X

سکه‌ی زندگی دو رو دارد

 
علی عربزاده
آیا سبک زندگی ظاهر حیات است؟

برخی معتقدند تغییر در سبک زندگی، تغییر در ظاهر حیات مردمان است و تغییر در ظواهر حیات بدون تغییر بواطن آن، راه به مقصود نخواهد برد. بنابراین در عوض پرداختن به سبک زندگی باید به سراغ جان (اخلاق و افکار) انسان رفت و آن‌جا را آباد کرد که اگر چنین شد، سبک زندگی نیز آباد خواهد شد.

قول به ظاهر و باطن سخنی غربی نیست،  اما قائل شدن به تفکیک میان این دو و اعطای سهم تأثیر به یکی و مؤثر دانستن آن یکی، نه غربی، که غرب‌زده است! مراد آن است که بشر شرقی دلی در گرو سنت دارد  و سری در هوای مدرنیته! روح  و جسم را از این وام گرفته است و تفکیک اینگونه‌اش را  از آن! مسئله اساسا این ناهمگونی است و اگر نه که اسلاف ما یک‌پارچه جهانی را می‌دیده‌اند که این‌گونه انتزاعات به آن راه نداشته است ...

تفکیک میان ظاهر و باطن حیات، البته شواهدی در معارف دینی ما نیز دارد، اما آن‌چه این نحوه‌ی برخورد با مسئله را متفاوت می‌سازد، اولا تلاش برای نشان دادن یک تقابل عینی و واقعی میان ظاهر و باطن حیات است، و ثانیا اعطای یکسره‌یِ سهم تأثیرها به یکی و مؤثر دانستن  آن به تنهایی است.

درست است که حیات، ظاهری دارد و باطنی، اما هیچ‌گاه ظاهر حیات جدا و منفک از باطن آن نبوده است، و مگر این‌ همه سفارش به عمل صالح (که جلوه‌ی ظاهری حیات مؤمن است) به مثابه‌ی اولین قدم طهارت باطن و نفس، چیزی جز معنای یگانگی این دو را می‌رساند؟

 این تفکیک اگر هم در مأثورات دینی ما وجود دارد، جز برای نشان دادن هدف غایی حیات دنیوی که قرب الی الله است، نمی‌باشد، چرا که جز نفس بشر، استعداد قرب حضرت حق را دارا نیست، پس کوشش در فربه نمودن حیات دنیوی نتیجه‌ای جز خسران نخواهد داشت! در این میان، برقرار کردن تناظر میان باطن و ظاهر با مؤثر و متأثر صحیح نیست، که، ظاهر و باطن در آن واحد هم بر یک‌دیگر تأثیر می‌گذارند و هم از یک‌دیگر تأثیر می‌پذیرند. به بیان دیگر، ظاهر و باطن دو حیثیت از یک امر واحدند و نه دو امر مجزا، پس تغییر یکی، تحول آن دیگری و تحول آن، تغییر این است. بنابراین ذومراتب بودن هستی سخن حقی است، اما یک امر واحد در آن واحد، از عالی‌ترین مراتب وجود تا نازل‌ترین آن‌را  در خود واجد است.

ظاهر و باطن با هم تحول می‌پذیرند و بر هم اثر می‌گذارند؛ بنابراین سودای تحول سبک زندگی انسان، نتیجه‌ای جز تغییر نسبت‌های نفسانی او در بر نخواهد داشت و صد البته چون جان انسان متوجه امری گردد فعل او ظهور آن توجه خواهد شد

مثال بارز این ارتباط دوسویه، تأثیر طهارت جسم بر نحوه‌ و نتیجه‌ی تعقل است. وضو گرفتن ما هم یک امر نازل ظاهری و هم در آن واحد نوری است از جانب پروردگار، پس فعل وضو ساختن یکی و در حقیقت خویش دارای مراتب است. این همانی این مراتب، وجهی دیگر از حقیقت واحد حیات است که جلوه‌ای از ذات احدیت است. و انسان موحد، جز توحید نمی‌بیند، چه در مقصد حیات، چه در مبداء آن و چه در صورت آن. اساسا شریعت ما، کجا با طریقت جدایی داشته و کی این دو از حقیقت مجزا بوده‌اند؟

تقوی که اولین و آخرین توصیه‌ی تمام انبیاء و ائمه (علیهم السلام) و اولیاء الهی بوده است، در مراتب عالیه که سرشار از وجوه معنوی و باطنی است، باز هم با عمل و زندگی تنیده است و پر واضح است که حتی همان وجوه باطنی نیز، پایی در فکر ما و پایی در ذکر ما دارند.

توقع تحول رحمانی در نفس بشری که حیات روزمره‌اش در گرو تعلقات شیطانی است توقعی بیجاست! انبیاء جان ابناء بشر را متعبد درگاه احدیت نموده‌اند، اما این تعبد نفس، مگر جز با عمل آغاز شده است؟ و البته سؤال مهم‌تر آن‌جاست که ما اساسا این تقدم و تاخر زمانی را از کجا آورده‌ایم و برای چه می‌خواهیم؟

ظاهر و باطن باهم تحول می‌پذیرند و بر هم اثر می‌گذارند؛ بنابراین سودای تحول سبک زندگی انسان نتیجه‌ای جز تغییر نسبت‌های نفسانی او در بر نخواهد داشت و صد البته چون جان انسان متوجه امری گردد فعل او ظهور آن توجه خواهد شد.

 

 

  پی نوشت: 

1- یک مصرع از شعر «ساده»، آن‌ها، فاضل نظری

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی