X

شعر و هنر، حاصل احوال

 
همایش حافظ و دوستی
دکتر داوری‌اردکانی در همایش حافظ و دوستی

شعر و هنر حاصل احوال است یعنی در زمان حال و با دقت خاصی پدید می‌آید اما اینکه بگویم شعر امری جاویدان است سخن دیگری است. شعر در حال پدید می‌آید اما شاعر دوام می‌یابد.

رضا داوری اردکانی در سخنرانی خود با عنوان «شهر یاران و دیار مهربانان»گفت:‌ با وجود این‌که اهل فلسفه قبول ندارند که فلسفه را به زبان ادبیات بخوانند اما من این کار را انجام می‌دهم چرا که هم اهل ادبیات و هم فلسفه هستم. برخی شاید بگویند شما اینجا چه کار می‌کنید؟ شرح شعر کار بزرگی است که از عهده من بر نمی‌آید، در این مجلس قرار شده من شعری از حافظ بخوانم اما آن را شرح نمی‌کنم. شعر را به زبان نثر گفتن جسارتی به شعر است. شاعر نمی‌خواهد نصیحت کند یا مطلب علمی یا فلسفی بگوید. شعر، شعر است و زبان خود را دارد بنابراین آن را به زبان دیگر آوردن باعث تغییرش می‌شود.

تعاریف کار فیلسوفان است. شاعر با مفهوم کاری ندارد، به معنا کار دارد. اما در مفهوم دوستی او چیزی هست که در اثر بسیار بزرگ افلاطون که درباره عشق است، موجود نیست.
.

به گزارش خبرگزاری فارس، چهره برجسته فلسفه کشور با تشکر از اینکه عنوان این همایش را «حافظ و دوستی» گذاشته‌اند، افزود: البته عنوان کمی عجیب است مثلاً اگر حافظ و اخلاق، اشعری، مصیب و ... بود آشناتر می‌نمود اما حافظ و دوستی عجیب است. انگار این عنوان به این علت انتخاب شده که ما لفظ دوستی و الفاظ آن را خراب کرده‌ایم. بدین جهت تصمیم گرفتیم از شاعرا‌ن خود مدد بگیریم اگر او نبود ما چه فقری داشتیم؟

داوری اردکانی در ادامه افزود: حافظ به ما نمی‌گوید دوستی چیست چرا که تعاریف کار فیلسوفان است. شاعر با مفهوم کاری ندارد، به معنا کار دارد. اما در مفهوم دوستی او چیزی هست که در اثر بسیار بزرگ افلاطون که درباره عشق است، موجود نیست.وی با بیان اینکه به فلاسفه احترام می‌گذارد و به احترام فلاسفه می‌گوید سقراط و افلاطون بحث دوستی را بیان کرده‌‌‌اند، یادآور شد: اما باید پرسید دوستی چیست و کجاست؟ ارسطو کار کارستانی بعد از اساتید خود کرده و به دوستی معنا داده که من با بهره‌برداری از آنچه وی گفته امروز شعر حافظ را تفسیر می‌کنم، گرچه تفسیر شعر حافظ روشن و بی‌‌نیاز از کتب ارسطو است.

در باب شعر یک تعریف نامناسب مبنی براینکه شعر بیان احساسات است، آمده و باعث جسارت به شعر شده است. اگر شعر بیان احساس بود یعنی ما 700 سال به بیان احساسات حافظ و سعدی توجه کرده‌ایم؟! این احساسات که با خودشان به گور رفته است؟ خیر، ما با احساسات شاعر کاری نداریم اما باید این را هم بدانیم که زبان ما در ترجمه قبلی دستخوش آسیب شد و آنچه ما امروز احساسات می‌گویم منتقدان احوال نامیدند.

شعر و هنر حاصل احوال است یعنی در زمان حال و با دقت خاصی پدید می‌آید اما اینکه بگویم شعر امری جاویدان است سخن دیگری است. شعر در حال پدید می‌آید اما شاعر دوام می‌یابد.

داوری اردکانی افزود: در کتابی دیدم که نوشته شده دوستی از سنخ احساسات است نه سنخ اخلاق، اما من آن را ترجمه کردم که دوستی از سنخ احوال است نه مقامات. اگر می‌گویم شعر و هنر حاصل احوال است یعنی در زمان حال و با دقت خاصی پدید می‌آید اما اینکه بگویم شعر امری جاویدان است سخن دیگری است. شعر در حال پدید می‌آید اما شاعر دوام می‌یابد.

وی با قرائت یک غزل از حافظ «یاری اندر کس نمی‌بینم یاران را چه شد/ دوستی کی آخر آمد دوستاران را چه شد» توضیح داد: اختلافی در تفسیر مفسران مختلف درباره مصرع «شهر یاران» وجود دارد. اما من این کلمه را «شهرِ یاران» تفسیر کردم حالا بقیه هر طور که می‌خواهند آن را بخوانند.

حافظ در اشعارش نگفته که دوستی چیست بلکه مطرح کرده که دوستی نیست. پس دوستی که نیست چه‌ها نیست؟ ما دوستی را صفت، اخلاق و نیاز شخصی و فردی می‌دانیم. ما همه به دوست نیاز داریم اما با دوستی به دنیا آمدیم و این طور نبوده که ما چیزی بودیم سپس نیازهای‌مان را برآورده کردیم. خیر، ما دوستی هستیم و وقتی نیستیم فاسدیم، ناتوان و نالایقیم و دست و پای خود را گم می‌کنیم، بی‌‌علم و بی‌عملیم چرا که ما در پیوند تعلق با دوست هستیم اما در نبود دوستی هیچ‌کدام اینها نیستیم. غزل حافظ سراسر اینها را می‌گوید.افلاطون در تمام کتاب «جمهوری» یک کلمه از دوستی نگفت، تنها به عدالت پرداخت. ارسطو شاگرد افلاطون بدون رد نظر استادش دوستی را مقدم شمرد، یعنی دوستی را اصل و زمینه عدالت شمرد که اگر دوستی نباشد عدالت نیست.

طرح محبتی که حافظ می‌گوید از اول بوده اما ما فراموش می‌کنیم بنابراین دچار تفرقه می‌شویم و به هزار آفت گرفتار می‌آییم. البته بعد از 600سال یک شاعر معاصر ما هم همین احساس بی‌دوستی را در شعر «سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت، سرها در گریبان است...» برای  بشر بیان کرده است اما او اعتقادی به دوستی ندارد و ناامید شده است در حالی که حافظ در  مصرع «حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند  خموش» امیدوار است.

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی