X

اخبار یا فیلم شاد تلوزیونی؟

 
علی حاجی محمدی
تغییر چشم انداز اخبار تلویزیون، شکل‌گیری خبر مردم پسند و چالش های پیش رو
اشــــاره تا همین 8-7 سال پیش گویندگان اخبار، اتوکشیده‌ترین موجودات تلویزیون بودند، انگار عصا قورت داده بودند، ادبیاتشان ادبیات معیار فرهنگستان زبان بود و با جدیت کامل و بدون کوچکترین لبخندی خبرها، که غالبا خبر جلسات و تصمیمات و فرمایشات مسئولین بود را به اطلاع عموم ملت می‌رساندند. اما ناگهان اخبارگوها پسرخاله و دخترخاله‌ی ما شدند، اتفاقات بامزه هم در خبرها گنجانده شد و انواع «طنزهای خبری» مانند قارچ روئید. اهل فضل این پدیده را (که از سال‌ها پیش در خبرهای جهان آغاز شده بود) اختلاط ژانری نامیدند: بازنمایی طیفی دارد که یک سرش واقع‌گرایی صرف و سر دیگرش تخیل مطلق است. اخبار نمونه‌ی نوعی ژانر واقع‌گرایی بود و برنامه‌های نمایشی نمونه‌ی ژانر تخیل. ولی حالا این ژانرها ادغام شده است. اما اشتباه اساسی این بود که از ابتدا رابطه‌ی اخبار و عالم واقع بسیار نزدیک تلقی شد. اگر در هنگام تولید برنامه‌های خبری می‌دانستیم که اخبار با فیلم سینمایی پُری تفاوت نمی کند، اکنون تا این حد غافلگیر و دستپاچه نمی‌شدیم که از کانال‌های فارسی تقلید کنیم و...

اخبار مردم پسند و اطلاع‌سرگرمی جهانی

تلویزیون به عنوان رسانه تأثیرگذار و جهانی، نتیجه‌ی همگرایی ارتباطات و چشم‌انداز رسانه‌ای در دوران‌های مختلف است.

ازدیاد کانال‌ها، روند روبه‌رشد بازار ارتباطات جهانی و نوآوری شیوه‌های فناورانه ارائه پیام باعث تحول و دگرگونی تلویزیون هم در شکل و هم در نقش آن شده است. در عصر اول آن، تلویزیون به عنوان منبع اصلی و ارائه‌کننده مطمئن اطلاعات بود که واجد پتانسیل نزدیکی ملت‌ها به یکدیگر و انعکاسِ موضوعات سیاسی و اجتماعی روز بود و این امر مرهون نقش تلویزیون به عنوان ارائه‌کننده‌ی سرویس عمومی بود. در حالِ حاضر با توجه به چشم‌انداز در حال تغییر رسانه‌ای در بازار و فناوری، نقش تلویزیون تغییر و تحول پیدا کرده است. یکی از نشانه‌های بارز در حال تغییر نقش و ماهیت تلویزیون، ظهور و زیادی ژانرها و سبک‌های تلویزیونی جدید بر روی صفحه‌ی تلویزیون است، به‌طوری که این برنامه‌ها و سبک‌ها جایگزین ژانرهای سنتی و ارزشیِ پخش واقعی می‌شوند و کیفیت و خصوصیت برنامه‌ها را تضعیف و معنی و مفهوم پروژه‌ی اطلاعات عمومی از طریق تلویزیون را تغییر میدهند.

 عصر تلویزیون با لحظه‌ی خاصی از سیاست‌های دموکراتیک جوامع غربی هم‌زمان شد که با ضرورت بازسازی بعد از جنگ، درگیری و تضاد در حال توسعه‌ی جنگ سرد و ظهور جامعه ی مصرف‌کننده ترکیب شد. این شرایط تغییر اجتماعی، فرصت‌های جدید، افزایش تهدید خارجی و پراکندگی و تجزیه، بافت و زمینه‌ای را ایجاد کرد که در آن تلویزیون هم سازنده‌ی فردگرایی و مصرف‌گرایی و هم ارائه‌کننده‌ی شرایط و فرصتی برای انسجام اجتماعی، با پیوند افراد به یکدیگر از طریق فرهنگ مشترک و رسانه‌ای و ارائه‌ی اطلاعات عمومی بود. در این بافت اجتماعی و سیاسی، پخش سرویس عمومی سنتی متضمن ارزش‌های انسجام اجتماعی و ارائه‌ی دانش عمومی از طریق پخش واقعی با کیفیت بالا بود که بیشتر با اخبار و برنامه‌های مستند نمود پیدا می‌کرد.

برخلاف اهداف جدی ژانرهای سنتی پخش واقعی،گسترش بیشتر صنعت اطلاع‌سرگرمی در نهادهای خبری رسانه‌ای جهان، باعث ظهور تعدادی از سبک‌ها و ژانرهای پخش عمومی در حوزه‌ی خبر در سال‌های اخیر شده است که اشکال ترکیبی اطلاعات و سرگرمی هستند و تنوع و طیفی از موضوعات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را از طریق شکل و محتوی سرگرم کننده و با استفاده از ترکیبات خاص به اعضای مخاطب و عموم پوشش می‌دهند. در چنین ترکیبی، خطوط بین برنامه‌های اطلاع‌رسانی یا «اخبار سخت» و شکل و محتوای سرگرم‌کننده دچار ابهام شده، زیرا اخبار سخت با توجه به ذائقه‌ی عموم و بینندگان، به‌طور روز افزون با ارزش‌های سرگرم‌کننده و عناصر فرهنگ عامه گره خورده و ترکیب و هم‌آمیزی به نام «اطلاع رسانی سرگرم کننده (اطلاع‌سرگرمی2)» را به خود گرفته است (رشد محتوای امور سیاسی و عمومی با سرگرمی) و موجب شکل‌گیری خبر مردم‌پسند3 در عرصه‌ی اطلاع‌رسانی شده است، به‌طوری که این علاقه به پدیده‌ی اصلی در تلویزیون تبدیل شده است.

تلویزیون به‌عنوان رسانه‌ی تأثیرگذار و جهانی، نتیجه‌ی همگرایی ارتباطات و چشم‌انداز رسانه‌ای در دوران‌های مختلف است. ازدیاد کانال‌ها، روند روبه‌رشد بازار ارتباطات جهانی و نوآوری شیوه‌های فناورانه ارائه‌ی پیام باعث تحول و دگرگونی تلویزیون هم در شکل و هم در نقش آن شده است

 آغازگر این سبک خبری، آمریکا و شبکه‌های خبری آمریکایی بودند. رشد چنین پدیده‌ای به درجات مختلف در تلویزیون‌های سراسر جهان و به‌ویژه در غرب بدل شده و به‌سرعت بیشتر به همه‌ی کشورهای جهان کشیده شده وآثارش همچنان رو به گسترش و افزایش است. در واقع، ما شاهد تغییر نقش برجسته‌ی اخبار تلویزیونی از دادن اطلاعات به سرگرمی، به‌عنوان حوزه‌ی کلیدیِ خبر هستیم و این امر بر چارچوب سیاست داخلی و روابط بین‌المللی اثر گذاشته است. چنین سبکی بر خلاف منطق برنامه‏های تلویزیون‌های معاصر بود. در حقیقت، واژه‌ی اطلاع‌سرگرمیبه یک ژانر ترکیبی ملموس اشاره دارد که از ترکیب دو واژه‌ی«اطلاعات» و «سرگرمی» در اخبار و برنامه‌‌های مربوط به پخش امور جاری ساخته شده است. طبق فرهنگ لغت آکسفورد، اطلاع‌سرگرمی «یک مطلب قابل پخش می‌باشد که هدف آن هم سرگرمی و هم اطلاع‌رسانی» است. در واقع، این پدیده به آن نوع از اخبار تلویزیونی اشاره می کند که در آن سبک بر جوهر و ماهیت غلبه دارد، و شیوه‌ی ارائه و بازنمایی مهم‌تر از محتواست. این اخبار جدید، اشکال و سبک‌های بصری آگهی‌های بازرگانی تلویزیون و زیبایی‌شناسیِ بصری و شیوه‌های روایی را در کنار هم می‌گذارد و کنش بصری با کنش گفتاری و تضاد فرهنگ عامه ترکیب می شود.

 چنین اخباری، به ویژهدر شبکه‌های خبری 24 ساعته پاسخی به جذب نسل کاربران جوان رسانه‌ای صورت گرفته، یعنی نسلی از کاربران که گرایش به تعویض مستمر شبکه‏های تلویزیون دارد و اولویتش کسب اخبار از طریق رسانه‌های دیگر به غیر از تلویزیون است. این سبک ارائه و بازنمایی که ریشه در فرهنگ اخبار تلویزیون تجاری با محوریت بینندگان در آمریکا دارد، به طور فزاینده‌ای در حال جهانی‌شدن است.

اما شکل‌گیری و رشد چنین سبکی و ژانری در عرصه‌ی خبر در مرحله‌ی اول به گسترش رسانه‌های خصوصی و تجاری با مرکزیت آمریکا برمی‌گردد که موجب سلطه‌ی روزنامه‌نگاری تلویزیونی به شکل جهانی و تضعیف رسانه‌های عمومی یا رسانه‌هایی با خدمات عمومی شده است. در یک فضای بازارمحور و حضور شبکه‌های خبری 24 ساعته تلویزیونی، اخبار تلویزیون گرایش به ژانر اطلاع‌رسانیِ سرگرم‌کننده دارند و در آن اخبار نرم، سَبک زندگی و روزنامه‌نگاری مصرف‌کنندگان بر اطلاع‌رسانی و آموزش شهروندی از طریق رسانه ارجحیت دارد.

از یک‌سو، رشد تجاری‌شدن پخش رادیو تلویزیونی که در نتیجه‌ی خصوصی‌شدن نرم‌افزاری و سخت‌افزاری ارتباطات جهانی رخ داده، همراه با بی‌قاعده‌شدن پخش و همگرایی فنی و تکنولوژیکی بین تلویزیون، ارتباطات راه دور و صنایع کامپیوتری، به شدت محیط کنش رسانه‌های پخش را تغییر داده و محیط رسانه‌ای نوین را شکل داده است. تغییر جهت از تلویزیون عمومی به تلویزیون متکی به واکنش بینندگان، و از وابستگی به تبلیغات و پخش صنفی به یک مخاطب ناهمگن و جهانی‌شده، آثاری بر برنامه‌های خبری و اولویت‌بندی خبر گذاشته است. از این رو چنین فرایندی به بازاری‌شدن پخش، رشد قارچ‌گونه‌ی شبکه‌های خبری، در معرض قرار گفتن روزنامه‌نگاری با منطق بازار و از این رو موجب کالایی‌شدن اخبار و اطلاعات شده است.

همچنین نتیجه‌ی افزایش روزافزون منابع تولید و پخش اخبار، رقابت فزاینده برای جذب مخاطبان و درآمد ناشی از آگهی‌های بازرگانی است.این رقابت زمانی بیشتر شده است که علاقه‌مندی به اخبار تلویزیونی (با تاکید بر ژانر واقعی) رو به کاهش است. این کاهش، تا حدی نشات گرفته از شرایط پیچیده‌ی فضای نوین رسانه‌ای و دسترسی به منابع جایگزین دیگر در عرصه‌ی خبر (فضای مجازی، وبلاگ و شبکه‌های اجتماعی و غیره) به ویژه برای نسل جوان است. هرچند به مرور زمان نگرش مخاطبان به رسانه و اهداف و نگرش رسانه‌ها به مخاطبان یا بسته به جغرافیای جهان تغییر کرده است اما هیچ‌گاه رسانه‌ها از این نیاز بنیادی دست نشسته‌اند، چراکه به خوبی می‌دانند ادامه‌ی حیات آن ها بستگی به مخاطب دارد. اما این امر زمانی محقق می شود که شناخت مخاطب و ارزیابی استفاده رسانه‌ای مخاطبان متناسب با شرایط و محیط رسانه‌ای باشد که رسانه‌ها در آن زمان و در آن محیط فعالیت می‌کنند.

با گسترش برنامه‌ها و سبک‌های سرگرم‌کننده در عرصه‌ی خبر، مثبت‌اندیشی درباره‌ی نقش صداوسیما به عنوان پخش ملی دچار شک و تردید می شود و شرایط ناامیدکننده و غیرِقابل اطمینانی برای عرصه‌ی آگاهی‌بخشی عموم را به‌وجود می‌آورد

با رشد تجاری‌شدن اخبار تلویزیون، نیاز به تبدیل آن به سرگرمی، اولویت اساسی پخش‌کنندگان شده است، به‌طوری که آن ها مجبور به اقتباس و به‌کارگیری ویژگی‌هایی از ژانرهای سرگرمی و شیوه‌های گفت‌وگو هستند، چراکه این ژانرها و شیوه‌ها به سبک ارتباطیِ غیررسمی که بر شخصیت‌ها، سبک‏ها، مهارت‌های داستان‌گویی و نمایش تکیه دارند بهای بیشتری می‌دهند و با عناصر و المان‌های فرهنگ مردم‌پسند سنخیت بیشتری دارند. مدیران رسانه‌ای به طور پیوسته تحت فشارند تا از نظر جمعیت‌شناختی، مخاطبان مطلوب را برای اخبار و برنامه‌سازی امور جاری شناسایی کنند تا به منافع سازمانی آن ها کمک شده و یا حداقل از ورشکستگی آن ها جلوگیری شود. چنین فرایندی در امریکا با ادغام شبکه‌های خبری اصلی با شرکت‏های کلان صنعت سرگرمی صورت گرفته است. چنین تغییر مالکیتی فقط تغییر مالکیت نیست چراکه این تغییر در نوع پوشش خبری گسترده مبتنی بر پخش گزارش‌های سرگرم کننده است. در چنین فرآیندی، روابط هم‌زیست‌گونه بین اخبار و اشکال خبری امور جاری و برنامه‌های سرگرمی در صحنه، گسترش یافته و موجب شده تا مرزهای میان اخبار، مستندسازی و برنامه‌های سرگرمی نامشخص شود. چنین برنامه‌سازی‏های دو هویتی که مبتنی بر خواست بیننده هستند در عین حال که برای برنامه‌های خبری 24 ساعته خوراک تهیه می‏کنند از چرخه خبری 24 ساعته سود می‏برند. نتیجه این‏که یک جشن بصری جالب، و یک برنامه‌ی اطلاع‌سرگرمیِ پر هیجان ارائه می شود که علاقه‌ی مخاطب را به طور مستمر جلب می‏کند و هزینه‌های تولید را پایین نگه می‌دارد.

از سوی دیگر، سیاست‏گذاری ارتباطات در غرب، و به‌ویژهامریکا به سمت به حداکثر رساندن خدماتی رفت که مطابق خواسته‌های عموم از طریق مکانیزم‌های طبیعی بازار بود. از دست‌دادن پیوسته‌ی مخاطب رسانه‌ها و کاهش تبلیغات بازرگانی، شبکه‏های تلویزیونی آمریکا را وادار به پذیرش یک فضای پخش برنامه‏ای چند کانالی جدید کرد که در آن گزارش‌های خبری «نرم» به اخبار سخت ترجیح داده می‏شد. در دهه 1990 شبکه‌های خبری امریکا به سمت سقوط حرکت می‌کرد و در نتیجه‌ی آن، تجاری‌شدن رسانه‌های خبری آمریکا در طی دهه 1990 شدت گرفت و استخدام مشاوران با پیش‌زمینه‌های بازاریابی و تبلیغاتی به وسیله‌ی شبکه‌های پخش در جهت جذابیت و توجه بیشتر به ظاهر و نوع روایت خبر بود.

بی‌قاعده‌کردن، آزادسازی و خصوصی‌شدن پخش رادیویی و تلویزیونی در اواخر دهه 1980 تأثیر گسترده‌ای بر نظام‌های رسانه‌ای در سراسر جهان داشت، که پدیده پخش برنامه را در همه جهان بر اساس مدل آمریکایی تلویزیون تجاری، در دنیای پس از جنگ سرد تعریف کرد که تفاوت‌های بین نظام‌های رسانه‌ای ملی آشکارا در حال کاهش بوده و فرهنگ رسانه‌های جهانی در حال ظهور است، و این مدلی است که خیلی شبیه به مدل لیبرالی است که توسط جلوه‌های محوری نظام رسانه‌ای آمریکایی بازتاب می‌یابد.

سازمان‌های پخش دولتی و محلی که از طریق شبکه‌های فراملی و نیز فرایند رو به گسترش ژانر خبری اطلاع‌سرگرمی مورد تهدید واقع می‌شوند، برای حفظ بینندگان خویش و یا جذب مخاطبان جدید در عرصه‌ی خبر، ژورنالیسم تلویزیونی خود را تغییر می‌دهند و از روند اطلاع سرگرمی تأثیر پذیرفته و نقش سرگرمی، یعنی آخرین عنصر از عناصر سه‌تاییِ «اطلاع‌رسانی، آموزش و سرگرم‌کردن» بیش از پیش بر هر چیز دیگر در شبکه‌های ملی و عمومی ترجیح داده می شود. لازم به ذکر است روند تغییرپذیری از اطلاع‌سرگرمیِ شبکه‌های ملی و عمومی بستگی به نظام رسانه‌ای آن کشور و نوع شبکه‌های موجود و رقابت در فضای رسانه‌ای دارد.

بنابراین، پیروزیِ این مدلِ پخش در همه‌ی جهان، مدل برنامه‌های پخش رسانه‌ای که بر محور دولت بود را به نحو اجتناب‌ناپذیری تضعیف می کند. بنگاه‌های دولتی پخش برنامه برای از دست‌ندادن اعتبار خویش و برای حفظ مخاطبان و جذب مخاطبان جدید در عرصه‌ی خبررسانی، به روزنامه‌نگاریِ تلویزیونیِ سرگرم‌کننده روی می‌آورند که تلفیقی از الگوی جهانی و محلی چنین ژانری است. بنابراین، غالب روزنامه‌نگاریِ جدیِ گذشته به اطلاع‌رسانیِ سرگرم‌کننده تبدیل می شود و بیشتر رسانه‌های مرتبط، پوشش جامع و تحلیلی را با اخبار نرم، و با رویکرد سرگرمی که با فرهنگ تلویزیون هدایت می شود ارائه می‌کنند. صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به چشم‌انداز در حال تغییر خبر و رقابت رسانه‌ای دچار این نوع تغییر از اخبار جدی و آگاهی‌بخش به سمت اطلاع‌سرگرمی شده است و این فرآیند به سمت غلبه‌ی خبر مردم‌پسند به خبر جدی حرکت می کند.

 

 صداوسیما، خبر مرمپسند و چالشهای پیشِرو

صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان تنها سازمان انحصاری پخش در ایران با توجه به شرایط رسانه‌ای نوین با چنین فرآیند و سبک‌ها و ژانرهای خبری جدید مواجه شده است و از سنت اخبار به عنوان خدمات عمومی دوری کرده و خود را به صنعت اطلاع‌سرگرمی نزدیک کرده که در آن ارزش سرگرم‌کنندگی رسانه بر کارکرد تامین اطلاعات و آموزش آن در حوزه‌ی خبر ترجیح داده شده است. این اتفاق در سال‌های نه‌چندان دور با شروع برنامه‌ی خبریِ «هشت و سی» شروع و به تدریج به برنامه‌های خبری ساعت‌های دیگر هم کشیده شد؛ اما با ظهور رسانه‌های فارسی‌زبان ماهواره‌ای خارج از کشور و گسترش روز افزون آن ها و ارائه‌ی اخبارمردم‌پسندبه سبک اطلاع‌سرگرمی و جذابیت این نوع خبر با سلایق و خواست مردم و در نتیجه، جذب مخاطبان زیاد، صداوسیما را وارد مرحله‌ی جدیدی از اطلاع‌رسانی سرگرم‌کننده کرد که هم اکنون شاهد آن هستیم.

از آنجایی که صداوسیما جدی‌ترین رقیب خود را شبکه‌های ماهوارهای و به ویژه فارسی‌زبان می‌داند، لذا برای رقابت با آن ها سیاست منفعلی پیش گرفته و به تبعیت از آن‌ها، عناصر و سبک‌های خبری چنین شبکه‌هایی را اقتباس و با اندکی تغییر به بینندگان ارائه می کند

از آنجایی که صداوسیما جدی‌ترین رقیب خود را شبکه‌های ماهوارهای و به ویژهفارسی‌زبان می‌داند، لذا برای رقابت با آن ها سیاست منفعلی پیش گرفته و به تبعیت از آن‌ها، عناصر و سبک‌های خبری چنین شبکه‌هایی (که تا حدی برگرفته از ویژگی سبک‌های اطلاع‌سرگرمی امریکایی است) را اقتباس و با اندکی تغییر به بینندگان ارائه می کند و هر روز بر تعداد و تنوع این ژانرهای در حال ظهور با عناوین، «کلاغ نیوز»، «صرفا جهت اطلاع» و «بگید نگید» و غیره در محتوا و در شکلِ ارائه اضافه می شود. البته این شیوه‌ی اطلاع‌رسانی بیشتر در شبکه‌های داخلی اتفاق افتاده است.

با گسترش برنامه‌ها و سبک‌های سرگرم‌کننده در عرصه‌ی خبر، مثبت‌اندیشی درباره‌ی نقش صداوسیما به عنوان پخش ملی، دچار شک و تردید می شود و یک عرصه‌ی ناامیدکننده و غیرِقابل اطمینان برای آگاهی‌بخشی عموم را به‌وجود می‌آورد و چیزی برای شکل‌گیری مجموعه‌های اجتماعی و ارزش عمومی و بیننده -شهروند ارائه نمی کند. صداوسیما به عنوان یک رسانه و پخش ملی باید با منافع عمومی پیوند بخورد تا از یک‌سو به عنوان محل و میدان فرهنگی باشد که دسترسی به عموم دارد و هم آن ها را در یک روش منسجم به هم پیوند دهد که منجر به یک عموم آگاه شوند. اما این ژانر عامه‌پسند خبر تلویزیونی به جای توجه به آگاهی عمومی، انسجام اجتماعی و تاکید بر ارزش‌های مشترک و جمعی، فعالیت عمومی و ارائه‌ی دانش عمومی، بر تضاد و سرگرمی و ارزش‌های عامه‌پسند تاکید می کند که بر گرفته از فرهنگ مردم‌پسند و عامه است. شکل‌گیریِ چنین ژانری و روش عمل آن، نه‌تنها باعث تضعیف اهداف پخش عمومی صداوسیما می شود، بلکه به‌تدریج باعث شکل‌گیری پوپولیسم در جامعه از طریق یک رسانه‌ی مهم می شود که به جای تاکید بر ویژگی‌های اصلی اطلاع‌رسانی خبر، بر خصوصیات احساسی، نرم و جالب توجه و تضادگونه‌ی خبر تاکید می کند. چنین ویژگی‌ای شبیه سبک‌های اطلاع‌سرگرمی امریکایی است و روحیه‌ی لذت‌جویی را ترویج می کند، نه آگاهی‌بخشی را.

بنابراین به‌نظر می‌رسد ژانر خبر در اکثر برنامه‌های خبری صداوسیما به سمت سبک خاصی از اخبار حرکت می کند که جهت گیری آن آموزش عمومی و نظم اجتماعی و منافع عموم نیست، بلکه هدایت از سوی خواست و تقاضای مردم و به واسطه‌ی شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان و سبک خبری آن‌هاست. به عبارت دیگر، شبکه‌های ماهواره‌ای و سبک خبررسانی آن ها که مبتنی بر عناصر و زبان فرهنگ مردم‌پسند و اطلاع‌سرگرمی است، مورد استقبال مخاطبان واقع شده و صداوسیما برای پاسخ‌دهی به نیازِ تقاضای مخاطب به چنین فرآیندی روی آورده است.

تغییر در روند ارائه اخبار به عموم و روند اطلاع‌سرگرمی با ایده‌آل‌های هدف اجتماعی صداوسیما و یا هر شکلی از پخش ملی و عمومی سنخیت ندارد. اشاعه‌ی دانش به مخاطبان انبوه از طریق برنامه‌های خبری واقعیِ باکیفیت و با هدف انسجام اجتماعی، پایه و اساس اصلی مدل سرویس عمومی و یا پخش ملی است؛ اما ماهیت ژانرهای جدید خبری در صداوسیما، ماهیت پوپولیستی داشته و آسیب‌پذیری بالقوه مخاطب در برابر آن ها را در پی دارد و این بر نگرانی درباره‌ی نقش صداوسیما در پخش سرویس عمومی در زمینه‌ی خبر و اطلاع‌رسانی می افزاید. اگر صداوسیما یک سرویس پخش عمومی و ملی است و اخبار آن بر اساس ارزش‌های اسلامی و ایرانی است، چرا فرایند اطلاع‌رسانی آن از الگوی شبکه‌هایی پیروی می کند که هدفشان تضعیف نقش صداوسیما و نظام است و مبتنی بر الگوی امریکایی اطلاع‌سرگرمی است؟ اگر خواست و تقاضای مخاطب در خبررسانی صداوسیما ارجحیت دارد پس رسالت آموزشی صداوسیما و اطلاع‌رسانی آن در دانش عمومی و تقویت انسجام اجتماعی چیست؟ یعنی هر چه تقاضا و خواست مخاطب عامه است (که شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره بر آن تاکید می‌کنند) باید در برنامه‌های خبری صداوسیما قرار گیرد؟ که در صورت تحقق آن، این الگوی شبکه‌های تجاری دنیاست.

بنابراین چنین خبر رسانه‌ای مبتنی بر اطلاع‌سرگرمی، نشانگر یک صداوسیمای دیگر و یا نظام رسانه‌ای عمومی و ملی دیگر است و موفقیت سیستم‌های خبر رسانی امریکایی و تأثیر آن بر صداوسیماست. زیرا اطلاع‌سرگرمی، سرویس عمومی و ملی که هدف خبر رسانیِ آن آموزش و اطلاع‌رسانی، دانش و آگاهی است به چالش می‌کشاند. از طرفی دیگر از منظر سیاسی، روند روبه‌رشد اطلاع‌سرگرمی در اخبار تلویزیون صداوسیما و ارائه‌ی موضوعات سیاسی و جدی به شکل سرگرمی و خلاق با استفاده از زبان و ارزش‌های غیرِرسمی، عدم توجه به امر سیاسی و در نتیجه سیاست‌زدگی را به همراه خواهد داشت و تبدیل به مکانیسمی می شود که تبعات آن بعدا خود را نشان خواهند داد.

این سبک جدید خبر رسانی نه تنها انتخاب موضوع بلکه شیوه‌ی ارائه خبر را در بر می‌گیرد، به‌طوری که جذابیت برجسته و اطلاع‌رسانی به حاشیه رفته و حتی گاهی سرکوب می شود و تصویری در ذهن خوانندگان چارچوب‌بندی می کند که مثل یک لحظه‌ی دراماتیک فیلم سینمایی، لذت و تجربه آنی را به جای تجربه مشترک مبتنی بر آگاهی‌رسانی ایجاد می کند. تاکید بر تضادهای سیاسی، درگیری‌های حزبی، تمسخر رسانه‌های دیگر، تقابل افراد و شخصیت‌ها به شکل هیجانی و سرگرم‌کننده عادتی را در مخاطب ایجاد می کند که به جای یادگیری اجتماعی به دنبال لذت‌جویی و تضاد خواهند بود.

 

صداوسیما باید با اطلاع‌رسانی دقیق و مبتنی بر اطلاعات، نه‌تنها محل پیوند مراکز فرهنگی جامعه باشد، بلکه در سطحی دیگر، بخش‌های مختلف جامعه را با یکدیگر آشنا کند. به عبارت دیگر، چنین سیستم پخش در حالی که یک حوزه‌ی فرهنگی نهادی را شکل می‌دهد که هدفش تقویت انسجام اجتماعی در یک جامعه پیچیده، چند پاره است، باید در پی مشروعیت از طریق ارائه‌ی اطلاعات عمومی باشد. شاید ادعای صداوسیما این باشد که در رقابت با شبکه‌های فارسی‌زبان دیگر، مجبور به چنین خبررسانی مبتنی بر اطلاع‌سرگرمی است.

 در نگاه اول این ادعا درست به نظر می‌آید، اما صداوسیما به عنوان تنها سازمان اطلاع‌رسانی در کشور و با همه‌ی امکاناتی که در اختیار دارد، باید دنباله‌روی شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی باشد و از سبک‌های آن ها پیروی کند؟ خود آن به عنوان یک سیستم پخش عمومی و ملی چه استراتژی و آینده‌نگاری‌ای برای اطلاع رسانی در عرصه‌ی فضای نوین رسانه‌ای دارد؟ اگر شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی فردا یک سبک و شیوه‌ی خبررسانی را اتخاذ کردند که یک تابوی اجتماعی در جامعه ی ایران است، صداوسیما هم باید برای حفظ و نگه داشت مخاطبان به سمت آن الگوی خبررسانی حرکت کند؟

برای پاسخ به این‌گونه سوالات باید یک مدل و استراتژی دیگر برای صداوسیما در نظر گرفت تا ضمن خبررسانی و اطلاع‌رسانی مبتنی بر واقعیت به جای سرگرمی، بتواند مخاطبان خود را حفظ کند.

پیچیدگی و چندگانگی جامعه معاصر و فضای نوین رسانه‌ای نشان می‌دهد که صداوسیما باید محیطی برای فهم دو طرفه‌ی همه‌ی گروه‌های سیاسی و اجتماعی و رسیدن به توافق و جامعه ی مدنی باشد که در آن، احتمال تشخیص دو طرفه از هویت‌های چندگانه وجود دارد. در واقع، باید این محیط همانند شبکه و انجمن به هم پیوسته و فراگیر برای مشورت، اعتراض، استدلال و توافق عمل کند.

در چنین مدلی، عموم باید احساس کنند که صدا و منافع آن ها در انتخاب برنامه و محتوا منعکس می شود؛ در صورتی که چنین الگویی را در صداوسیما به عنوان یک رسانه ملی نمی‌بینیم. سیاسیون باید احساس کنند که چنین رسانه‌ای از تأثیرات سیاسی مستقل بوده و بی‌طرفی ایدئولوژیک را در محتوای برنامه رعایت می کند به‌طوری که همه‌ی سیاسیون می‌توانند برای ارائه‌ی دیدگاه‌های خویش از این تریبون عمومی و ملی استفاده کنند. در صورتی که چنین کنشی را از صداوسیما جز در مواقع حساس شاهد نبوده‌ایم. صنعت باید بپذیرد که فعالیت صداوسیما، بازار آن ها را به خطر نمی‌اندازد.

بنابراین صداوسیما باید مدلی از کثرت‌گرایی را در تنوع محتوا و تعادل در پخش و رعایت منافع عمومی، اهمیت به دیدگاه‌های همه‌ی گروه‌های فعال سیاسی در جامعه و نگاه شهروندی به عموم (نه مخاطب) اتخاذ کند که در صورت تحقق آن به عنوان رسانه‌ی ملی، مشروعیت پیدا می کند، چراکه ملی بودن آن برای همه مسجل نشده است، زیرا مشروعیت یک رسانه فقط پخش اتفاقات ملی نیست، بلکه در رابطه‌ی فرهنگ، جامعه و رسانه و هماهنگی آن ها با یکدیگر و شکل‌گیری یک حوزه‌ی عمومی مبتنی بر رسانه تحقق پیدا می کند. در صورت تحقق آن، فهم و درک دنیای اجتماعی و سیاسی ایجاد می شود که همه برای بازنمایی رقابت می‌کنند.

 

 کلام اخر

روند روبه‌رشد اطلاع‌سرگرمی در اخبار، نقش صداوسیما رابه عنوان یکی از نظام‌های شناختی اصلی جامعه و اجماع و تقویت انسجام اجتماعی تضعیف و خدشه‌دار می کند و نوعی سرویس عمومی و ملی را نشان می‌دهد که بیشتر به سمت پوپولیسم رفته و علایق نخبگان در آن از بین می‌رود و تلویزیون دیگر منبع اصلی خبر نخواهد بود. طولی نخواهد کشید که علاوه بر نخبگان، عامه‌ی بینندگان، سیاست منفعلانه‌ی عرصه‌ی خبررسانی صداوسیما در برابر شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی را درک خواهند کرد و دیگر تفاوتی بین خبررسانی صداوسیما و آن ها قائل نخواهند شد. از طرف دیگر، به دلیل تنوع ژانر اطلاع‌سرگرمی در هر یک از شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی (که هر روز هم بر تعداد آن ها افزوده می شود) و مطابقت آن با عناصر فرهنگ مردم‌پسند، به احتمال زیاد، شهروندان به سمت خبر اطلاع‌سرگرمی آن ها کشیده خواهند شد.

بنابراین برای مدیریت این فضای نوین خبررسانی، صداوسیما باید به جای تقلید از این سیستم خبررسانیِ اطلاع‌سرگرمی، فضا و محیطی بازبرای فهم و تشخیص هویت‌های چندگانه‌ی همه‌ی گروه‌های سیاسی و اجتماعی فعال در جامعه و رسیدن به جامعه مدنی باشد تا ملی بودن آن تحقق یابد. در چنین شرایطی، ضمن ایفای نقش خود و دوری از سیاست های منفعلانه، مخاطبان خود را حفظ و مخاطبان روی‌برگردانده را جذب خواهد کرد.

 

 

 

 پینوشت:

1- دانشجوی دکتری علوم ارتباطات دانشگاه تهران، a.hajimohammadi.ut@gmail.com

2- infotainment

3- popularnews

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی