X

سیمای انسان مقدس

 
سیده راضیه یاسینی
بررسی تطبیقی سنت هنری بصری در اسلام و مسیحیت با تمرکز بر شمایل‌‌نگاری دینی
اشــــاره یکی از معضلات جدی سریال‌ها و فیلم‌های تاریخی-مذهبی نشان‌دادن یا ندادن چهره‌ی شخصیت‌های مقدس دین است. از نظر فقهی اختلاف آرای زیادی میان علما در این باب وجود دارد و در حالی که برخی این مسئله را فاقد اشکال می‌دانند برخی به‌شدت با آن مخالفند، تا آنجا که یکی از علما بر سر ماجرای قصد تلویزیون مبنی بر نشان‌دادن چهره‌ی حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) در سریال مختار، صداوسیما را تهدید کرد. اما جدای از بحث فقهی بررسی هنری این مسئله هم حاوی نکات ارزشمندی است. بررسی سابقه‌ی تاریخی «شمایل‌نگاری» در اسلام و مقایسه‌ی آن با سایر ادیان، علی‌الخصوص مسیحیت که در آن شمایل‌نگاری جایگاه بالایی دارد می‌تواند مدخل خوبی برای شناخت سنت بصری اسلام باشد. هنرمندان ایرانی پس از اسلام به جمع میان پیشینه‌ی هنری ایران و آموزه‌های اسلامی پرداختند و به ترکیبی رسیدند که به حق نام هنر اسلامی به خود گرفت. اسلام همچون روحی بود که در کالبد هنرهای ایرانی دمیده شد و این مسئله نه‌فقط در انتخاب مضامین و موضوعات آثار بلکه در صورت و فرم آن ها نیز متجلی شد. تلویزیون ما هم برای دینی شدن چاره‌ای جز رجوع به این سنت بصری ندارد.

سیر تحول هنر از جوانب مختلف قابل بررسی است؛ یکی از این جوانب،تغییر منظر و دیدگاه هنرمندان به تصویرپردازی از مضامین دینی است. تا زمانی که باور‌های دینی، هنر و زندگی در اتحادند آثار هنری، معنوی‌اند.

این معنویت را حتی در ادای احترام به طبیعت و مظاهر آن، در نقاشی‌های اولیه بشر (نقاشی‌های غارها) می‌توان شاهد بود. زمانی که این باورها عمومیت یافتند و از وجهی اعتقادی برخوردار شدند، دین، مظهر این اعتقادات بشری و درون‌مایه آثار هنری انسان شد. اما در پی ظهور انفصال میان دین و زندگی بشر، آثار هنری نیز به موضوع‌های دینی و غیردینی تقسیم شد. در ادوار دینی، موضوع‌های دینی در زمره‌ی مهم‌ترین دغدغه‌های فکری هنرمندان بود و هیچ هنرمندی از آن غفلت نمی‌ورزید. با ظهور جریان‌های فکری فلسفی انسان‌مدارانه، از اعتبار موضوع‌های دینی در هنر کاسته شد و اراده‌ی هنرمند مبنای ایجاد اثر هنری قرار گرفت؛ اراده‌ای که می‌توانست در پی مضمون دینی باشد یا نباشد، موضوع‌های دینی را هجو کند یا اساسا موضوع را در هنر انکار نماید.

در میان مضامین دینی که هنرمندان به آن توجه داشته‌اند، تصویرپردازی از شخصیت‌های مقدس از پیشینه‌ای‌طولانی برخوردار است. انسان در پی پایبندی به کیش و آیین‌های مختلف، به مصور نمودن جلوه‌هایی از آن علاقه نشان داد‌؛ از جمله‌، موضوع‌ها و اشخاص صاحب جایگاه رفیع در آیین خود را به تصویر کشید و تقدیس نمود. مسیحیان و ایرانیان نیز از تاریخی کهن در زمینه‌ی مصور نمودن شخصیت‌های مقدس و نماد‌های تقدس برخوردارند. دیوار‌نگاره‌های گورهای دخمه‌ای در صدر مسیحیت، نمایاننده تصاویری از مقدسین مسیحی است. تاریخ ایران نیز گواه آن است که اعتقادات ایرانی در آیین‌های مختلف، موجد چنین تصاویری بوده‌اند. مانیایرانی که خود را پیامبر می‌خواند عقاید خود را‌به‌وسیله‌ی نقاشی ترویج می‌کرد و کتاب‌های آیین مانی همه با نقوش و تصاویر تزیین می‌شدند. کشفیات تورفان ترکستان (در غرب چین)، اسناد و مدارکی از آیین مانی را به دست می‌دهد که اوراقی با نقاشی‌های تزیینی است. یکی از اوراق مکشوفه، صفحه‌ای است از یک کتاب که صورت‌های نقاشی شده در آن گروهی از مبلغان و رهبران مانوی را با جامه مذهبی نشان می‌دهد‌.

سیر تاریخی شمایل‌نگاریمذهبی در ادیان گوناگون، دگرگونی‌های بسیار داشته است‌. تجویز و تحریم شمایل‌نگاری در ادیان مختلف، دو مقوله‌ای است که این تحولات را سبب می شود. در این نوشتار تلاش شده است با نگاهی به تحولات هنر شمایل‌نگاریدر عالم مسیحیت و اسلام، سیر دگرگونی سنت بصری این دو عالم بررسی شود. لازم به ذکر است که نخستین شمایل‌های مذهبی و آیینی از مفهومی مینوی برخوردار بوده‌اند. امروزه، در ادبیات معاصر به غلط، تعابیر مختلفی از شمایل دیده می شود. ترجمه این واژه2در ادبیات امروز تا بدانجا تحریف شده که صورتک‌های تصویری رایانه‌ای نیز شمایلترجمه می شود. با کمی اغماض، عکس، تصویر یا شکل ظاهری افراد را نیز شمایل می‌دانند.

 

  شمایل‌نگاریدر مسیحیت

با ظهور مسیحیت‌، شمایل‌نگاریمذهبی جایگاه ویژه‌ای ‌یافت. برخی شواهد نشان می‌دهد که متعصبان به حکم تحریم تصویر در توراتدر مواردی به تخریب تصاویر مقدس مسیحی نیز می‌پرداخته‌اند. بدین سبب تقید به این حکم قاطع، سبب ظهور هنری نمادگرا شد و در قرن اول میلادی تصاویری از کبوتر، طاووس‌، ماهی‌، لنگر‌، ماهی‌گیر و چوپان به ‌جای تصویر شخصیت‌های مقدس به‌ کار رفت. پس از چندی کلیسای رم‌، رفته‌رفته سیاست خود را اصلاح کرد و ظرف چند قرن توجه حاکمیت‌، مجددا به شمایل‌نگاری از مقدسین معطوف شد و آن را در خدمت مذهب قرار داد.

در غرب مسیحی پس از زمینی‌شدن شمایل‌ها‌، در طی جریان‌های هنری از رنسانس تا سده‌ی بیستم سر‌انجام با اعلام عدم التزام هنرمند به اصل زیبایی، بنا به تعریف رسمی آن و حذف مضمون از هنر، شمایل‌نگاری جایگاه پیشین خود را از دست ‌داده است

قدسی‌بودن‌ شمایل‌نگاری مسیحیاز منظر باور مسیحیان، به استناد ‌روایاتی‌ به‌ حضرت عیسی (علیه‌السلام) منتسب‌ می شود؛ زمانی که مسیح، معجزه‌آسا تصویری‌ از چهره خود را بر پارچه‌ منعکس ‌ساخت و برای پادشاهی ‌فرستاد. به این ترتیب در تاریخ مسیحی تا هفت سده‌، شمایل‌های مقدسین که در رأس آن‌ها، شمایل حضرت مریم (سلام‌الله علیها)و حضرت مسیح (علیه‌السلام) قرار داشت‌، در کلیسا‌ها و خانه‌های مؤمنان مسیحی جای ‌گرفت ‌تا آنکه حدود سال‌ 726 میلادی‌، فرمان تحریم آن ها توسط لئوی سوم صادر شد و برنامه وسیعی برای نابودی آن ها به نام شمایل‌‌شکنی اجرا ‌شد‌.

در حقیقت، آنچه سبب شکل‌گیری نهضت شمایل‌‌شکنی شد‌، ریشه در مباحث کلامی مسیحی داشت که ‌«صورت» را تجسد خدا‌ می‌دانست‌. بر اساس این باور، خداوند همانندی دقیق و هم‌مرتبه با هستی خود را به جهان فرستاده بود، از این‌رو، مجاز بود تا همانندی از آن نیز به ظهور برسد.

زمانی که اندیشمندان و متکلمان مسیحی در مورد این باور اختلاف یافتند، جایگاه شمایل‌نگاریمسیحی متزلزل شد. گرچه برخی بر این باورند که این نزاع در امپراطوری روم شرقی‌، حاصل منازعه‌ای سیاسی بود.3

در عالم مسیحی‌، نهضت شمایل‌شکنیچه حاصل اختلاف در اقوال متکلمان مسیحی بوده‌، یا حاصل نزاع سیاسی باشد، و یا متأثر از تعالیم آیین یهود در کتب عهد عتیق، که اکنون به عنوان بخشی از کتاب مقدس مسیحیان به شمار می‌رود، محکوم به شکست ‌شد و شمایل‌نگاریمسیحی پس از یک سده احیاء ‌گردید.

از آن پس، هنر صورتگری و شمایل‌سازی در عالم مسیحی، هنر غالب و مسلط و اصلی‌ترین هنر کلیسایی است. در عالم مسیحیت، اصلی‌ترین شمایل‌ها، شمایل حضرت مسیح (علیه‌السلام) است. اعتقاد مسیحیت بر آن است که در یک مرتبه خاص، مقام الوهی تجسّد انسانی یافته و در کالبد حضرت مسیح (علیه‌السلام) حلول کرده است در این معنا، شمایل حضرت مسیح، شمایلی خدا‌گون است که چهره‌ی خداوندی را، در صورتی انسانی می‌نمایاند.

مسیحیان این آثار را واسطه‌ی عبادت الهی قرار می‌دادند و از این طریق به معشوق حقیقی خود نزدیک می‌شدند. براساس نظریات ابن عربی، روح و حقیقت دوران در زمان عیسی مسیح در تصویر و تمثیل از او آشکار می شود و انسان برای نزدیکی به خداوند است که به نقاشی می‌پردازد.

قدیس فئوفان گفته است: «نیایش الهی منبعث از قدیسین، به وسیله‌ی زبان شمایل‌ها بیان می شود.»4

جریان شمایل‌نگاری،چه در مسیحیتو چه در اسلام،به تدریج به دامان هنر تشبیهی و واقع‌گرا فروافتاده و در برخی موارد از حقایق نخستین، نزول کرده است.

هنر مذهبی در شرق و غرب –عالم معنوی مسیحیت و اسلام - نیز خواسته یا ناخواسته از این جریان‌ها تأثیر پذیرفت و شمایل‌نگاریبه مثابه یکی از مهم‌ترین جلوه‌های هنر مذهبی، یا به انزوا گرایید یا دستخوش تحریفات جدی شد. سیر این تغییرات و تحولات، البته ذیل مجموعه‌ای قرار می‌گیرد که غفلت از معنای آسمانی، انسان‌مداری، تفکیک دیناز هنر و گرایش به ظواهر متعین در شرایط متناوب تاریخی از آن جمله‌اند.

در عالم اسلام و در فرهنگ اسلامی، اساسا چنین تعبیری وجود ندارد. عالم و همه موجودات آن، مجلای ظهور جلوه‌هایی از حضرت حق به شمار می‌روند، اما مقام الهی هرگز در کالبد انسانی نمی‌گنجد. بر اساس اصل توحید که اساسی‌ترین اصل اعتقادی در اسلام است، مقام خداوند مبرّی از تشبیهاست. او منزه، پاک و عاری از هرگونه شباهت به عالم این جهانی است. این چنین است که شمایل‌های اسلامی، همواره شأن تنزیهی خود را حفظ نمودند و از چنین تشبیهاتی به دور ماندند.

شمایل‌های مسیحی، گرچه در بنیاد هم تشبیهی بودند اما در طول ادوار مختلف، به دلیل قابلیت فراوان تصویر در ایجاد مشابهت‌های فردی، رفته‌رفته اصول اولیه را به فراموشی سپردند؛ اصولیکه ضامن جلوه معنویت و قداست در شمایل‌های مسیح (علیه‌السلام) و حضرت مریم (سلام‌الله علیها) و نیز سایر قدیسان و قدیسه‌ها می‌شد. اوج این روند رو به تزاید تشبیه‌گرایی در دوره رنسانسبه ظهور ‌رسید.

این نگرش انسان‌گرایانه در همه‌ی عرصه‌های علمی و فرهنگی ظهور یافت و در هنر، به خصوص آنجا که با بحث شمایل‌ها مرتبط است، منجر به چهره‌پردازی قابل تشخیص گردید. شمایل‌ها به صورت انسان‌هایی تصویر شده‌اند که می‌توانست شبیه هر یک از افراد جامعه باشد. الگو‌های نخستین شمایل‌نگاریکه در سده‌های میانی حفظ شده بود، نقض گردید و چهره‌ی قدیسان، فردیت یافت، جلوه‌های ملکوتی از آن رخت بست و این جهانی شد.

«انسان‌مداری رنسانس زمانی به اوج ‌رسید که لئوناردو داوینچیاظهار می کند: «نقاش، سرور و خدایی است برای به تصویر در آوردن هر آنچه در کل جهان وجود دارد (مخالفتی صریح و روشن با مفهوم خدا در سده‌های میانی، که معمار جهان انگاشته می‌شد.) و میکل آنژفرایند پیکرتراشی را با فرایند رستگاری الهی مقایسه می کند.»5

از رنسانس بدین‌سو شمایل‌های مسیحی، روند نزولی یافتند و معنویت نخستین خود را بیش از پیش از دست دادند. به‌جرأت می‌توان گفت امروزه هنر شمایل‌نگاری در غرب مسیحی، محلی از اعراب ندارد و بازنمایی قدیسان و موضوع‌های مقدس، غالبا به مقتضای مقاصد دیگری توسط هنرمند معاصر صورت می‌گیرد

از رنسانس بدین‌سو شمایل‌های مسیحی، روند نزولی یافتند و معنویت نخستین خود را بیش از پیش از دست دادند. این سیر چنان بود که به جرأت می‌توان گفت امروزه هنر شمایل‌نگاری در غرب مسیحی، محلی از اعراب ندارد و بازنمایی قدیسان و موضوع‌های مقدس، غالبا به مقتضای مقاصد دیگری توسط هنرمند معاصر صورت می‌گیرد؛ «در چهره‌نگاری آرمانی سنتی، قصد اصلی نمایش هیئت انسان یاد شده‌، یعنی خدا بوده است، در حالی که در هنر امروزین ما، انسان متأخر، یعنی «انسان حیوان» به تصویر در می‌آید.» 6

امروزه پیکر خون‌آلود مسیح دیگر نشانه‌ی مذهب مسیحی نیست، بلکه مبین رنجی است که بشر از عدم عدالت اجتماعی می‌برد‌.

 

  هنرمندان مسلمان و شمایل‌نگاری

شمایل‌نگاریدر عالم اسلامی از آغاز به نحو متفاوتی آغاز ‌شد چرا که از همان ابتدا با مسئله‌ی تحریم صورتگریروبرو شد‌. به استناد روایات و سیره پیامبر، نقاشی، صورتگریو مجسمه‌سازی از صور متعین تحریم بود. به باور ابن عربی، از روزگار پیامبر خاتم باید هنر را در دنیای خیال و هنر مجرد جست‌وجو کرد. اینک زمانی است که نبوت به باطن خود رفته و به ولایت تبدیل شده و ولایت نیز با غیبت امام زمان مستور مانده است. در این دوران، بشر آرام آرام از دنیای دیده‌ها خارج و وارد عالم شنیده‌ها می شود. این دوران، عصر تخیل است و خیال در عرفان ابن عربی، جایگاه مهمی دارد چرا که واسطه‌ی وجودی در ایجاد عالم است، اما تحریم صورتگری، چون برآمده از متن قرآن نبود، چند سده پس از ظهور اسلام نادیده گرفته ‌شد و هنرمندان، نخستین شمایل‌ها را در متن کتب روایی و قصص انبیاء ترسیم ‌کردند. هنرمندان مسلمان در این باره، همواره جانب احتیاط را نگه می‌داشتند و شخصیت‌های مقدس را با چهره‌های ملکوتی انسانی، اما به دور از هرگونه تشبیهبه مقام‌ الهی تصویر می‌کردند. در حقیقت، شخصیت‌های الهی، اغلب در کتب ادبی و تاریخی تصویر می‌شدند و از ایشان شمایل‌نگاریمستقلی برای استفاده در اماکن دینی وجود نداشت. درکتب مذکور نیز می‌توان شاهد نگاره‌هایی از پیامبران همچون حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) و حضرت یوسف (علیه‌السلام) بود اما در میان این آثار تصاویری که از پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه و آله وسلّم) ترسیم شده، بیش از سایر موارد در‌خور توجه است.

کتاب جامع التواریخ که در دوره‌ی ایلخانی به تصویر در آمده، دربردارنده تصاویری از پیامبر اکرم است. کتاب آثار‌الباقیهنیز تصاویری از پیامبر و حسنین(علیهما‌السلام) را دربر دارد. نکته جالب توجه در این دو نسخه، تصویرگری چهره پیامبر بدون روبنده است.

نگاره‌های «معراج نامه» منسوب به «احمد موسی» نیز که متعلق به دوره‌ی آل جلایراست، سیمای پیامبر را همین‌گونه نشان می‌‌دهد. در‌‌معراج نامه‌ی میرحیدر نیز با نگاره‌هایی به سبک هرات، چهره پیامبر ‌در همه‌جا بدون نقاب تصویر شده است. از نمونه‌های مشابه در دوره ایلخانی‌، تیموریو ترکمانکه بگذریم، نسخ خطی در دوره‌ی صفوی همچون خمسه نظامی، هفت اورنگ جامی و کتبی چون قصص الانبیاء، به نگاره‌هایی با مضمون زندگانی پیامبر اکرم مزین شده‌اند. این نگاره‌ها نیز پیامبر ‌را بدون روبنده نشان می‌دهند.

در ادوار پس از صدر اسلام، شمایل‌های مذهبی، جایگاه خود را در میان شیعیان ‌یافتند به گونه‌ای که والاترین نوع شمایل‌نگاریاسلامی را می‌توان در حوزه‌ی‌ هنر شیعی ایران ملاحظه نمود و منزلت شمایل‌های مذهبی به حدی ‌رسید که واسطه‌ی زیارت اولیاء الهی ‌شدند.

هنرمندان شمایل‌نگار شیعی همچون نخستین شمایل‌نگاران مسیحی، وارستگانی دائم‌الذکر بوده‌اند که با حقیقت وجودی بزرگان دینی خود یگانه می‌شدند و در محضرشان، حضور می‌یافتند.

هنگامی که در دوران صفویه، مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی کشور تثبیت ‌شد، شیوه تصویرگری پیامبر اکرم با روبنده کم‌کم رخ می‌نماید و پس از آن در دوره‌ی زندو قاجاربه اوج خود می‌رسد. بر‌خلاف گذشته از دوره‌ی زند به این‌سو‌، آثاری به شکل مرقع و یا تابلو‌های مستقل از متن، از پیامبر‌و نیز اولیاء(علیهم‌السلام) ایجاد می شود. شایان ذکر است که مساجد اسلامی برخلاف کلیساهای مسیحی هرگز به شمایل‌ها آراسته نشدند، زیرا حرمت این امر مورد اتفاق نظر همه‌ی مذاهب اسلامی بوده است. اما دیگر اماکن همچون بقعه‌ها، امام‌زاده‌ها، حسینیه‌ها، قدمگاه‌ها و یا برخی مدارس علوم دینی‌، گاه، شمایل پیامبر و اولیاء الهی را در برداشته‌اند.

از آغازین دوره‌های تاریخ ایران اسلامی، میل به تجرید و نقوش مجرد از سوی هنرمندان مسلمان در اکثر اوقات به پرهیز از تصویرگری اولیاء،‌در اماکن مقدس منجر ‌شده است. این امر هم‌چنین سبب ‌می‌شد تا هنرمند در مصورسازی متون و ترسیم نگاره‌ها نیز تا حد ممکن از مصادیق این جهانی دوری گزیند و اصل تنزیهرا جایگزین اصل تشبیهنماید. بدین‌سان شمایل‌های پیامبران و مقدسین، صورت‌های مثالینی از ایشان را نشان می‌دادند که از سویی مصداق خارجی و طبیعی بر آن ها متصور نبود و از سوی دیگر با بهره‌وری از ویژگی‌های نگارگریایرانی تقدس آنان را باز ‌می‌نمود.

این روند در تاریخ پس از اسلام جاری بود تا آنکه در قرن یازدهم هجری و سالیان پس از آن، تغییراتی رخ نمود. توسعه‌ی ارتباطات فرهنگی و سیاسی با کشورهای مغرب زمین سبب شد تا هنر هنرمندان ایرانی بنا به دلایل مختلف از جمله سلایق پادشاهان آن عصر، به مبانی و شیوه‌های هنر غرب متمایل شود. دوری از مضامین ادبی و عرفانی، گرایش به شیوه‌های طبیعت‌نگارانه و میل به ترسیم چهره‌های انسانی و مناظر از جمله پیامدهای این رخداد بود. در این میان، نگاه هنرمندان به مضامین دینی و شمایل‌های مقدسین نیز دستخوش تغییر گشت و توجه بیشتر به عالم محسوسات، به دوری از عوالم معنوی منجر گردید.

این تغییرات و تحولات شاید برگرفته از تغییر نگرش از باطن به ظاهر بود که سبب شد شمایل‌نگاری‌های دوره‌های پیشین جای خود را به نوعی نقاشی مذهبی بسپارد که از سویی متأثر از انسان‌گرایی و طبیعت‌پردازی و از سوی دیگر میراث‌دار تجرد بود. این روند تا عصر حاضر ادامه یافت تا جایی که امروزه این هنر، به سبب رویکرد بیش از حد به ظاهر، مورد منع نیز قرار گرفته است. بدیهی است اهمیت این رخداد هنری ایجاب می‌نماید تا درباره علل آن کنکاش شود و به منظور دستیابی به راهکارهای عملی برای رجوع به ماهیت اصیل و پیشین این هنر، تلاش شود.

برای پرهیز از کجروی در شمایل‌نگاری، به‌جاست بر مبنای اصول راستین شمایل‌های اصیل شیعی، آموزه‌هایی را برای هنرمندان ایجاد نموده و جریان این هنر را به مسیر اصلی خود بازگرداند

در غرب مسیحی نیز، شمایل‌نگاریعلی‌رغم وجوه افتراق آن با شمایل‌نگاری اسلامی، کمابیش همین مسیر را پیموده است، بجز نخستین دوره‌های شمایل‌نگاری مسیحی که برخی کشیشان و راهبان مؤمن‌، حاصل الهامات قلبی خود را در خصوص حضرت مسیح، حضرت مریم و حواریون در قالب شمایل‌های ایشان نقش می‌زدند، و نیز شمایل‌های معنوی دوره‌های گوتیکو بیزانسکه در آن ها نگاه هنرمند به وجوه باطنی این مقدسین معطوف بود، سیر شمایل‌نگاری، رویکرد تشبیهی فزون‌تری می‌یابد که در دوره‌ی رنسانس به اوج می‌رسد. از این پس، نشانه‌های عالم مجردات رفته‌رفته از شمایل‌های مسیحیرنگ می‌بازد تا جایی که دیگر هیچ تفاوتی میان شمایل‌های مقدس با چهره نگاری‌های سفارشی باقی نمی‌ماند.

بدیهی است که تحولات هنری، تابعی از تحولات فرهنگی و اجتماعی است. در قرن شانزدهم میلادی رخدادی شکل ‌گرفت که از آن به عنوان آغاز عصر اصلاح مذهبی7نام برده می شود. تحولات حاصل از این رخداد، سبب برچیده شدن سیطره‌ی دیرپا و طولانی کلیسا از عرصه‌های مختلف، از جمله حوزه‌ی ادب و هنر است.

در این دوران، یک بار دیگر پس از عصر کلاسیک یونانباستان، انسان، محور پژوهش‌ها و همه‌ی مطالعات ‌شد و بدین سان حوزه‌ی علم و عقل (برخلاف خرافه‌گرایی‌های پیشین) توسعه می‌یابد. به این ترتیب هنر نیز عقلانی می شود و نگاه هنرمند به شمایل‌ها از این منظر تبیین می‌گردد.

از این پس سلسله جریان‌های فکری، فلسفی و... عظیمی به‌صورت متناوب ظهور ‌کرد تا جایی که این روند روشنگری در اواخر قرن هفدهم تا اوایل قرن هجدهم میلادی هم‌عصر با انقلاب فرانسه و پس از آن انقلاب صنعتی در نیمه‌ی دوم قرن هجدهم و نیز انقلاب‌های اجتماعی سیاسی متعدد قرن نوزدهم و بیستم میلادی، به اوج ‌رسید. این زمینه‌ها و نیز روند عقل‌گرایی و گسترش علوم عقلی که تأثیرات چشمگیری در حوزه‌ی هنر و (در اینجا) شمایل‌نگاریمسیحی داشت، در قرن نوزدهم سبب ظهور مدرنیتهشد و هنر مدرن نیز به تبع ظهور نمود. تبلور وجوه مادی و عینی در صور هنری از جمله شمایل‌نگاری از ویژگی‌های مدرنیسم هنری به شمار می‌رود.

با حضور سبک مدرن، اساسا شمایل‌نگاریجایگاه پیشین خود را از دست ‌داد زیرا نه‌تنها در این زمینه‌ی هنری بلکه در حیطه‌ای وسیع‌تر و به‌طور کلی الزام هنرمند به تمسک موضوعی در ایجاد یک اثر هنری مورد پرسش قرار ‌گرفت. این سیر که در نهایت به حذف موضوع از اثر هنری منجر شد، جایگاه شمایل‌نگاری را نیز متزلزل ‌ساخت.

 

  شمایل‌ نگاری در دوران معاصر

الف) شمایل‌های غرب مسیحی

در طول سال‌های دهه‌ی 1960 و 1970 میلادی، اروپا شاهد سر برآوردن جریان‌های فکری و نظری متعددی در حوزه‌های مختلف دانش بشری، به خصوص علوم انسانی بود. این جریان‌های نوخاسته سبب افول جریان‌های پیش از خود شدند. ظهور مکتب پسا‌ساختارگراییدر اواخر دهه‌ی 1960 و اوایل دهه‌ی 1970 میلادی، از مهم‌ترین این تحولات بود که نوعی جریان انتقادی در برابر ساختارگرایی پیشین به شمار می‌رفت. به این نحو داعیه‌های مکتب ساختارگرایی در خصوص عینیت، قطعیت و جامعیت، طرد و نفی شد و به جای مفاهیم واحد، جامع و جهان‌شمول، مفاهیم کثرت، پراکندگی و فردیت جایگزین گردید. علاوه بر این، پساساختارگرایی، هرگونه قطب‌بندی و تقابل ثابت و مفروض از سوی ساختارگرایی را رد نمود و صراحتا عدم اعتقاد به وجوه متضاد و ابعاد متباین را نفی کرد. بستر ساختارگرایی در عرصه‌های مختلف چالش برانگیز بود. چالشی که جریان پست‌مدرنیسمحاصل آن بود. در سال‌های سه دهه‌ی آخر قرن بیستم، پست‌مدرنیسم در عرصه‌های مختلف ظهور نمود که بازتاب اولیه آن پیش از هر حوزه در عرصه‌ی هنر دیده می شود.

پست‌مدرنیسم در عرصه‌ی هنر و نقاشی نوعی واکنش علیه مدرنیسم و گسست از آن به شمار می‌رود. به عبارتی، اساس پست‌مدرنیسم، عدم اعتماد به هرگونه نظریه، ایدئولوژی و آموزه‌های اعتقادی به شمار می‌رود. در پست‌مدرنیسم، صورت‌های هنری متنوعی ظهور یافتند. ترکیب عامدانه و آگاهانه‌ی سبک‌های پیشین و ادغام تصاویر متنوعی که مبین مصرف‌گرایی و فرایند تولید انبوه در جامعه سرمایه‌داری صنعتی پیشرفته هستند از شاخصه‌های هنر پست‌مدرن محسوب می‌شوند. هم‌چنین است سبک‌های هنری عجیب و نامتجانس در تمام عرصه‌های هنری از جمله نقاشی با رویکردهای نظری و فلسفی ابهام‌‌آمیز، متکثر و بی‌ثبات.

با نفی تمام باورهای پیشین در تفکر پست‌مدرن، تعابیر جدیدی از شمایل‌نگاریدر عصر حاضر صورت ‌گرفته است. هنرمند در چالش با خود، هنر و مذهب و... آثار نوینی ایجاد می کند که تفسیر جدیدی از شمایل‌نگاری است. این آثار بسته به مشغولیت‌های ذهنی هنرمند، متأثر از نژاد، جنسیت، فردیت و... نمودهایی بس متکثر می‌یابد. گرچه نیاز نظری انسان معاصر در رجوع به تنزیهدر برخی آثار دیده می شود، اما در دیگر موارد عینیت‌گرایی، هجو، کاربردی‌شدن و حتی توهین را در آثار مسیحی می‌توان شاهد بود.

در غرب مسیحی پس از زمینی‌شدن شمایل‌ها‌، در طی جریان‌های هنری از رنسانس تا سده‌ی بیستم سر‌انجام با اعلام عدم التزام هنرمند به اصل زیبایی، بنا به تعریف رسمی آن و حذف مضمون از هنر، شمایل‌نگاریجایگاه پیشین خود را از دست ‌داده است. در این دوره، تاثیر و تأثرات شخصی هنرمند از جهان‌، اجتماع‌، محیط‌، طبیعت، سیاست و... در قالب شمایل‌ها و مضامین شمایلی به ظهور می‌رسد‌. در این دوره، موضوعیت قدیسین نیز از آثاری با ظاهر شمایلی رخت بر می‌بندند و شخص هنرمند و دغدغه‌های احوال او جایگزین معنای شمایل‌ها می شود.

هنرمند غربی، دیگر قصد شمایل‌نگاری ندارد‌. او در ترسیم چهره حضرت مسیح یا حضرت مریم، بیشتر در صدد بیان خویشتن و دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌های فردی خود است تا تقدیس بزرگان مسیحی در هیات یک اثر هنری. انسان‌مداری یونانی که دیگر بار در رنسانس نضج گرفته بود در دوره معاصر به بار نشسته و هنرمند، دست یافتن به هر فرم یا مضمونی هر چند مقدس را ماده‌ی قابل‌انعطاف8 اثر هنری خود می‌داند. به این ترتیب، آثاری شکل می‌گیرد که در آن ها مقدسین تنها دستمایه‌ی کار هنرمند می‌شوند و به بهانه‌ی آن‌ها، موضوع‌هایی از جمله تبعیضات نژادی‌، معادلات اجتماعی نابرابر، مشکلات سیاسی‌، فرهنگی و حتی جنسیتی مطرح می شود. بهره‌گیری کاربردی از شمایل‌های قدیسین تنها به موارد یاد شده، محدود نمانده و در مواردی بسیار‌، صورتی از ‌طعن‌، هجو و کنایه نسبت به مقدسات‌، به عنوان حاصل کار هنری بر جای می‌ماند. به این ترتیب، شمایل‌نگاری در هنر غرب نه‌تنها در صور متعین بازنمایی می شود بلکه به محملی در دست هنرمندان تبدیل می‌گردد تا درونی‌ترین احوال ‌فردی خود‌ در زمینه منازعات اجتماعی‌، مناقشات نژادی‌، جنسیت‌، سیاست و... را به نمایش در‌آورند. شیوه‌های بازنمود این مسایل در قالب شمایل‌های مذهبی بسیار متنوع است و در آن، حدود متعارف چنان به هم ریخته که اثر هنرمند تا حد ابتذال و توهین به مقدسات نیز پیش می‌رود. این جریان البته معترضانی نیز دارد که غالبا از میان مردم‌، جوامع مسیحی و گاهی نیز هنرمندان است.

در همین حال رجوع دوباره به معنویت در میان جامعه جدید مسیحی دیده می شود که نشانه‌های آن در همدردی مسیحیان با ستم‌دیدگان عالم قابل بررسی است. این جریان در نگاهی عمیق‌تر‌، حاکی از جریان نوینی است که برای رجوع به حقیقت دین آغاز شده است.

 

ب) شمایل نگاری معاصر در ایران اسلامی

ظهور صور متعین در شمایل‌نگاریمعاصر ایران نیز حاصل عوامل متعددی است. عدم حمایت از جریان‌های هنری اصیل مذهبی از جمله این عوامل است. در شمایل‌نگاری اسلامی ایران‌، مکتب خیالی نگاری تنها جریان هنری فعال در عرصه شمایل‌نگاری است که در دوره قاجار اوج ‌گرفت و با سیاست‌های ضدفرهنگی پهلوی به جریانی موزه‌ای تبدیل ‌شد؛ چنان که امروزه از خیل هنرمندان این مکتب، معدود افرادی بیش نمانده‌اند.

از سوی دیگر، سایر هنرمندان دانش‌آموخته دانشکده‌های هنری نیز برخی آثار شمایلی را با بن‌مایه‌های هنر غرب و البته با صورتی ایرانی پدید ‌آوردند که با شمایل‌نگاری اصیل شیعی فاصله داشت. با ظهور انقلاب اسلامی، تحولی در تمام عرصه‌ها از جمله هنر پدید ‌آمد. در این دوره، اقبال به شمایل‌نگاری فزونی یافته و به شیوه‌های هنری متفاوتی پی‌گرفته می شود. برخی شمایل‌ها همچنان متاثر از شیوه‌های غربی نقاشی می‌شوند که در مواردی، حاصل کار شاگردان مکتب کمال‌الملک است. نگارگران نیز، نه به اصالت پیشینیان خود، اما نزدیک‌تر به صورت شمایل‌نگاری ایرانی آثاری را رقم می‌زنند. خیالی نگاران شمایل‌های خیالی خود را کشیدند و هنرمندان نسل انقلاب اسلامی نیز روایت خود را از چهره مقدسین باز‌گفتند.

اما در این میان، نوعی شمایل‌نگاریعامیانهظهور یافت که پس از چندی آثار آن رو‌به فزونی گرفت‌. در این نوع شمایل‌ها توجه از صورتی آرمانی برگرفته شد و امر زیبا در شمایل‌ها به فریبندگی ظاهری تنزل یافت‌. گرچه این امر همچون حلقه‌ای از یک زنجیر در سلسله کاستی‌های فرهنگی بود‌، اما به واسطه اهمیت شمایل‌ها در مراسم و آیین‌های مذهبی، به شدت نمود یافت‌. گرایش به ظاهر در این نوع شمایل‌ها معلول عوامل مختلفی است که تنها به حوزه هنر نقاشی نمی شود. به نظر می‌رسد نقصان‌های فرهنگی موجود در بستر جامعه و عدم چاره‌اندیشی‌های بنیادین برای رفع این کاستی‌ها توجه انسان معاصر را از باطن برگرفته و به ظاهر می‌کشاند.

برای پرهیز از کجروی در شمایل‌نگاری، به‌جاست بر مبنای اصول راستین شمایل‌های اصیل شیعی، آموزه‌هایی را برای هنرمندان ایجاد نموده و جریان این هنر را به مسیر اصلی خود بازگرداند؛ زیرا اگرچه در این مسیر راه به خطا پیموده شده است‌، اما شمایل‌نگاری در ایران اسلامی هرگز دچار شالوده‌شکنی، آنچنان که غرب درگیر آن است و ماهیت شمایل‌های مقدس را تخطئه می کند، نشده است. مطالعات محققانه در تبیین اصول شمایل‌نگاری شیعی و ترویج این اصول در میان هنرمندان می‌تواند مسیر رجوع مجدد به هنر شمایل‌نگاری مذهبی ایران را هموار نماید.

 

 

 پینوشت:

1- عضو هیات علمی گروه سینما و تلویزیون پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.

2- icon/ 3- برای توضیح بیشتر نگاه کنید به:JaroslavePelikin. ImagoDei. YaleUniversityPress. (NewHeavenAndLondon1990). P. 70./ 4- Doris, Bradbury-TheRussianOrtodoxChurch- ProgressPublishers- Moscow- 1982. P75 / 5- هارت، ص 508. / 6- کومارا سوآمی، ص 185. / 7- Reformation/ 8- plastic

 

منــابع:

1. سوآمی، کومارا." فلسفه هنر مسیحی و شرقی» ترجمه امیرحسین ذکرگو. تهران. فرهنگستان هنر. چاپ اول. 1386.

2. هارت، فردریک.” سی و دو هزار سال تاریخ هنر». جمعی از مترجمان. پیکان. 1382.

3. Jaroslave, Pelikin. ImagoDei. YaleUniversityPressNewHeavenandLondon) 1990..

4.Doris, Bradbury.TheRussianOrtodoxChurch-ProgressPublishers, Moscow, 1982.

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی