X

اُستُن این عالم ای جان غفلت است

اُستُن این عالم ای جان غفلت است -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 1 نفر
 
دکتر نصرالله حکمت
نکاتی درباره‌ی وضعیت تفکر در ایران امروز
اشــــاره «تاریخ حیات باطنی بشر تاریخ انبیاست و این تواریخ دیگر که نوشته‌اند ظنون نگارندگان آن‌هاست و راهی به حقیقت ندارد. آن‌ها همواره ظاهر را بی‌نسبت با باطن دیده‌اند و هر که اینچنین بنگرد همه‌چیز را وارون خواهد دید.» این جمله‌ای است آشنا و ناآَشنا. آشنا از آن‌جهت که هر که می‌بیند یاد شهید آوینی می‌افتد و ناآشنا از آن‌جهت که هنوز نمی‌دانیم اگر تاریخ را در نسبت با باطنش بخواهیم روایت کنیم، این روایت ما چه شکل و شمایلی پیدا می‌کند. تحلیل وضعیت کنونی تفکر در ایران بی‌ تذکرِ به تاریخ، ابتر می‌ماند و اگر بنای تذکر به تاریخ داریم، چگونه دیدن تاریخ نیز جایگاه ویژه‌ای می‌یابد. اگر کتاب «تأملی در فلسفه‌ی تاریخ عقل» دکتر حکمت را خوانده باشید، بی‌اختیار یاد جمله‌ی مذکور از شهید آوینی می‌افتید و احساس می‌کنید که در نگاه به تاریخ راه‌های تازه‌ای در برابر چشمانتان گشوده شده است. وی در این کتاب، تاریخ را بر مبنای دو چهره‌ی «اقبال» و «ادبار» عقل مورد تأمل قرار می‌دهد. در متن ذیل که روگرفتی است از گفت‌وگوی سوره با ایشان، بعد از ذکر نکاتی درباره‌ی مشکلات تفکر در ایران، سعی شده است که بر اساس این نوع نگاه به تاریخ، وضعیت کلی کنونی ما مورد بحث قرار گیرد.

بی‌نیازی از تفکر

اگر بخواهیم به «معنای» تفکر و «وضعیت» تفکر در ایران امروز تقرب پیدا کنیم، با نوعی نشانه‌شناسی می‌توان گفت که ما چندان نیازی به تفکر احساس نمی‌کنیم. نشانه‌اش هم این است که تفکر نیست، ولی امور ما می‌گذرد. جامعه، طبقات و لایه‌های مختلف دارد و هر کدام از این لایه‌ها نیازهای مختلفی دارند. وقتی نیازی احساس می‌شود، به هر نحوی سرمایه‌گذاری می‌شود تا آن نیاز برطرف شود. به‌عنوان مثال در جامعه‌ی کنونی ما نیاز به فوتبال احساس می‌شود و همین احساس نیاز موجب شده است که فوتبال در زندگی ما جاری باشد و رسانه‌ی ما هم دائما این نیاز را فریاد می‌کند. این یعنی فوتبال به‌صورت بالفعل در جامعه‌ی ما هم حضور دارد و هم ظهور. اکثر مردم جامعه‌‌ی ما نام بسیاری از فوتبالیست‌ها را می‌دانند، اما اگر از همین مردم بپرسید که یک متفکر ایرانی را نام ببرند، پاسخی نمی‌شنوید؛ اصلا چه‌بسا که ندانند متفکر چه کسی است و تفکر چیست! کدام برنامه‌ی رسانه را می‌توان نام برد که همچنان که نیاز به فوتبال را فریاد می‌زند، نیاز به تفکر را فریاد کند و متفکرین بیایند و بحث و گفت‌وگو کنند؟ اگرچه تفکر از سنخ حضور است نه از سنخ ظهور، ولی هر حضوری یک ظهوری دارد. حتی همان فوتبالی هم که در اروپاست، در پس آن تفکری حضور دارد، ولی اینجا ما فوتبال بدون تفکر داریم. در وضعیتی که الان ما داریم، تفکر از جریان نیازهای ما خارج است و اگر هم در جایی حاضر باشد، باید در کنج عزلتی سراغش را بگیریم. در زمان ما در عین حالی که متفکر و فیلسوف هست، اما در کنج عزلت و به‌صورت جزایری پراکنده و دور از هم هستند.

البته بنده معتقدم که در این جامعه اگر حتی در کنج عزلتی تفکری صورت بگیرد، قطعا در یک زمانی تأثیر خودش را خواهد گذاشت. بنده یاد فرمایش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌افتم که حرف حق را به یک سنگ بزنید و در دل اقیانوس پرتاب کنید، این کار خودش را خواهد کرد. قطعا تفکر، مؤثر و جریان‌ساز است؛ ولو امروز مغفول باشد و مورد توجه نباشد، حرکت خزنده‌ی خودش را دارد.

 

  ظهور تفکر و قدرت

اگر تفکر با قدرت تمشیت امور جامعه گره بخورد و قدرت، اجازه‌ی ظهور و بروز تفکر را بدهد، تفکر به‌صورت بالفعل ظهور خواهد داشت -که البته بنده منظورم این نیست که متفکر صاحب قدرت شود و اعتقادی هم به این ندارم- اما هر چقدر که منابع قدرت کمتر میل به تفکر داشته باشند، تفکر مستور و پنهان خواهد ماند. اگر امروز در رسانه، تفکر ظهور ندارد –البته باید توجه کنیم که حضور و ظهور بسیار متفاوت است- نمی‌توانیم صرفا به این بسنده کنیم که خود این رسانه مسبوق به تفکری خاص است که امکان ظهور تفکر را در آن نمی‌دهد، بلکه یک عامل دیگری اضافه شده است که اجازه‌ی ظهور تفکر را در رسانه نمی‌دهد و این تفکر وقتی ظهور ندارد، یعنی حضور هم ندارد. مسئله وقتی خطرناک‌تر می‌شود که قدرت نخواهد تفکر، حضور پیدا کند و به ظهور تفکر در یک سطح خاصی بسنده کند. چراکه ایمان از سنخ حضور است، اگر ما این را به سطح ظهور تنزل دهیم، یک جامعه‌ی دین‌دار متظاهر درست کرده‌ایم. آن چیزی که تفکر را از جریان بالفعل انداخته است، خواست قدرت است.

فیلسوف آینه‌ی پنهان زمان خویش است، چراکه فیلسوف در عصر خودش چندان شناخته شده نیست و بعد از مدت‌ها او را می‌شناسند و حتی در آینه‌ی او احوال آن عصر را مطالعه می‌کنند. البته در عصر ما عامل قدرت هم بر انزوای فیلسوف افزوده است و لذا بنده الان معتقدم که فیلسوف، آینه‌ی پنهان و شکسته‌ی عصر حاضر است

بنده فیلسوف را به آینه‌ی پنهان زمان خویش تعبیر می‌کنم، چراکه فیلسوف در عصر خودش چندان شناخته شده نیست و بعد از مدت‌ها او را می‌شناسند و حتی در آینه‌ی او احوال آن عصر را مطالعه می‌کنند. فارابی چهل سال در بغداد زندگی کرده ولی هیچ‌کس او را نمی‌شناخته است. حتی ابن ندیم که در سوق‌الوراقین بغداد دکه داشته و با یحیی‌بن‌عدی -شاگرد فارابی- رفیق بوده است، در کتاب الفهرست خود فقط پنج سطر درباره‌ی فارابی نوشته است. البته در عصر ما عامل قدرت هم بر انزوای فیلسوف افزوده است و لذا بنده الان معتقدم که فیلسوف، آینه‌ی پنهان و شکسته‌ی عصر حاضر است.

فلسفه درد انسان است. هر فیلسوفی با درد ارتباطش با هستی، درد جایگاهش در هستی و درد فهم هستی حرکت می‌کند. کل جریان فلسفه، تلاش برای تقرب به حقیقت هستی است. بشر با فلسفه به حیرت می‌رسد. بنده معتقدم اگر کسی وفادار به عقل فلسفی باشد و در میانه‌ی راه عقل فلسفی گرفتار یک فیلسوف و یک سیستم فلسفی نشود و راه تفکر فلسفی را تا پایان طی کند، به «حیرت» می‌رسد؛ یعنی وقوف می‌یابد به اینکه این عقل، عقل ادبار است و تا در مقام ادبار مستقر است، به حقیقت نمی‌رسد. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: «غَایةُ الْعَقْلِ الِاعْتِرَافُ بِالْجَهْلِ»2. این حیرت، فلسفه‌ی عرفان است. حیرت در ابتدا فلسفه‌ی فلسفه بود، یعنی با حیرت به فلسفه پرداختیم، ولی الان یک لایه‌ی دیگر از حیرت باز می‌شود که فلسفه‌ی عرفان است. بنده معتقدم که پایان عقل فلسفی یک سه‌راهی است: ایمان، جنون و خودکشی. اگر تا پایان راه عقل فلسفی برسم، باید افق دیگری را باز کنم و به سمت آن افق بروم که می‌شود عرفان، عرفانی که مقدمه‌ی ایمان است، نه این دکان‌هایی که باز کرده‌اند. اگر این افق ایمانی باز نشود و من همچنان وفادار به فلسفه باشم، کارم به جنون و خودکشی کشیده می‌شود.

 

  انتظار، مذهب امید

وقتی عقل در تاریخ می‌آید، قطعا عقل «مدبر» می‌‌شود. این عقل اگرچه کل تاریخ را ساخته است ولی دارد پشت به نور و پشت به حقیقت حرکت می‌کند و لذا در مقام دیدار حقیقت نیست بلکه در مقام دیدار سایه‌هاست. جریان و حرکت تاریخ، مولود ادبار عقل است. توبه و بازگشت اگر به‌طور کلی صورت بگیرد، تاریخ به پایان می‌رسد؛ یعنی اگر در جایی کل بشریت به مقر عقل «مقبل» بازگردند و بازگشت به مرجع اصلی خودشان بکنند، تاریخ به پایان می‌رسد و به‌عبارتی زمان برداشته می‌شود و آخرالزمان یعنی آخرالعقل. زمان، محل استقرار شیطان است. شیطان، زمان، تاریخ، زیان و زبان، حلقات یک سلسله هستند. استمرار تاریخ نشان از حضور همه‌ی این‌هاست. انسان ناچارا باید در مقام ادبار باشد و باید در زمان قرار بگیرد و زندگی کند. نکته این است که درون این جریان ادبار، یک جریان اقبالی هم مثل یک نهر نور در تاریکی شب، جریان داشته است. البته خط نور هر چقدر هم که ضعیف باشد، درون تاریکی و ظلمت برجسته می‌شود و خودش را نشان می‌دهد. اگر از این منظر بخواهیم وضعیت امروزمان را بنگریم، کل عالَم در مقام ادبار استقرار دارد و با سرعتی فزاینده در حالت پشت به حق در حرکت است. راه غرب، راه جبر تاریخ و اضطرار و درماندگی ذاتی عقل ادبار است. تاریخ عقل ادبار، سراسر جهل مضاعف و مشدد در باب حقایق هستی بوده است. پافشاری او بر این جهل زمخت، بر امتداد تاریخ و بر حجاب‌های او افزوده است. اکنون این عقل پس از طی دوره‌ی تجدد، در زایده‌ی پس از تجدد قرار گرفته، بنای ایمان به عقل متزلزل شده و پایه‌های عمارت و امارت عقلانیت در حال فروریختن است. غایت و نهایت عقلانیت که اعتراف به جهل و اقرار به نادانی یعنی خروج از ظلمت جهل مرکب است، امروز در حال تحقق می‌باشد.

راه غرب، راه جبر تاریخ و اضطرار و درماندگی ذاتی عقل ادبار است. تاریخ عقل ادبار، سراسر جهل مضاعف و مشدد در باب حقایق هستی بوده است. اکنون این عقل پس از طی دوره‌ی تجدد، در زایده‌ی پس از تجدد قرار گرفته، بنای ایمان به عقل متزلزل شده و پایه‌های عمارت و امارت عقلانیت در حال فروریختن است. غایت و نهایت عقلانیت که اعتراف به جهل و اقرار به نادانی یعنی خروج از ظلمت جهل مرکب است، امروز در حال تحقق می‌باشد

درون این جریان کلی گاهی اتفاقاتی می‌افتد که جریان اقبال و نور را نشان می‌دهد. انقلاب اسلامی هم می‌تواند از سنخ این اتفاقات باشد. درون این جریان کلی عقل مدبر، نورهایی هست و مقاطعی وجود دارد که بشر وضعیت خودش را متذکر می‌شود و در مقام اقبال قرار می‌گیرد. ولی هیچ‌کس نمی‌تواند در مقام اقبال کلی قرار بگیرد. به قول مولوی:

 

استن این عالم ای جان غفلت است

هوشیاری این جهان را آفت است

 

اگر این غفلت نباشد و کسی به مقام تبتل و انقطاع کامل برسد، یعنی «مرگ». ما باید تاریخ را از منظر فلسفه‌ی تاریخ شیعه و بحث احتجاب حقیقت و غیبت امام زمان (عج) نگاه کنیم. حقیقت غایب است و مادامی که حقیقت غایب است ما نمی‌توانیم جریان اقبال را در سطح کلان برقرار کنیم. این نکته را بنده دارم به صورت آپریوری (Apriori) عرض می‌کنم. با این نوع نگاه و بر اساس فلسفه‌ی تاریخ شیعی، در یک دوره‌ای «انسان کامل» به‌عنوان تجلی کامل حقیقت غیب شده است و بشر شایستگی درک حضور حقیقت را از دست داده است و حقیقت رو به احتجاب رفته است. مادامی که این جریان برقرار است و او ظهور نکرده است و حقیقت آشکار نشده است، ما در شب تاریخ قرار داریم. از زمان رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) شب تاریخ آغاز شده است. وقتی ما در شب تاریخ قرار داریم، توقع اینکه خورشیدی در این وسط ظهور کند، توقعی نامعقول است. ستاره‌ای در این شب تاریک می‌درخشد و ما می‌توانیم در ذیل سوسوی این ستاره امیدوار باشیم به اینکه حقیقت هست و نمرده است و نباید مرگ خورشید را باور کنیم. نیچه حرف بسیار عظیمی زده است. او وقتی در قرن نوزدهم می‌گوید خدا مرده است، کاملا درست می‌گوید. بنده همیشه می‌گویم که نیچه دیر متوجه شده که خدا مرده است. ما شیعیان می‌گوییم که حسین ثارالله است و او را در کربلا کشتند. پس خدا را در کربلا کشتند و پس از آن جریان امامت رو به احتجاب می‌رود و با امام زمان (علیه‌السلام) غیبت حقیقت و دوره‌ی احتجاب و استتار حقیقت پیش می‌آید. در عین‌حال که از این جهت با نیچه موافق هستم، ولی سوسوی ستاره‌ها در دل تاریک شب، ما را امیدوار می‌کند که خورشید و حقیقت هست و در زمان مناسب و با اراده‌ی حق‌تعالی او قطعا ظهور خواهد کرد. اوج غربت حقیقت، امام زمان (عج) است که نه تنها در میان مأمومان زمان و منکران، بل حتی در میانه‌ی معتقدان به او غریب است. امروز حقیقت در نهایت غربت و بی‌کسی به سر می‌برد. ما به همراه غرب در جریان کلی تاریخ ادبار عقل قرار داریم، ولی اینجا این تفاوت وجود دارد که ما وقوف بر این ادبار داریم. این بسیار مهم است؛ چراکه ما را از جهل مرکب به مرحله‌ی جهل بسیط و انتظار می‌رساند. انتظار فرج معنی‌اش این است که وقوف بر این وضعیت ادباری پیدا کردیم و از این وضعیت راضی نیستیم. تعبیر مرحوم شریعتی که انتظار، مذهب اعتراض است، زیباست ولی باید عمیق‌تر به آن بنگریم؛ انتظار مذهب امید است و اگر روزی بشر به اینجا برسد که خورشید مرده و به پایان رسیده است، زندگی دشوار و غیرقابل ‌تحمل می‌شود.

آنگاه که امام زمان (عج) -یعنی کسی که نه تابع و خادم زمان بل متبوع و مخدوم زمان است- ظهور کند، زمام زمان را در دست می‌گیرد و این بی‌پناه مهار گسیخته‌ی ملتهب را از شتاب و جنون نجات می‌دهد تا آرام و قرار یابد. وقتی زمانِ بی‌قرار، قرار یافت و دست در دستان امام خویش نهاد، تمام غربای تاریخ -همه‌ی پیامبران، امامان، صالحان و ابرار- رجعت خواهند کرد و معنای نهفته و مستور تاریخ آشکار و عیان خواهد شد.

 

 

پی نوشت: 

1-. عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

2- غررالحکم، ج4، ص374.

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی