درباره الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت

  • پرینت
درباره الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 2 نفر
 
 دکتر رضا داوری اردکانی
اشــــاره این یادداشت خلاصه یک سخنرانی است که در مراسم افتتاح «کنفرانس الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت» در حضور جمعی از استادان و دانشمندان کشور ایراد شده است.

پیشرفت لفظ آشنایی است و ظاهراً در معنی‌اش هم ابهامی وجود ندارد، مع هذا اگر از ما بپرسند که پیشرفت را در چه می‌دانیم و از راه آن به کجا می‌خواهیم برسیم، شاید پاسخ روشن و دقیقی نداشته باشیم و ندانیم که برای پیشرفت چه مقدماتی فراهم باید کرد و راه آن را چگونه هموار باید ساخت و پیمود، ولی در هر صورت این را می‌فهمیم که پیشرفت امری نیکو و خواستنی است و با آن لااقل بعضی نیازهای ما تأمین می‌شود. پس طبیعی است که همه مردم جهان طالب آن باشند. این طلب اگرچه در آغاز تاریخ تجدد از پشتوانه تفکر فلسفی و اراده به ساختن و پرداختن جهان زندگی بهره‌مند بوده است، اکنون تقریباً در همه جا و به خصوص در جهان مایل به توسعه، بیش‌تر ناظر به احساس برتری جهان توسعه‌یافته و تابع میل به بهره‌مندی از اشیاء مصرفی تکنیک و تکنولوژی‌های رفاه است.

به عبارت دیگر در عالم رو به توسعه پیشرفت را مردمان در دسترسی به وسایل زندگی جدید دریافته‌اند. در دوران‌های قدیم تاریخ، گرچه ترقی و بهبود زندگی و حتی تحول تاریخی به‌کلی مورد غفلت نبوده، اما هرگز اصل راهبر زندگی تلقی نمی‌شده است. اصل تحول و پیشرفت ضروری و تاریخی علم و عقل و معاش و نظریه تطور موجودات، همه در قرون جدید پدید آمده و با این‌که در مورد آن بحث‌ها بسیار درگرفته است و هم‌چنان این بحث‌ها ادامه دارد، مفهوم این پیشرفت مقبولیت عام پیدا کرده است و مردمان در سراسر روی زمین به آن مایل شده و مسلّمش انگاشته‌اند. این مفهوم گرچه بی‌ارتباط با مفهوم ترقی و استکمال در نظر متقدمان نیست و حتی می‌توان گفت که اصل و ریشه در تفکر و اعتقادات دینی دارد، یک‌سره به امر دنیا و معاش راجع است. گویاترین صورت پیشرفت تاریخی در دوران قبل از تجدد را در معارف اسلامی و به خصوص در کتاب فصول‌الحکم محی‌الدین ابن عربی می‌توان یافت که در آن تاریخ معنوی و قدسی انسان از آدمعلیه‌السلام تا خاتمصلی‌الله علیه و آله گزارش شده است. در این تاریخ، انبیاء، هر یک به ترتیب مظهر اسم‌هایی از اسماء الهی‌اند و پیامبر عظیم‌الشأن اسلام که خاتم آنان است، مظهر تام و تمام جمیع اسماء الهی است. این تاریخ، تاریخ پیشرفت روحی و معنوی انسان و گزارش حضور عالم قدس در زندگی و معیشت است، اما پیشرفتی که از قرن هجدهم در اروپا و به تدریج در همه جا اصل راهنمای جامعه و سیاست قرار گرفته، پیشرفت در علم و تکنولوژی محدود نمی‌ماند.

به هر حال با طرح پیشرفت و دست یافتن به آن بود که جهان متجدد به قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادی دست یافت و به تدریج آثار این دست‌یابی به اندیشه و قدرت، در سراسر روی زمین در درجات و صورت‌های متفاوت گسترش یافت. اقوام و کشورهایی که در معرض باد وزیده از سوی غرب قرار گرفتند، بی‌آن‌که از حقیقت تجدد و پیشرفت بپرسند، آثارش را طلبیدند و پیمودن راهش را آسان انگاشتند یا شاید اصلا‌ به راه و دشواری و سهولت آن فکر نکردند و ندانستند که پیشرفت اسباب و شرایط می‌خواهد و تا آن‌ها آماده نشود، راه را نمی‌توان یافت و پیمود. اکنون اگر به راه طی شده پیشرفت در خارج از اروپای غربی و امریکای شمالی در یک‌صد و پنجاه سال اخیر نظری بیندازیم، هرچه از موفقیت و شکست می‌بینیم، پیروی کم و بیش مناسب یا نامناسب از راه و روش سه قرن اخیر تاریخ اروپا و امریکا بوده و اگر اختلافی وجود داشته است، باید آن را در توجه و تذکر به اصول و مبادی و امکان‌ها و توانایی‌ها و ضعف‌ها سراغ گرفت. آنان که به ناتوانایی‌ها و توانایی‌های خود توجه کردند و از موانع غافل نماندند، راه را بهتر و زودتر پیمودند و بیش‌تر کشورها که راه را نشناختند و کار را سهل انگاشتند، در همان گام‌‌های اول به زحمت افتادند و زحمت‌شان به نتیجه‌ای که می‌بایسد برسد، نرسید.

ما هم در حدود یک‌صد و پنجاه سال افتان و خیزان در راهی که فکر می‌کردیم خود به خود گشوده و پیموده می‌شود، رفتیم تا این‌که انقلاب پیش آمد. اکنون در کشور ما با گذشت سی و چند سال از آغاز انقلاب اسلامی مقرّر شده است که برای زندگی آینده، یک الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت تهیه و تدوین شود. این طرح که در ظاهر ساده به نظر می‌آید، دعوت به آغاز کردن راهی جدید است. گفتیم که اندیشه پیشرفت گرچه در دین ریشه دارد، اما در عالم تجدد راهش را از دین جدا کرده و تعلقش صرفاً به علم و سیاست و شیوه زندگی غیر دینی است. در الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت این وضع باید دگرگون شود و پیشرفت صورتی پیدا کند که گرچه در آن بهبود زندگی هم‌چنان منظور نظر است، از ائتلاف و جمع زندگی با دین و معرفت غفلت نشود. یعنی پیشرفت در عین حال پیشرفت مادی و اخلاقی باشد.

در این‌که آیا پیشرفت در عالم جدید اخلاقی بوده است یا نه بحث نمی‌کنیم. آن‌چه می‌دانیم این است که طراحان پیشرفت راه‌شان را مستقل از اخلاق طراحی کردند. اکنون آیا ممکن است طرحی تهیه شود که در آن دین و دنیا به نحوی تعادل برسند؟ این پرسش یک پاسخ بسیار آسان دارد و آن این‌که هر کشوری باید راه توسعه‌اش را خود اختیار کند و پیداست که در کشور انقلاب اسلامی هیچ راهی نیست که به راه دین نپیوندد و پیشرفت هم باید خاص این‌جا باشد. این پاسخ را عجالتاً باید پذیرفت. اما چگونگی ایرانی ـ اسلامی شدن پیشرفت را سهل نباید انگاشت. پیداست که تدوین و تهیه این الگو بستگی به تلقی تدوین‌کنندگان از معنی صفت ایرانی ـ اسلامی و نحوه نسبت آن با پیشرفت  دارد. یکنظر این است که هر پیشرفتی در زمینه علم و تکنولوژی و سیاست و اقتصاد که با اهتمام دولت و متصدیان و مسئولان امور و کارشناسان و دانشمندان جمهوری اسلامی  صورت گیرد، پیشرفت اسلامی ـ ایرانی است. نظر دیگران این است که این پیشرفت‌ها باید متناسب با سوابق فرهنگی و موافق با روح دین و نظام دینی باشد. صاحبان نظر اول هم منکر این موافقت و تناسب نیستند، اما فکر می‌کنند که اگر پیشرفت‌های علمی ـ اجتماعی حاصل شود و طراحان و رهروانش ایرانی معتقد به اسلام و وابسته به نظام دینی باشند، پیشرفت صفت ایرانی ـ اسلامی پیدا می‌کند. شاید یک اندیشه ایده‌آل هم وجود داشته باشد و آن این‌که ایرانی ـ اسلامی شدن پیشرفت یعنی پیش آوردن طرحی جدید برای ایجاد تحول در نظام جهان مدرن. معلوم است که فرهنگ و علم پشتیبان تجدد این را نمی‌پسندد و درنمی‌یابد و نمی‌پذیرد و چه‌بسا که آن را محال قلمداد کنند. آیا ما می‌توانیم با علم و تحقیق اثبات کنیم که این راه گشودنی است. برای ورود در این راه، قدرت فکری و اخلاقی و دانشی لااقل معادل با قدرت روحی و فکری کنونی عالم تجدد لازم است. پیش از آن باید به فکر فراهم آوردن شرایط و مقدمات و در جست‌وجوی نشانه‌های تفکر آینده‌بین بود. این مقدمات و نشانه‌ها عبارتند از:

1. دگرگونی در نظر و نگاه انسان به جهان و موجودات. از آن‌جا که اصل پیشرفت بر مبنای تصرف در جهان و تملک موجودات و برقراری یک نظم زندگی صرفاً بشری بنا شده است، باید در اندیشه بازگشت به تواضع (در عمل و تفکر) بود و کوشید تا اصل مزبور را قدری تعدیل کرد و از سودای سلطنت بشر بر همه چیز و همه کس آزاد شد.

2. درک زمان و امکان‌های آن. برای پیشرفت باید به توانایی‌ها و ناتوانایی‌های خود تذکر پیدا کرد و تاریخ یک‌صد و پنجاه ساله به سر بردن در حسرت پیشرفت را با تذکر خواند و عبرت‌هایش را به جان پذیرفت:

نقد حال خویش را گر پی بریم

هم ز دنیا هم ز عقبی برخوریم

3. احراز آمادگی و توانایی برای تدوین و اجرای موفق برنامه‌های توسعه. قبل از انقلاب و بعد از انقلاب در کشور ما چندین برنامه هفت ساله و پنج ساله و چهار ساله تدوین و اجرا شده است. بیندیشیم که آیا این برنامه‌ها مناسب بوده است و حکومت‌ها و دولت‌ها آن‌ها را به درستی اجرا کرده‌اند. اگر پاسخ مثبت نیست، نقص کار در کجا بوده است؟ و آیا اکنون می‌توانیم به آسانی برنامه پیشرفت جامع که ما را به آستانه ورود در راه خاص و مطلوب برساند، تدوین و اجرا کنیم.

4. آزادی از اضطرارها و ضرورت‌های داخلی و بین‌المللی و اغتنام فرصت‌ها پیش از آن‌که از دست بروند. این ضرورت‌ها و غفلت‌ها را اگر نتوان به کلی از میان برداشت، باید برای کم کردن آن‌ها فکری کرد.

5. اصلاح اساسی نظام اداری. برای هر پیشرفتی نظم اداری کارآمد لازم است. آیا هیچ فکر کرده‌ایم که این نظم با پیشرفت چه رابطه دارد. آیا تاکنون در خدمت پیشرفت بوده است یا راه دشوار آن را دشوارتر کرده است. نظم اداری کند و تنبل و بی‌فکر و بهانه‌گیر و آیین‌نامه باز و لاابالی که بیش‌تر همّش صرف رفع تکلیف می‌شود، نمی‌تواند به پیشرفت خدمت کند. برای گشودن و پیمودن راه پیشرفت باید به نظم اداری مناسب اندیشید. این‌که کارمندان را مسئول حسن و عیب نظام اداری بدانیم، اگر هیچ عیبی نداشته باشد، ما را از اندیشه اصلاح نظام اداری بازمی‌دارد.

6. اعتنای شایسته به آسیب‌های اجتماعی و چاره‌اندیشی برای مقابله با آن‌ها.

با سعی در رفع موانع و فراهم آوردن شرایط روحی و اخلاقی و کسب آمادگی برای طی طریق پیشرفت به‌طور کلی می‌توان به راه خاص و طرح جمع دین با وجوهی از تجدد و عالم مدرن اندیشید. آشکارترین نشانه پدید آمدن این اندیشه و پدیدار شدن راه تازه را باید در زبان راه‌گشایان و ره‌پویان آن جست. اگر پیشرفت اسلامی ـ ایرانی باید کمال اخلاقی را بر پیشرفت‌های علمی تکنیکی و اجتماعی ـ اقتصادی و زبان رسمی چشم بپوشند و در طلب زبان آغازگر و ره‌یاب، یعنی زبانی که کم‌تر به تعارف و تقبیح و تحسین و مداهنت آمیخته است، برآیند. اگر حقیقتاً در صدد برآییم که بدانیم کی هستیم و کجا بوده‌ایم و اکنون در کجا قرار داریم و چه می‌توانیم و باید بکنیم، نسبت‌مان با علم به‌طور کلی و مخصوصاً با علوم انسانی و اجتماعی موجود نیز معلوم می‌شود.

 

 

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

طرح مسأله الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت

الگویی بی مکان و زمان

کارزار اقتصادی ایران

برنامه‌ریزی توسعه ایرانی

درپی ضرورت الگو

داستان توسعه‌ی ایرانی

کنفرانسی که پیش‌رفت ندارد!

پیش آمد و پس آمد الگوی توسعه اسلامی

گذار از توسعه به پیشرفت

الگوی محتاج حکم‌رانی