنایت‌الله شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی، چاپ اول، خجسته، تهران، 1380، ص 119

[xxii]. ر.ك: عضد الدوله ، تاریخ عضدی، ص 37، معیرالممالك ، یادداشت‌هایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، ص 110، جواهر كلام، «تعزیه‌داری در ایران»، اطلاعات ماهانه ش 90 (شهریور 1334) ص 9ـ11 و همان ماهنامه 102 (سال 1335) ص 24ـ25؛ نقل از شهیدی، هما، ص109و 110

[xxiii]. شهیدی، پژوهشی در تعزیه …، ص 118

[xxiv]. همان، ص136

[xxv]. همان، ص135

[xxvi]. همان.

[xxvii]. همان.

 

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

مطالب مرتبط:

ابتلاء عظیم عاشورا

گشودگی و عسرت حُسن

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است

آئین سوک

اظهار ظاهر

آرامش یا خطرپذیری

تاریخ اشک

موسیقیای عزاداری، از دیروز تا امروز

هیأت کهف حصین ماست