X

حجاب اسلامی با شاخص‌‌های غربی

حجاب اسلامی با شاخص‌‌های غربی -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 2 نفر
 
محمد رضا زیبایی‌نژاد
عوامل بدحجابی و راه‌کارهای اصلاح
اشــــاره از میان سخن‌های فراوانی که درباره‌ی حجاب گفته شده است، باید به‌دنبال عصاره‌ی سخن‌ها و ایده‌ها باشیم، تا سرانجام دریابیم چرا تاکنون گره‌ی‌ پوشش ناگشوده مانده است. وقتی بحث حجاب مطرح می‌شود، حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد یکی از اولین محققان اهل اندیشه‌ای است که باید نظراتشان را شنید. در سطور ذیل عصاره‌ای از نظرات ایشان که در کتاب نظام اسلامی و مسئله‌ی حجاب آمده، منعکس شده است.

آیا وضعیت کنونی پوشش در جامعه را می‌توان شاهدی بر ضعیف‌تر شدن ایمان جامعه دانست؟

در تحلیل وضعیت پوشش ابتدا باید عرض کنم که اگر چه تغییرات پوشش در سالیان گذشته مثبت ارزیابی نمی‌شود، اما ضرورتا بازتابنده‌ی لایه‌های زیرین و نشان‌گر تغییر در جهان‌بینی نیست؛ از‌این‌‌رو افراد زیادی را می‌توان دید که دارای اعتقادات محکم مذهبی‌اند و حتی به تلفیق دین و سیاست اعتقاد دارند، اما از پوشش مناسب برخوردار نیستند. لذا در تحلیل وضعیت پوشش، علاوه بر آن‌که باید از تقلیل‌گرایی اجتناب کرد و تمام علل و عوامل را تا حد امکان واکاوی نمود، لازم است سهم تأثیرگذاری هر یک از عوامل را نیز مشخص کرد.

 

  شما می‌فرمایید که بدحجابی لزوما نشان‌دهنده‌ی ضعف اعتقادات دینی در جامعه نیست، پس چه عاملی را می‌توان برای بدحجابی در نظر گرفت؟

 علل و عوامل رویکرد نسل جوان به بدپوشی به عوامل روان‌شناسانه، خانوادگی و اجتماعی مختلفی باز می‌گردد که یکی از مهم‌ترین آن ها علل ساختاری است. رفتارهای ارادی انسان، در شرایط عادی، متأثر از تمایلات اوست. علاقه‌ها و تنفر‌ها هستند که انسان را به سمت کاری می‌کشانند یا از فعالیتی باز می‌دارند. گرچه‌ انسان خود می‌تواند تا حدود زیادی تمایلات شخصی‌اش را مدیریت کند، اما در غالب اوقات، ساختارهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی زمینه‌هایی را فراهم می‌کنند تا تمایلات را جهت ‌دهند؛ از این‌رو تحولات ساختاری، فعالیت انسان‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 

  یعنی شما عوامل ساختاری را در میان سایر علل مؤثرتر می‌دانید؟

شما می‌بینید که از یک سو، مدیران بر حضور حداکثری زنان در مناصب اجتماعی و اقتصادی، با حفظ حجاب و رعایت عفاف، تأکید و قوانین تشدید‌کننده‌ای را نیز وضع می‌کنند، اما از آن‌جا که ساختارهای حاکم، بستر رشد فضایل اخلاقی و عفاف نیست و انگیزه‌های خودنگهداری را روز به روز تضعیف می‌کند،  آنچه در جامعه بیشتر به چشم می‌خورد، عفاف ریاکارانه، یعنی رعایت ضوابط به قصد محبوبیت بیـشتر و دست‌رسی آسان‌تر به مناصب است؛ اما رفته‌رفته حساسیت‌های مدیران ـ که خود نیز تحت تأثیر تغییرات ارزشی است ـ رنگ می‌بازد و آثار سهل‌انگاری در حجاب نمایان‌تر می‌شود. در این‌جا، ابتدا حساسیت برای اِعمال ضابطه‌ی حجاب کم‌ می‌شود و با وجود تأکید بر رعایت قانون،‌ در عمل، اجرای آن با اغماض هم‌راه می‌شود؛ اما رفته‌رفته مسئولان نیز این باور را اعلام می‌کنند که اجبار، در حجاب تأثیری ندارد و یا آن‌که حجاب، مسئله‌ای شخصی است و عفاف نیز به حالتی درونی تفسیر می‌شود که البته هیچ نمای بیرونی در جهت‌دهی به روابط زن و مرد و آراستگی در پوشش نخواهد داشت. در چنین شرایطی که ساختارها به سمت و سویی دیگر‌ فرا می‌خوانند، زندگی عفیفانه حرکت بر خلاف جریان رودخانه است و بسته به میزان تأثیرات ساختاری، رعایت عفاف مسئولانه مشکل و مشکل‌تر می‌شود.

هر طرحی که با جداسازی این پدیده در صدد اصلاح وضعیت حجاب، با رویکردی انتزاعی و تجزیه‌گرایانه باشد، پیشاپیش محکوم به شکست است و یکی از علل شکست طرح‌ها و برنامه‌هایی که تاکنون اجرا شده، در همین نکته نهفته است

  غیر از ساختارها، چه عامل دیگری را در میان عوامل مهم می‌دانید؟

یکی دیگر از عوامل موثر در گرایش زنان به بدحجابی و انکار حجاب این است که جذابیت حجاب در گذشته، بیش از آن‌که ناشی از برنامه‌های فرهنگی و تبلیغی در دفاع عقلانی و جهت‌دهی حساسیت‌های عمومی به سمت حجاب باشد، ناشی از موفقیت رهبران مذهبی در آرمان‌سازی برای نسل جوان بود که در ارائه‌ی‌ تصویری متعالی از نظام اسلامی متجلی می‌شد. با گذشت زمان، واقعیت‌های اجتماعی از جمله تبعیض، فقر، سیاست‌های اقتصادی، دسته‌بندی‌های سیاسی و مشکلاتی دیگر به نارضایتی گروهی از مردم انجامید و در ذهنیت آنان مقبولیت حکومت خدشه‌دار گردید؛ از این رو طبیعی است بخشی از اقشاری که تحت فشار عصبی و روانی‌اند و نقش حکومت را در ایجاد مشکلات پررنگ می‌بینند و از سوی دیگر حجاب را نه براساس باور قوی که بر اثر احساسات آرمان‌گرایانه یا تبلیغات دولتی پذیرفته‌‌اند، از حجاب گریزان می‌شوند.

عوامل دیگر نیز از جمله وجود زمینه‌ی طبیعی میل به خودنمایی و تمایل به ابراز رفتارهای جنسی، ضعف خانواده در هدایت و نظارت، ناآشنایی با حدود شرعی و فلسفه‌ی حجاب، مقابله‌ی سیاسی با نظام اسلامی و روش‌های غلط در دفاع از حجاب نیز در این زمینه بی‌تأثیر نبوده‌اند.

 

  با توجه به علل و عواملی که برای پدیده‌ی بدحجابی ذکر فرمودید چه راه‌کارها و بایسته‌هایی برای مقابله با این علل و اصلاح وضعیت حجاب در جامعه پیشنهاد می‌فرمایید؟

قبل از آن باید عرض کنم که بدپوششی به مثابه‌ی یک آسیب اجتماعی در پیوند با دیگر مسائل اجتماعی و معلول عوامل کم و بیش مشترکی است؛ از این‌رو هر طرحی که با جداسازی این پدیده در صدد اصلاح وضعیت حجاب، با رویکردی انتزاعی و تجزیه‌گرایانه باشد، پیشاپیش محکوم به شکست است و یکی از علل شکست طرح‌ها و برنامه‌هایی که تاکنون اجرا شده، در همین موضوع نهفته است. لذا به نظر بنده یک سری از راه‌کارها در اصلاح وضعیت حجاب لازم‌الاجرا است که خدمتتان عرض می‌کنم.

اولین ضرورت راه‌کاری که به نظر می‌رسد، بازترسیم شاخص‌های رشد فرهنگی ـ اجتماعی متناسب با نظام اسلامی است. بدیهی است میان جامعه‌ی اسلامی که زندگی سعادت‌مندانه و متعهدانه را بر محوریت توحید و تقرب می‌جوید و جامعه‌ی مادی که لذت و رفاه را غایت حیات خود می‌داند و به دنبال راه‌های متکثر برای ارضای تمایلات نفسانی است، تفاوت اساسی وجود دارد.  آنچه هم‌اکنون مستند دستگاه مدیریت و برنامه‌ریزی کشور است، شاخص‌های بین‌المللی رشد فرهنگی است که به مواردی چون سرانه‌ی مصرف خمیر کاغذ، سرانه‌ی صندلی‌های سینما و کتابخانه، میزان تولید و واردات فیلم‌‌های بلند سینمایی، و تولید و واردات کالاهای صوتی ـ تصویری محدود می‌شود. واضح است که این شاخص‌ها نمی‌توانند نمایانگر رشد اخلاق و معنویت، فضایل انسانی، میزان فهم و تمایلات عمومی، التزام به رعایت آموزه‌های وحیانی، سخت کوشی و مواردی از این قبیل باشند؛ بلکه چه بسا تنوع مجلات و تکثّر محصولات فرهنگی که حامل ادبیات مدرن‌اند، خود از مهم‌ترین زمینه‌های توسعه‌ی ابتذال و دوری از عفاف است؛ از این رو نیازمند تدوین شاخص‌هایی هستیم که بتواند رشد معرفتی، اخلاقی، تربیتی و رفتاری را براساس مقیاس اسلامی، توضیح دهد. برای مثال ممکن است بتوان اشتیاق به انجام واجبات و تنفر از محرمات، میزان تمایل به انجام مناسک اجتماعی مثل نماز جمعه و جماعت، امانتداری و صداقت، میزان تعاون‌ محلی و طایفه‌ای در حل مشکلات، میزان حل مشکلات و دعاوی از طرق دوستانه و سازش‌محور به جای مراجعه به دادگاه‌ها، نقش خانواده در فرایند تربیت و فرهنگ‌سازی، میزان اهتمام به امر به معروف و نهی از منکر، میزان اشتیاق به کار و تلاش و علم‌آموزی و تمایل به رفتار عفیفانه و رعایت حریم‌ها در روابط اجتماعی را از شاخص‌های رشد فرهنگی و اجتماعی در جامعه‌ی اسلامی دانست. صرفا با تدوین چنین شاخص‌هایی است که می‌توان به بررسی میزان تأثیر ساختار‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر موضوع حجاب و عفاف پرداخت و ضرورت بازنگری در برنامه‌های توسعه را توضیح داد.

نظام آموزش رسمی با نادیده‌ گرفتن جنسیت، دختر و پسر را به یکسان آموزش می‌دهد و همین نکته به اختلال در هویت جنسی آنان می‌انجامد؛  بنابراین دختر و پسر تصویری صحیح از خود به عنوان یک جنس خاص ندارند و نمی‌توان آنان را به ایفای مطلوب نقش‌های خاص فراخواند

برنامه‌های فرهنگی ما باید هم‌ جهت با کرامت نفس و عزتمندی جوانان باشد؛ تا حد ممکن به درونی کردن ارزش‌ها برای آنان بیندیشیم تا میان حفظ ارزش‌ها و انتخاب‌گری، تا حد ممکن هم‌راهی ایجاد شود. نظام اسلامی باید قدرت خود را در تعریف و برجسته‌کردن آرمان‌هایی برای نسل جوان به کار گیرد که مصلحت فرد و جامعه را تضمین کند.

 داستان انرژی هسته‌ای نشان داد نظام اسلامی می‌تواند دغدغه‌‌های خود را به آرمانی ملی تبدیل کند و احساسات عمومی را به سمت آن بسیج نماید. ناگفته پیداست که فقدان مدیریت هیجانات و احساسات، می‌تواند انرژی عظیم جوانان را به بیراهه برد و جوانی به تهدیدی برای نسل نو منجر شود.

 

  آیا آموزش و پرورش در حال حاضر کمکی در این زمینه می‌کند؟

از آن‌جا که نظام آموزشی و پرورشی رسمی و غیررسمی، از عوامل مهم تغییر در نظام ارزشی و فاصله گرفتن نسل جوان از جغرافیای باور دینی است، اصلاحات بنیادین در آن ضروری به نظر می‌رسد. نظام آموزش رسمی با نادیده‌ گرفتن جنسیت، دختر و پسر را به یکسان آموزش می‌دهد و همین نکته به اختلال در هویت جنسی آنان می‌انجامد؛ بنابراین دختر و پسر تصویری صحیح از خود به‌عنوان یک جنس خاص ندارند و نمی‌توان آنان را به ایفای مطلوب نقش‌های خاص فراخواند. از پیامدهای بی‌توجهی به هویت جنسی آن است که دختران به ایفای نقش‌ها و رفتارهای مردانه ترغیب می‌شوند و علیه آموزه‌هایی که آنان را به حفظ استانداردهای رفتاری خاص ـ در پوشش و آرایش و چه در حضور اجتماعی ـ فرا می‌خواند، می‌شورند؛ از سوی دیگر نظام آموزشی نسبت به ارزش‌های اخلاقی هم‌چون عفاف و حیا و نیز نسبت به خانواده چنان‌که باید، حساس نیست. لذا لازم است علاوه بر اصلاح جنسیتی نظام آموزشی رسمی، پرورش شخصیت اخلاقی جوانان، مبتنی بر تقویت اراده، کرامت نفس و خویشتن‌داری، از مهم‌ترین اهداف نظام آموزشی قرار گیرد.

 

  رسانه چطور؟

رسانه‌های عمومی به‌ویژه سینما، هم به دلیل تأثیرگذاری عمیق در باورها، تمایلات و رفتار عمومی و هم به دلیل آن‌که بیش از ابزارهای آموزشی و پرورشی دیگر، برخاسته از مدرنیته و روح مادی حاکم بر آن است، در مقوله‌ی پوشش تأثیرگذار بوده و نیازمند اصلاحات اساسی است. هم‌اکنون سکس در کنار طنز، خشونت و دلهره، یکی از چهار عامل جذابیت در هنرهای نمایشی مدرن است و همین دلیل، توجیه‌گر ابتذال در بسیاری از رسانه‌هاست. به نظر می‌رسد اصلاحات اساسی در رسانه‌ها، به‌ویژه رسانه‌های تصویری، جز از طریق بازتعریف مفهوم هنر و تدوین فلسفه‌ی هنر اسلامی، میسر نیست؛ در عین حال، با توجه به دور از دسترس بودن اصلاحات بنیادین در مقوله‌ی هنر، برخی اصلاحات در رسانه پیش‌نیاز اصلاح در وضعیت پوشش و رفتارهای نسل جوان است. راه‌کارهای دیگری هم مانند ایجاد زمینه برای کارآمدی خانواده، تقویت حساسیت عمومی نسبت به عفاف، تربیت جنسی نوجوانان و جوانان، تسهیل ازدواج جوانان، مقابله با ول‌گردی و بی‌کاری، وضع و اجرای مقررات خاص در محیط‌های آموزشی و علمی، ساماندهی مد و لباس و... مواردی است که به نظرم بدون آن، سخن گفتن از اصلاح حجاب به نتیجه نخواهد رسید.

 

 

پی نوشت: 

1- مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه ی علمیه ی قم

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی