X

توسعه‌ی ايرانی و الگويی دگرگون

توسعه‌ی ايرانی و الگويی دگرگون -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 1 نفر
 
توسعه‌ی ايرانی
عامل تجويز الگوی مشترک در توسعه اجتماعی

تعریف توسعه اجتماعی

توسعه اجتماعی عبارت از تغییرات همآهنگ در همه ابعاد جامعه اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در جهت نیل به قرب به هدف خاص است. توسعه یک فرآیند است نه ناظر به یک وضعیت ایستا. توسعه فرآیندی است که طی آن، جامعه از یک وهله تاریخی به وهله دیگر تاریخی منتقل میشود

که این فرآیند در هر مرحله از جریان انتقالی خود، ابعاد مختلف حیات اجتماعی را دگرگون میسازد. در گذشته، توسعه با تکیه بر مقوله اقتصاد تفسیر میشد اما امروزه از این حیطه، فراتر رفته و به همه حوزههای زندگی اجتماعی بشر سرایت نموده و همه بر این قول هستند که توسعه، یک پدیده سیستمی است. به عبارت دیگر، پدیده توسعهیافتگی پدیدهای همآهنگ و بههمپیوسته و حاوی رهیافتی بلندمدت درباره آینده جوامع است که میتواند لایههای مختلف «قدرت، اطلاع و ثروت» و مقیاس «ملی، منطقهای و جهانی» را تحت تأثیر قرار دهد.

 متغیر اصلی توسعه اجتماعی

باید توجه کرد که بین اجزا و ابعاد توسعه اجتماعی، تقدم و تاخر زمانی وجود ندارد لكن مانند سایر پدیدههای سیستمی از متغیر اصلی و فرعی برخوردار است. متغیر اصلی در توسعه اجتماعی، توسعه انسانی است و همین توسعهی انسانی به بقیه ابعاد توسعه، شکل و فرم میبخشد. تا وقتی که توسعه انسانی متناسب با هدف بدست نیاید دستیابی به سایر ابعاد توسعه ممكن نیست؛ زیرا سایر ابعاد توسعه همچون توسعه صنعت و تكنولوژی، محصول توسعه نفوذ ارادههای اجتماعی و سازمانی انسانهاست. در واقع، انسان هم هدف توسعه است و هم در ایجاد توسعه نقشآفرینی میکند.2

از سوی دیگر، جوهره توسعه انسانی، به توسعه نظام اختیارات و ارادههای انسانی در سه زمینه «اخلاق، فرهنگ و رفتار» بر میگردد كه در بین این سه پارامتر، توسعه عواطف و و انگیزهها نسبت به فرهنگ و رفتار از اهمیت بالاتری برخوردار است؛ تحركات انسانی برای نیل به ارضاء عواطف و نیازهای اجتماعی است كه به پیدایش فرهنگ و ابزار ارتباطات و رفتار عینی منتهی میگردد.3

سیستمی بودن توسعه اجتماعی و نیز اتکاء آن بر توسعه انسانی، موجب میشود که توسعه دو شكل متفاوت پیدا كند؛ یكی، توسعه ابتهاج به تقرب و پرستش الهی است به گونهای كه همه ابعاد فردی و اجتماعی انسانی را در بر میگیرد و دیگری، توسعه لذتهای حسی و كامجوئی مادی و تعمیق همهجانبه آن در تمام ابعاد حیات فردی و جمعی انسان است.

تفاوت توسعه الهی و توسعه مادی

سیستمی بودن توسعه اجتماعی و نیز اتکاء آن بر توسعه انسانی، موجب میشود که توسعه دو شكل متفاوت پیدا كند؛ زیرا دو هدف كاملاً متفاوت برای توسعه روانی تداعی میشود كه هر یك از آنها، ساختارهای روانی متناسب با خود را طلب میكنند؛ یكی، توسعه ابتهاج به تقرب و پرستش الهی است به گونهای كه همه ابعاد فردی و اجتماعی انسانی را در بر میگیرد و دیگری، توسعه لذتهای حسی و كامجوئی مادی و تعمیق همهجانبه آن در تمام ابعاد حیات فردی و جمعی انسان است.4 به زبان دیگر، هم کفّار و هم انبیاء، هم طواغیت و هم اولیاء، به دنبال پرورش آدمی هستند تا او را به توسعه و «شرح صدر» برسانند. این توسعهی تمایل و انگیزه، موجب توسعهی قدرت انتخاب در آدمی میشود و به دنبال این آن، اندیشه و عمل او نیز توسعه مییابد؛ منتها آرمانها و اهداف آنها دوتاست.

در واقع، هر یك از این دو اخلاق، مناسبات خود از جمله فرهنگ و رفتار سازمانی و در نتیجه، علم و صنعت و مدنیت خاص خود كه كاملاً متفاوت با دیگری است را ایجاد خواهد كرد و دو شكل كاملاً متفاوت و متضاد از توسعه یعنی توسعه عصیان و توسعه عبودیت ظهور خواهد یافت. این دو شكل از توسعه، در ساختارهای متفاوتی حیات انسانی را تحت تاثیر قرار میدهد و در تمامی زوایای زندگی بشر رخنه میكند.

اساساً همین توسعه روانی، از اصولیترین پایگاههای پیوند ادیان الهی و در رأس آنها اسلام و مكتب جامع تشیع با امر توسعه است؛ چرا كه هیچكس نمیتواند ادعا كند كه ادیان الهی نسبت به پرورش روحی و توسعه روانی كه در اینجا به عنوان متغیر اصلی توسعه شناخته شد، الگویی ندارند و این امر باید با خِرَد بشری حل و فصل گردد! بنابراین برای قطع ارتباط دین و توسعه یا باید بگوئیم كه ادیان الهی سخنی درباره پرورش روانی و به ویژه پرورش عواطف سازمانی و اجتماعی ندارند و یا آنكه ارتباط سیستمی ابعاد مختلف توسعه را نادیده بگیریم و گمان كنیم كه میتوان ابعاد مختلف توسعه اجتماعی را بر مبانی متفاوت و متناقض پیریزی كرد! البته آنچه گفته شد تنها یك بیان برای توضیح دوگانگی توسعه است و گرنه به عقیده ما اسلام دارای یك برنامه جامع و کامل و پایدار است كه همه ابعاد زندگی بشر را تحت پوشش قرار میدهد.

 «انتزاعنگری»، عامل تجویز الگوی مشترك در توسعه

نکته اصلی بحث آن است که اگر با پدیدههای عینی و موضوعات اجتماعی به شیوه انتزاعی برخورد نكنیم بلكه آنها را با روابط و جایگاهشان تعریف كنیم هرگز نیاز تساوی و برابر و عواطف یكسان در جامعه الهی و الحادی وجود نخواهد داشت. ساختار نیازمندیهای در حال توسعه در این دو جامعه كاملاً متفاوت است و هرگز یك معادله ثابت بر توسعه آنها حاكم نیست، اگر چه شاید بتوان به صورت انتزاعی یك مفهوم مشترك از برخی از آنها انتزاع كرد و یا یك لفظ واحد درباره آنها به كار برد ولی باید توجه داشت كه مسئله اصلی، معادلهای است كه ما میخواهیم برای ایجاد توسعه بكار بگیریم كه این الفاظ یا مفاهیم انتزاعی و مشترك، نقشی در این زمینه ایفا نمیكنند.

به عنوان مثال، در فرهنگ عمومی جامعه ما و جوامع غربی كلمه «عفت» بكار گرفته میشود و گرایش به آن در عواطف عمومی هر دو جامعه جایی دارد و احیاناً یك مفهوم مشترك انتزاعی نیز میتوان برای آن در نظر گرفت ولی آیا تلقی این دو جامعه از عفت عمومی، یكی است؟ به نظر میآید عفت از نظر ما به نوع خاصی از ارتباط تعریف میشود كه همین معنا در دیدگاه آنها، خلاف عفت است؛ یعنی آنها عفت را بر اساس نوعی عاطفه تعریف میكنند كه بتواند به تفاهم سازمانی متناسب با این مرحله از توسعه تكنولوژی و قدرت مادی كمك كند و احیاناً چنین عواطفی، برخورد كاملاً آزاد دو جنس مخالف و حتی همجنسگرایی را ضروری میسازد اما این عملکرد در نگاه ما خلاف عفت است. بنابراین همان چیزی كه از دیدگاه ما عاملی خلاف عفت تلقی میشود برای آن مصداق اساسی عفت شناخته میشود.

حال آیا واقعاً می‌‌توان گفت كه این دو احساس صرفاً به خاطر اینكه یك مفهوم انتزاعی واحد بر آنها منطبق است، یك حقیقت مشترك دارند؟! در حالی که مشاهده میشود که نه تنها احساس روانی مشتركی بین دو جامعه ایمانی و مادی وجود ندارد بلكه فاقد ادبیات مشتركی هم برای تبیین مفاهیم و فرهنگ این دو نوع توسعه هستیم و هر دو نوع توسعه حتی ادبیات ارتباطی خاص خود را برای تفاهم اجتماعی نیاز دارند. لذا بر محققان ارجمند ماست كه احساس «استقلال فرهنگی» را جایگزینِ دلسپردگی به فرهنگ توسعه مادی و «تأسیس» را جایگزینِ تقلید، نمونهبرداری و نقل قول نمایند.

پی نوشت:

* رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم

1- کلیت این نگاه به توسعه، مورد قبول ادبیات رایج توسعه نیز هست. به عنوان نمونه ر. ک: یونسکو، بعد فرهنگی توسعه (تیمور محمدی)، انتشارات سازمان برنامه و بودجه، 1376، صفحه 133.

2- ر. ک: استاد سید منیرالدین حسینی (ره)، تعریف مدیریت اسلامی در سطح توسعه، بانک اطلاعات فرهنگستان علوم اسلامی قم، کد پژوهشی 288.

3- ر. ک: نویسنده، انحلال فرهنگ توسعه در فرهنگ تعالی، فصلنامه نامه دولت اسلامی، سال اول، شماره 2، بهار 1387، ص58.

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی