اغلب اخباری مبنی بر پیشرفتهای تکنولوژیک در کشور شنیده میشود؛ اخیراً نیز از پرتاب ماهوارهی «فجر» رونمایی شد؛ ما از این پیشرفتها احساس عزت و افتخار میکنیم و به دانشمندان خود میبالیم و به شعار «ما میتوانیم» و توانمندی مهندسانمان در ساختوساز کشور باور پیدا میکنیم. اما همواره این مسئله مورد غفلت قرار میگیرد که آیا این توانمندی مهندسان، منجر به آبادانی کشور نیز خواهد شد؟ و با پیشرفت همهجانبهی آن هماهنگ است؟ این پرسش از این حیث مسئله است که ساختوسازهای رخ داده علیرغم تکثر فراوان، در کل پیوندی با یکدیگر ندارند و اگر عظمت تک تک این پیشرفتها را کنار بگذاریم، در کل نشانی از تأسیس یک نظام مبتنی بر علم و فناوری در آینده و به دست آوردن جایگاهی پیشرو و مرجع در جهان، در مجموعهی آنها نیست.
البته اغلب دلیل این مسئله را در نبود چشمانداز و سیاستهای کلان و کارآمد در حوزهی علم و فناوری یا اجرایی نشدن آنها و یا عدم ارزیابی مناسب از سیاستهای موجود میدانند. اما به نظر میرسد مسئلهی نظام مهندسی در ایران و ارزیابی میزان توانایی آن در آبادانی کشور نیازمند تأملی عمیقتر در مورد وضعیت نظام مهندسی در ایران و ظرفیتها و محدودیتهای آن برای تحقق توسعه است.
بدین منظور برای فهم وضعیت نظام مهندسی یا به صورت کلیتر نظام علم و فناوری در ایران نیازمند تأمل در ماهیت مهندسی در خاستگاه آن هستیم. برای نمونه بپرسیم که مهندسی چه جایگاهی در جوامع مدرن دارد؟ یعنی علاوه بر ساختوساز، آیا افق جدیدی نیز در برابر آن جوامع برای حل مسائلشان گشوده است؟ یا آنکه چون خودبسنده و خودبنیاد عمل میکند، جامعه را به راه دلخواه خود میبرد و از این لحاظ هدایتپذیر هم نیست؟
از سوی دیگر باید فهمید که چه نسبتی میان مهندسی و توسعهی کشورهای پیشرفته وجود دارد. برای نمونه اگر مهندسی خودبنیاد و خودبسنده باشد، بنابراین ماهیت توسعه در غرب، تکنولوژیک خواهد شد و این به معنای آن است که نوآوری بهمعنای تام و تمام و چه بسا خلق چیزهای نوین به این جوامع معنا میدهد. بدینسان این جوامع آیندهای ندارند و آینده را نیز باید بسازند.
با تأمل در محورهای فوق، مسئلهی مهندسی در ایران آشکار خواهد شد؛ برای نمونه مشخص میشود که چرا مهندسی در ایران گرفتار تقلید و تکرار آنچه از پیش ساخته و عرضه شده، گشته است. یا از سوی دیگر ورود در تکنولوژیهای هایتک یا نوظهور مثل نانو، خردمندانه و ناظر به غایتی روشن صورت نمیپذیرد. همچنین عدم وجود تحقیقات توسعهای در صنعت ایران و مقرون به صرفه نبودن آن در نظام اقتصادی و تجاری نشاندهندهی تکمیل نبودن چرخهی نظام مهندسی از نظریهپردازی، طراحی و تولید تا تجاریسازی در ایران است.
در نهایت فهم مسئلهی مهندسی در ایران، میتواند نشاندهندهی محدودیتها و امکانات ما در بهرهگیری از مهندسی برای توسعهی کشور باشد. برای نمونه میتوان گفت تجربیات کسب شده از اجرای پروژههای مهندسی در ایران انباشت نمیشود و بسیاری از اشتباهات اساسی در ایدهپردازی اولیه، امکانسنجی، طراحی و اجرا کماکان تکرار میشود. از سوی دیگر بسیاری از راهبردهای برآمده از رویکردهای سیاستگذاری علم و فناوری در ایران با وجود مدتها پیگیری در عمل و صرف هزینههای بسیار، جایگاه و روایی خود را نزد بسیاری از صاحبنظران و مجریان از دست داده است. بنابراین ضرورت رجوع به مبانی و رویکردهای نوین در مواجهه با مسئلهی مهندسی آشکار گردیده است.
ارتباط با ما:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مطالب مرتبط:
مهندس، انسان مثالی دورهی جدید
آشپزخانه، قلب تپندهی خانههای جدید