X

اسلام‌گرایی یا دموکراسی‌خواهی؟

 
دکتر موسي نجفي
تحلیلی بر ریشه‌‌ها و ماهیت و الگوهای برآمده از بیداری اسلامی
اشــــاره با وقوع تحولات اخیر در خاورمیانه و شمال افریقا روایت‌های مختلفی درباره‌ی چیستی و ماهیت و حتی آینده‌ی این حرکت‌ها شکل گرفت. رخدادهایی که تحت عناوین مختلف بیداری اسلامی، بهار عربی و یا دموکراسی‌خواهی از آن‌ها یاد می‌شود. جریان روشنفکری که تاریخ مسلمین را هم ذیل تاریخ جهانی می‌بیند، این حرکت‌ها را در راستای فرایند مدرن‌شدن عالم و در همان افق مدرنیته و در راستای آرمان‌های تفسیر می‌کند. جریان‌های سلفی هم که صدای کمتری در عرصه‌ی نظری داشته‌اند به دنبال نوعی بازگشت به سنت و تعهد به شریعت اسلامی را با همان تأکیدات ظاهرگرایانه هستند. جریان دیگر که این حرکت‌ها را هم‌راستا و ملهم از انقلاب اسلامی می‌بینند، این جنبش‌ها را در راستای تشکیل امت واحده‌ی اسلامی و تمدن‌سازی اسلامی تفسیر می‌کنند. به راستی چه معیار و شاخصی برای پذیرش این روایت‌های متفاوت وجود دارد؟ آیا رجوع به شعارها، نمادها، نسبت نیروهای سیاسی و غیرسیاسی خارجی با حکومت‌های پیشین این کشورها و مردم انقلاب‌کننده، تاریخ و فرهنگ ملل منطقه و ... به ما کمکی خواهند کرد؟

نظرات متفاوتی درباره‌ی این مسئله که اساسا ماهیت این حرکت‌های منطقه چیست، وجود دارد. عده‌ای آن را بیداری اسلامی، برخی آن را دموکراسی‌خواهی و حتی عده‌ای این حرکت‌ها را سلفی دانسته‌اند.

ذات بیداری اسلامی نظریه‌ای است که صرف‌نظر از حرکت‌های اخیر در یمن و مصر و سایر کشورها، مطرح بوده است. البته بیداری اسلامی درباره‌ی ماهیت این حرکت‌ها چیزهایی ابراز می‌کند و برخی از این حرکت‌ها می‌توانند مصداق آن باشند. خود بیداری اسلامی حرکتی ریشه‌دار است که ریشه آن حتی به قبل از انقلاب اسلامی بازمی‌گردد. این حرکت حدود دو قرن در جهان اسلام سابقه دارد. مسلمان‌ها زمانی که کشورهای استعمارگر غرب با حمله ناپلئون در قالب پروژه‌ی مدرنیزاسیون، اول مدرنیزاسیون سیاسی و بعد مدرنیزاسیون فرهنگی، وارد کشورهایشان شدند، احساس کردند که این بار مسئله‌‌ی صلیبیون فقط یک تهاجم سیاسی و نظامی نیست؛ این بار تهاجمی عمیق‌تر به همه‌ی ابعاد زندگی است. این یک احساس خطر ابتدایی بود که به مرور عمیق‌تر شد. گام بعدی در بیداری نهضت مشروطه ایران بود و در انقلاب اسلامی این بیداری گام دیگری به پیش رفت. ابعاد این شناخت و آگاهی به مرور بالاتر رفت و همه‌ی جنبه‌ها را در نظر گرفت. اتفاقاتی در انقلاب اسلامی رخ داد که در مشروطه وجود نداشت. در دوران مشروطیت، مدرنیته هنوز نشاط و داعیه‌ی تغییر دنیا و ایجاد بهشت زمینی را داشت. اما از مشروطه تا امروز که بیش از صد سال می گذرد دو جنگ مهم رخ داده که بیش از 50 میلیون نفر در آن‌ها کشته شدند. در آنجا ایدئولوژی‌های مدرن، لیبرالیسم، فاشیسم و نازیسم به جان هم افتادند و فاشیسم و نازیسم از صحنه‌ی سیاسی حذف شدند. در جدال لیبرالیسم و مارکسیسم ، مارکسیسم از صحنه‌ی سیاسی جهان حذف شد. امروز دوره‌ی نشاط مدرنیته نیست و مدرنیته به دشواری افتاده است. به همین خاطر اندیشمندی مثل رورتی معتقد است که دموکراسی دیگر نیازی به پایه‌های فلسفی ندارد؛ دموکراسی تحقق پیدا کرده است. سخن او از این روست که بنیان‌های فلسفی‌اش ویران شده است. اینکه فلسفه را کنار می‌گذارند، نشان‌دهنده‌ی مسئله‌ی مهمی است چرا که بنیان تمدن غرب، برخلاف تمدن اسلامی که بر اساس شریعت ساخته شده است، بر اساس فلسفه است. در این بنای فلسفی خلل ایجاد شده است. از سوی دیگر، انقلاب اسلامی هم نسبت به دوران مشروطیت، انقلابی تهاجمی‌تر و متکامل‌تر است. به خاطر همین دو عامل، نظام اسلامی بیشتر از گذشته در معرض دید و توجهات قرار می‌گیرد.

 اسلام‌خواهی یا حرکت به سوی لیبرالیسم

بعد از مارکسیسم، لیبرالیسم می‌خواست نظامی بی‌بدیل و بی‌رقیب باشد. بابی سعید در کتاب «هراس بنیادین» می‌نویسد: «بعد از پدیده‌ی خمینی که در مقابل کمالیسم آتا ترک بود، اسلام دال برتر جهان اسلام، است. ایدئولوژی‌های ناسیونالیسم و لیبرالیسم دیگر غلبه‌ای ندارد. حتی گروه‌های معارض خمینی، مثل سلفی‌ها هم بدون اینکه بخواهند بر سر سفره‌ای که امام پهن کرده است، نشسته‌اند؛ همین گروه‌ها هم از این دال برتر دینی استفاده می‌کنند». این دال برتر اسلام در تحولات اخیر بیداری اسلامی موقعیت خاصی ایجاد کرده است. جهان اسلام حدود نیم قرن است که تجربه‌ی ناسیونالیست‌ها، سوسیالیست‌ها و لیبرالیست‌ها را از سر گذرانده است. اگر این حرکت‌ها صرفا ناشی از این ایدئولوژی‌ها بود، چرا اکنون و به این شکل جدید ظهور پیدا کرده است؟ ماهیت این حرکت‌ها باید چیز جدیدی باشد. نشانه‌های زیادی برای مردمی و اسلامی بودن این حرکت‌ها دیده می‌شود. جوان‌هایی بدون رهبر در این انقلاب‌ها نقش اساسی دارند. علت رهبر نداشتن هم این است که روشنفکران کارایی ندارند و علمای اهل سنت هم معمولا در این عرصه‌ها پیشتتاز نیستند. این حرکت‌ها به هیچ وجه در کنترل و در هدایت اصحاب سیاسی نیست و توده‌ی مردم نقش اساسی دارند.

عبارت درباره‌ی انقلاب فرانسه مشهور است که رنسانس اروپا با انقلاب فرانسه به آرامش رسید. بیداری اسلامی هم با انقلاب اسلامی به آرامش رسید و به یک نقطه‌ی قوت و توانمندی رسید که توانست از آن به بعد مسیر جدیدی را بگشاید. بیداری اسلامی در این نقطه به نظام‌سازی منجر شد؛ نظام‌سازی که در فضای مدرن و سکولار نیست

این حضور مردمی هم صرفا متعلق به انقلاب اسلامی است. مارکسیسم که امروز در صحنه‌ی سیاسی جهان حضور جدی ندارد و در فلسفه سیاسی لیبرالیسم هم که انقلاب اساسا جایگاهی ندارد. هیچ‌گاه ما چنین پدیده‌ای در طول تاریخ حرکت‌های منطقه‌ای عربی نداشتیم که در آن احزاب از مردم عقب بمانند. این ویژگی حرکت‌ها همانند انقلاب اسلامی ایران و حرکت‌های اسلامی است. در دموکراسی معمولا احزاب پیشتاز حرکت هستند و این حرکت‌ها که مستقل از احزاب در حال فعالیت هستند، نسبتی با دموکراسی ندارند. دموکراسی هیچ‌گاه این ادعا که با توده‌ی مردم به پیش می‌رود را نداشته است. انقلاب‌ها معمولا در مارکسیسم مطرح بوده است که آن‌ها انقلاب‌های اقتصادی وکارگری و کشاورزی بوده است. انقلاب همه‌ی توده‌های مردم در فرهنگ سیاسی غرب جایگاهی نداشته است. این انقلاب‌ها محدود به طبقات محروم نیست و کل مردم در آن مشارکت دارند؛ درست شبیه اتفاقی که در انقلاب اسلامی رخ داد. لیبرال‌ها در تحولات اجتماعی قائل به انقلاب نیستند، بلکه اصلاحات تدریجی را مطرح می‌کنند. لذا همین که فلسفه سیاسی لیبرالیسم و مارکسیسم از این حرکت‌های درکی ندارند و نمی‌توانند آن‌ها را توجیه کنند، نکته قابل تأملی است. این‌ها همه نشانگر این است که این حرکت‌ها از انقلاب اسلامی الهام گرفته‌اند. این اتفاق همه نشانگر این است که این همان دال برتر اسلام است.

 

 این جنبش‌ها به کدام سو می‌روند؟

طبیعی است زمانی که آبی از چشمه‌ای می جوشد، باید آن را لوله‌کشی کرد و به مقصد خاص رساند. احزاب فرصت طلب هم سعی می‌کنند در ادامه کار قدرت را در دست بگیرند و تلاش می‌شود که پروژه‌های مختلفی بر روی این پروسه انجام شود تا آن را به سر منزل مقصود خود هدایت کنند. البته ممکن است این حرکت در ادامه انحرافاتی هم پیدا کند. مگر پروسه‌ی مشروطه در ایران در مقطعی به رضاخان ختم نشد و انحراف پیدا نکرد؟ مشروطه یک انقلاب بومی، ملی و اسلامی و اصیل بود، اما رفتن به سفارت انگلیس و بعدها ظهور رضاخان بعد از 15 سال از انقلاب مشروطه، اصیل نیست؛ کودتای سوم اصفهان اصیل نیست. تلاش‌هایی صورت گرفته که این حرکت از مسیر اصلی خودش منحرف و مصادره شود. این‌طور نیست که تصور کنیم که این حرکت‌ها آسیبی نخواهد داشت. پیش‌بینی اینکه در آینده چه اتفاقی می‌افتد کار ساده‌ای نیست. البته همان‌طور که ماهیت حرکت‌ها جدید است، آسیب‌هایش و شگردهای دشمن هم جدید است. تلاش می‌کنند نوزادی که زیبا و سالم است را ناقص‌الخلقه متولد کنند.

الگوسازی و نظام‌سازی متأثر از انقلاب اسلامی ایران در این کشورها به دو دلیل پدیده‌ای نیست که بشود به سادگی با آن مقابله کرد. اولا مربوط به ماهیت بیداری اسلامی است که ریشه در تاریخ و فرهنگ ملت‌های منطقه دارد و یک حرکتی است که ماهیتی تاریخی دارد. مسئله دیگر اینکه اساساً الگو دهی ما از جنس تبلیغاتی و دستورالعملی و فرستادن افراد و نسخه‌ها نیست. الگوسازی جمهوری اسلامی بیشتر از جنس الهام‌بخشی است

با تبلیغات نسبت‌ها را عوض می کنند و جهت می‌دهند؛ اما صدای ما صدای فطری است. اختلاف جدی ما با آمریکایی‌ها این است که ما بیداری اسلامی را طبیعی و پروسه می‌دانیم؛ اما دموکراسی‌خواهی در جوامع اسلامی را یک پروژه می‌دانیم. بیداری اسلامی یک پروسه‌ی طبیعی درون زاست که از درون این کشورها برخاسته است. پس صرف اتفاقاتی که در حال حاضر در کشورهای منطقه در حال رخ دادن است، دلیل ما برای رشد موج اسلام‌خواهی نیست. خود انقلاب اسلامی معلول بیداری اسلامی و یکی از ثمرات آن است. غربی‌ها به هر حال این جوشش را پذیرفته‌اند و سعی می‌کنند خود را با بهار عربی همراه نشان دهند. گرچه تا لحظه‌ی آخر هم تلاش کردند و می‌کنند که نظام‌های وابسته‌ را حفظ کنند. اینکه در انتخابات اخیر گروه‌های اسلام‌گرا مانند اخوان‌المسلمین مصر و حرکت النهضه‌ی تونس پیروز شدند،نشانه‌ی فضای جدیدی است که متفاوت از فضای غرب‌گرایی است. حضور زنان محجبه و نمازهای جمعه هم از دیگر نمادهای دینی‌بودن این حرکت‌هاست. البته این اسلامی بودن به شدتِ فضای حاکم بر انقلاب اسلامی ایران نیست؛ باید بپذیریم که فرهنگ دینی این کشورها به قوت فضای اسلامی ایران نیست.

 

 الهام‌بخشی الگوی نظام اسلامی ایران

عبارت زیبایی درباره‌ی انقلاب فرانسه مشهور است که رنسانس اروپا با انقلاب فرانسه به آرامش رسید. بیداری اسلامی هم با انقلاب اسلامی به آرامش رسید و به یک نقطه‌ی قوت و توانمندی رسید که توانست از آن به بعد مسیر جدیدی را بگشاید. بیداری اسلامی در این نقطه به نظام‌سازی منجر شد؛ نظام‌سازی که در فضای مدرن و سکولار نیست. یک واکنش در برابر انقلاب اسلامی، شبیه‌سازی حکومت دینی با طالبان و القاعده و تفکرات قشری بنیادگراست تا انقلاب اسلامی را به آن الگو نسبت دهند. الگوی دیگری هم که در کشور ما در دوران هشت سال اصلاحات اجرا شد این بود که تلاش می‌شد میان دموکراسی و اسلام پل ایجاد شود. اما به مرور مشخص شد که این پل زدن به منزله‌ی ویران کردن مبانی انقلاب اسلامی است. الگوی نظام اسلامی در ایران زمانی ایجاد شد که الگوی لیبرالیسم تنها الگوی حاضر در جهان بود. زمانی که در جهان عربی و اسلامی یک نوع حس تحقیرشدگی فراگیر شده بود، فشارها و تهدیدهای غرب علیه ایران با این هدف انجام می‌شد که نوعی ایران‌هراسی ایجاد کند. اما در عمل مسلمانان را خوشحال می‌کرد. اقدامات خصمانه‌ای چون صدور قطعنامه علیه ایران، فشار علیه برنامه‌ی هسته‌ای و مقاومت ایران در برابر همه‌ی فشارها و نسبت دادن هر جنبش مقاومت و هر تحولی در خاورمیانه به ایران به قصد تخریب کشورمان، همگی در عمل موجب شد که مسلمان‌ها، ایران را به عنوان کشور عزت‌مندی تلقی کنند. این پرسش برای آن‌ها مطرح می‌شود که چه اتفاقی در ایران افتاده است و این چیزی نیست که فرهیختگان جهان اسلام درباره‌ی آن تأمل نکنند. آرام آرام مقاومت ایران رخنه‌ای در غرب ایجاد کرده است چرا که چهره‌ی قدرتنمد و شکست‌ناپذیر سیاسی، نظامی و حتی قدرتِ اقتصادی غرب را دچار خدشه کرده است.

پس الگوسازی و نظام‌سازی متأثر از انقلاب اسلامی ایران در این کشورها به دو دلیل پدیده‌ای نیست که بشود به سادگی با آن مقابله کرد. اولا مربوط به ماهیت بیداری اسلامی است که ریشه در تاریخ و فرهنگ ملت‌های منطقه دارد و یک حرکنی است که ماهیتی تاریخی دارد. حتی اگر انحرافاتی هم پیدا کند، احتمالا شبیه به حرکت مشروطه‌ی ایرانی‌ها که در نهایت تکامل خود را در انقلاب اسلامی متجلی کرد، در نهایت به شکلی نظام‌های جدید اسلامی را در منطقه ایجاد خواهد کرد. مسئله دیگر اینکه اساساً الگو دهی ما از جنس تبلیغاتی و دستورالعملی و فرستادن افراد و نسخه‌ها نیست. نگاه آن‌ها به کارایی و قدرت جمهوری اسلامی خواهد بود که چگونه یک حکومت دینی در عصر مدرن هم اقتدار و هم حمایت مردمی را داراست. الگوسازی جمهوری اسلامی بیشتر از جنس الهام‌بخشی است. مهم‌ترین وظیفه‌ی ما ارائه تصویری حقیقی و صحیح و عملکرد مقتدرانه کشور است. البته این نفی‌کننده‌ی حضور فعال در تحولات منطقه نیست. غربی‌ها سعی می‌کنند تصویری سیاه و تقلیل‌گرایانه از ایران نشان دهند. اصل مهم و مهم‌ترین کار ما، ارائه تصویر صحیح از خودمان است. نظام جمهوری اسلامی که نظامی کارآمد است فقط ما باید بتوانیم تصویر درست و فارغ از ذهنیت‌های غربی از دانشگاه‌ها، از جامعه و از نظام سیاسی‌مان ارائه دهیم، خود این برای مسلمانان ایده‌آل و الهام‌بخش خواهد بود.

 

 

 

پی نوشت:

1- عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی