X

سید مرتضی چه کسانی را پیش‌نماز نمی‌کرد؟

سید مرتضی چه کسانی را پیش‌نماز نمی‌کرد؟ -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 1 نفر
 
گفت‌و‌گو با محسن مومنی شریف*

وضعیت حوزه هنری،‌ قبل از ورود سید مرتضی آوینی چگونه بود و به چه چیزی می‌پرداخت؟

خوشبختانه ورود رسمی بنده به حوزه‌ی هنری دقیقاً همان زمانی است که سیدمرتضی آوینی و بعضی بزرگان دیگر مانند آقایان سرهنگی، بهبودی و کمری هم از جاهای مختلف به حوزه تشریف آورده بودند. یعنی نیمه‌ی دوم سال 67 بعد از پذیرش قطعنامه. البته رتبه و اندازه‌ی‌مان یکی نبود، هر یک این بزرگان صاحب اسم و رسمی بودند و بنده هنرجوی داستان نویسی! در آن ایام حوزه، هنوز درگیر بحرانی بود که از یک - دو سال پیش شروع شده بود و تقریباً همه‌ی اعضای واحد ادبیات جز چند نفر و نیز شخصیت محوری واحد سینمایی آن وقت حوزه یعنی محسن مخلمباف بر سر اختلاف با مدیریت از حوزه رفته بودند یا به ادعای خودشان اخراج شده بودند. به یاد دارم جناب آقای سرشار که آن زمان ما ایشان را به نام رضا رهگذر می‌شناختیم، در تلاش بودند با برگزاری کلاس‌های آموزش داستان‌نویسی و جلسات نقد دوباره واحد ادبیات را احیا کنند. نخستین کتابی که بعد از این ماجرا منتشر شد، شماره جدید "جُنگ سوره" بود.  ابراهیم نبوی که هنوز این طور رسوا نشده بود و آن زمان به عنوان عنصر ارزشی و انقلابی شناخته می‌شد، در مجله‌ی سروش نقد تندی علیه این کتاب و آقای رهگذر نوشت که چرا دوباره حوزه را زنده می‌کنید! از سوی دیگر با پذیرش قطعنامه، پایان ناگهانی جنگ برای عمده‌ی هنرمندان ما قابل توجیه نبود. بخش عظیمی از آنان هنوز در بهت بودند که بعدها سه گروه شدند. گروهی با اوضاع و مخصوصاً تغییراتی که در سمت و سوی سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی کشور به وجود آمد، کنار آمدند. عده‌ای اول انزوا گزیدند و بعدها خیلی هایشان از انقلاب جدا شدند و گروهی سومی هم ضمن پایبندی به آرمان‌های انقلاب در حوزه‌ی گفتمان انقلاب اسلامی نسبت به جهت‌گیری‌های جدید انتقاد کردند و می‌توان گفت ادبیات و هنر اعتراض از این زمان نضج گرفت.

 

آیا حوزه‌های مختلف هنر از جمله تئاتر و سینما و موسیقی حضور داشتند و همه فعال بودند؟

کم‌و‌بیش چراغ همه‌ی این واحدها روشن بود. منتهی نباید واحدهای حوزه‌ی آن روز را با امروز مقایسه کرد. مثلاً در موسیقی در بهترین صورت ما در سال دو کاست داشتیم. که این خود برای ما علاقمندان بسیار خوشحال کننده بود. یا در سینما در بهترین صورت سالی یک فیلم بود و یا ادبیات که خودمان بودیم فوقش ده جلد کتاب منتشر می‌شد که البته قبل از آن خیلی کمتر از این عددها بود.  اما تولید و انتشار هر کدام از این کارها به دلایلی یک اتفاق  بزرگ بود.

 

چه دلایلی؟

تقریباً جای دیگری با این جهت‌گیری انقلابی و دینی در حوزه‌ی‌ هنر وجود نداشت. مخصوصاً برای مردم متدینی که سال‌های مدید با هنر طاغوتی آلوده قهر بودند، ورود جوانان مسلمان به هنر و استفاده از هنر برای بیان مفاهیم دینی و انقلابی رخداد بزرگی بود. گذشته از این، جامعه هنوز آکنده به یاد شهیدان و متأثر از فضای ایثار و شهادت بود و هر اثر هنری که در این فضا خلق می‌شد، مورد توجه قرار می‌گرفت. در حالی که امروز که نگاه می‌کنیم بیشتر آن کارها از نظر هنری و فنی قابل مقایسه با کارهای امروز هنرمندان جوان‌ نیست اما با این همه در دل‌ها می‌نشست.

 

سوره‌ای‌های آن زمان و دیگران می‌گویند که سیدمرتضی با مدیریت حوزه مشکل داشته و خیلی هم رنج از ایشان می‌کشیده، نظر شما چیست؟

بنده هم در سال‌های اخیراً گاهی از این حرف‌ها شنیده‌ام، بعید می‌دانم دقیق باشد. بهتر است صحت و سقم آن از جناب آقای زم و یا سید محمد آوینی پرسیده شود. بنده این مقدار که خودم شاهد بودم می‌توانم قضاوت کنم. به نظرم اندیشه‌های شهید آوینی در حوزه هنری و به‌ویژه در مجله‌ی سوره درخشید و این به خاطر فضایی بود که در آن زمان فقط در حوزه هنری ممکن بود. بنابراین اگر اختلافی هم بوده در حوزه‌ی اندیشه و اعتقادات نبوده احتمالاً مربوط به امکانات و کوتاهی در پشتیبانی‌ها بوده است. حوزه‌ی هنری آن زمان امکانات زیادی نداشت حتی حقوق کارکنانش را سرِ ماه به سختی می‌پرداخت وگرنه حمایت حوزه از مجله‌ی سوره بسیار جوانمردانه بود. شهید آوینی به درستی متوجه انحرافی بینشی در سیاست‌گذاری فرهنگی کشور شده بود که طبعاً حوزه‌های دیگر به‌ویژه اقتصاد و سیاست هم از آن بی‌تأثیر نبودند. او با آن ویژگی‌های منحصر بفردی که داشت، زود متوجه آن شد و به نقد آن پرداخت. طبعاً کارگزاران دولتِ وقت به‌ویژه کارگزاران فرهنگی، نسبت به مجله‌ی سوره معترض بودند و بعید نیست که مدیریت را تحت فشار گذاشته باشند، اما آقای زم انصافاً ایستادگی می‌کرد. اگر این ایستادگی‌ها نبود مجله‌ی سوره‌ی دوران شهید آوینی خیلی زود تعطیل می‌شد. بنده آن زمان هر از گاهی از طرف آقای سرشار در شورای فرهنگی حوزه شرکت می‌کردم که شهید آوینی هم معمولاً از طرف مجله‌ی سوره شرکت می‌کردند، به همین دلیل شاهد بعضی اخبار بودم و الان نمونه‌هایی از حمایت حوزه از مجله‌ی سوره و یا هزینه‌های که به همین دلیل می‌پرداخت در خاطرم هست. مانند آن چه که در ماجرای خنجر و شقایق پیش آمد که موجب شد مدیریت وقت صداوسیما حوزه را بایکوت کند. غرض این که تصور می‌کنم آن اختلافی که این روزها دوستان می‌گویند اگر واقعی باشد، اندیشه‌ای نبوده است. احتمالاً ریشه‌ی این گلایه‌ها به واحد تلویزیونی برگردد که شهید آوینی آنجا را فعال کرده بود و به هر کجای جهان اسلام که مبارزه‌ای بود گروه فیلمبرداری می‌فرستاد. مانند بوسنی، افغانستان، تاجیکستان، لبنان، شمال پاکستان و جاهای دیگر که الان در خاطرم نیست. حدس می‌زنم حوزه نمی‌توانسته این دوستان را درست پشتیبانی کند و موجب کدورت شده باشد، این بعید نیست و اصولاً بدقولی زیاد پیش می آمد.

 

تنها امکانات نبوده، بالاخره دیدگاه کلان ایشان مقابل بعضی دیدگاه‌های به ظاهر انقلابی بوده و این در سینما و... قابل مشاهده است؟

بنده که کم و بیش دستی نه خیلی از دور در آتش داشتم این طور فهمیدم که عرض کردم. با این حال توصیه می‌کنم اگر کشف این مسائل امروز اهمیتی دارد که به نظر من ندارد، به سراغ اهلش بروید. فراموش نکنید که ما نسبت به گفته‌هایمان مسئول هستیم و لذا باید انصاف و تقوا را رعایت کنیم ولو این که امروز احیاناً  با آقای زم در مسائلی اختلاف داشته باشیم.

 

قبل از آقای آوینی جُنگ سوره منتشر می‌شده است، فکر می‌کنم قصه بوده است یا داستان‌هایی از جنگ، ولی این آدم، به حوزه می‌آید و این ظرفیت را ایجاد می‌کند. حوزه در فکر سوره موثر نبوده است؟

جُنگ سوره کتاب بود که از اوایل دهه‌ی شصت به کوشش آقای سرو( دکتر حسن پورمند) به صورت گاهنامه منتشر می‌شد. اما مجله‌ی سوره در اواخر سال 67 توسط سید محمد آوینی پا به عرصه‌ی وجود گذاشت. بعد از مدتی سید محمد جایش را به برادرش، سید مرتضی داد و انصافاً مجله خیلی درخشید. این نشان می‌دهد که حوزه در همان چارچوب کلی خودش دست سردبیرها را باز می‌گذاشت. اصلاً آقا مرتضی خط‌مشی مجله را عوض کرد و مباحثی را به مجله کشاند که سوره‌ی اولیه برای آن طراحی نشده بود. این شاهد خوبی بر همان مطلبی است که عرض کردم. آن فضای آزاداندیشانه‌ای که آن زمان در حوزه بود در هیچ جای دیگر نبود، حداقل بنده سراغ نداشتم، اگر بود شاید آدمی مانند آوینی آنجا را انتخاب می‌کرد!

 

همان طور که گفتید ابتدا سردبیر سوره سید محمد آوینی بود اما می دانیم که او و دوستانش در اعتراضی استعفا دادند و از مجله رفتند، اعتراض برای چه بود؟

من آن زمان با این دوستان ارتباطی نداشتم اما از حرف‌های آقای سرشار که به آنان نزدیک بود می‌شد فهمید به خاطر کم‌بود امکانات است وگرنه اگر اختلافات فکری بود آقا مرتضی که از نویسندگان سوره و طبعاً به این دوستان نزدیکتر بود تا به آقای زم، سردبیری مجله را قبول نمی‌کرد بلکه پشت برادرش و آن گروه را می‌گرفت! اما او قدر سوره را می‌دانست وگرنه قبلاً هم در مجله‌ی اعتصام و دیگر مجلات جهاد خیلی قلم زده بود. اما منجر به ایجاد جریانی نشده بود. بنابراین تعطیلی سوره را به نفع نمی‌دانست. شاید دواطلبانه سردبیری آن را به عهده گرفت.

 

نگاه آقای آوینی به هنگام سردبیری چه بود و چه ویژگی‌هایی داشت؟

نگاه شهید آوینی، نگاهی کلان و جریان‌ساز بود و افق دید او بسیار بلندتر از دیگران بود. جهان غرب و منابع فکری آن را خوب می‌شناخت. جریان روشنفکری داخلی را هم می‌شناخت و پایه و مایه‌ی آنان برایش مشخص و معلوم بود. او  به آینده‌ی انقلاب اسلامی که همان ایجاد تمدن اسلامی است، اعتقاد داشت و لذا از برخوردهای قبیله‌ای و سیاسی پرهیز داشت. دیگر این که جاذبه‌اش خیلی زیادتر از دافعه‌اش بود. چون با هنرهای مختلف آشنا بود، میزان اهمیت و اثر هر یک از آنها را در روزگار ما می‌دانست بنابراین در پرداختن به آنها در مجله اولویت‌بندی کرد. به بعضی از هنرها خیلی می‌پرداخت و به بعضی کمتر. مخصوصاً به سینما به عنوان هنر رسانه‌ای و ادبیات به عنوان هنر اندیشه‌ساز و الهام بخش دیگر هنرها، توجه ویژه‌ای داشت.

 

ظرفیت‌های دیگری که ایجاد کرد چطور؟ جاهایی مثل دفتر مطالعات دینی و یا گروه تلویزیونی حوزه آیا فکر خود ایشان بود؟

اتفاقا مواردی که نام بردید نشان می‌دهد بین مدیریت و ایشان اشتراکات و همکاری‌هایی بوده که فقط به مجله‌ی سوره اکتفا نمی‌شد از جمله همین‌ها که گفتید. اما این که فکر ایجاد این دفاتر از ایشان بوده یا کسی دیگر، دقیقاً نمی‌دانم اما می‌دانم که به هر یک از آنها اعتقاد داشت و برای هر دو دفتری که گفتید وقت می‌گذاشت.

 

می‌دانیم که بعد از شهادت به آقای آوینی خیلی توجه می‌شود آیا این توجه قبل از شهادت و در حوزه هم بوده است؟

فراموش نکنید در حوزه‌ی هنری همیشه شخصیت‌های بزرگ و تأثیرگذار فراوان بوده است که هر کدام در رشته‌ی خود مورد احترام اهالی آن فن هستند. قدیم‌ها، هنگام ورود ما به حوزه، بزرگانی مانند استاد اوستا را داشتیم که مجموعه‌ای از فضایل اخلاقی و علمی و ادبی بود. هم در زمان شهید آوینی و هم الان هم بزرگانی در حوزه هنری تشریف دارند که بارها در بیان رهبری از آنان تجلیل شده است.

 

طبیعی است آن شهید در هنگام ورود به حوزه‌ی هنری به دلایلی از جمله خودداری و پرهیز از شهرت خودش خیلی شخصیت شناخته شده‌ای نبود اما در همان مدت کوتاه چهار - پنج ساله به جایگاه ممتاز و قابل احترامی رسید. به‌ویژه این که در میان آن گروه سومی که عرض کردم، گاهی نقش مرجعیت و رهبری داشتند. به یاد دارم آن روزها رایج بود هر گروه اعم از آن وری‌ها و این وری‌ها، معمولاً از طریق امضای اعلامیه‌ها افراد خود را به رخ هم می‌کشیدند. روشنفکرها معمولاً از طریق درج تسلیت مرگ کسی از خودشان و  حزب اللهی‌ها و انقلابی‌ها هم بیشتر در محکومیت واقعه‌ای، مانند کشتار مسلمانان بوسنی و.... عده و عٌده‌ی خود را نشان می‌دادند.  در این سو همیشه نام سید مرتضی آوینی اول اعلامیه‌ها بود.

 

 اما آقای آوینی بعد از شهادت بسیار بسیار بیشتر از زمان خودش مشهور شدند و درخشیدند و این خاصیت شهادت است. اشخاصی که صاحب اندیشه باشند؛‌ بعد از شهادت  بسیار مؤثرتر از حیاتشان می‌شوند همچنان که شهید مطهری با مطهری پیش از انقلاب و قبل از شهادت یکی نیستند. آقای آوینی آدم‌ مخلصی بود، جویای نام نبود و این سنت خداست که آدم‌های مخلص را نامدار و مشهور می‌کند. در این میان توجه ویژه‌ی رهبری به ایشان و شرکت در تشییع جنازه ایشان بسیار معنادار بود و مردم ما بیشتر متوجه ایشان شدند.

 

یکی از توانایی ایشان این بود که افراد مختلف را توانست دور خودش جمع کند و این منحصر به افراد مذهبی هم نبود. چطور شد که اینها بعداً‌ در حوزه نماندند و الان  متفرق هستند؟

بی‌شک فقدان خود شهید آوینی می تواند از عوامل اصلی این امر باشد. اما این که می‌فرمایید، دوستان و همکاران او منحصر به مذهبی‌ها هم نبود، ممکن است چند نفری هم این طور باشد اما باید توجه داشته باشیم که آقای آوینی این افراد را  جمع می‌کرد و از آنها استفاده می‌کرد. پیش نمازشان نمی‌کرد بلکه از توان آن‌ها در حوزه‌هایی که توانایی داشتند برای مقابله با اندیشه‌های ضدانقلابی و روشنفکری استفاده می‌کرد. متأسفانه بعضی از این افراد بعدها با آویزان شدن به آن رابطه و همکاری در میان جبهه‌ی حزب اللهی‌ها اعتباری یافتند و از این فرصت بیش از این که به جبهه‌ی انقلاب نفع برسانند، آسیب رساندند و  سعی کردند بزرگان و مؤثر این جبهه را بزنند!

 

 به طور کلی ویژگی‌های شهیدآوینی از نظر شما چیست؟

من برای آقای آوینی سه ویژگی‌ قائلم که می‌تواند مشخصه و معیار هنرمند انقلابی باشد. اول ایمان است، ایمان وسیع به خدا و به آینده‌ی دین و انقلاب اسلامی. دوم اخلاق است. آوینی شخصیتی به شدت اخلاقی و متشرع بود. این قدر اخلاقی بود که حتی نسبت به مخالفین خودشان هم از واژه‌های بد استفاده نمی‌کرد. یک روز صبح دیدم که آقای آوینی خیلی عصبانی است و در راهروی جلوی آسانسور ایستاده است. حاجی را تا آن زمان آن طور ندیده بودم، آدم همیشه خوش برخوردی بود. گفت آقای فلانی عبدالله تعلیمی-راننده- نیامد؟‌ گفتم نمی‌دانم لابد نیامده. آقای تعلیمی ساکن اسلامشهر بود. از آقای سلامت‌منش که کارهای اجرایی مجله را انجام می‌داد پرسیدم چه خبر است؟ گفت مجله حروفچینی شده است. مقاله‌ی آقا مرتضی یک واژه‌ی اشتباه دارد. مطلبی را در نقد وزیر ارشاد -سید محمد خاتمی- نوشته بود. به جای وزیر محترم ارشاد در حروفچینی درج شده بود وزیر مختار ارشاد. آقای آوینی گفته بود که مجله را نگه دارند و توزیع نشده بود. نامه‌ای نوشت به وزیر ارشاد برای عذرخواهی و گفت حتماً‌ اصلاح می‌کنیم. بعد هم  شنیدم، همه‌ی کارمندان و کارکنان سوره ماندند و با لاک اصلاح کردند و مختار را کردند محترم. و این در حالی بود که شدیدترین انتقادها را به وزیر ارشاد وقت داشت. اتفاقا مختار به لحاظ طنز مناسب‌تر بود ولی از این اتفاق خیلی برافروخته شده بود. ویژگی سوم ایشان دانش و اطلاعات فراوانش بود. مدام می‌خواند و خودش را به روز نگاه می‌داشت.

 

اگر الان بود چه کار می‌کرد؟

نمی‌دانم خیلی قضاوت مشکل است. خیلی کسانی که ما فکر می‌کردیم تا آخر با انقلاب می‌مانند و حتی از آقای آوینی هم خودشان را متشرع‌تر نشان می‌دادند، بعدها سر از جاهای دیگر و گرایشات دیگری درآوردند. اما آوینی‌ای که ما دیدیم اصل و اساسش درست بود و به گمانم در همین حوزه‌هایی که فعالیت می‌کردند می‌ماندند و کار می‌کردند و حتماً‌ نقش رهبری هم داشتند. با توجه به دانشی که داشت حتماً مخالفان زیادی داشت از آن طرف هم طبیعتاً جبهه‌ی روشنفکری آوینی را می‌زد، شک نکنید. در واقع آوینی را دو گروه می‌زدند. مرتجعین و روشنفکران. آوینی با این دو گروه حتماً مشکل داشت.

.

*رییس حوزه هنری انقلاب اسلامی

 

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

آن روز سخت...

شهادت جوهر آدمی را آشکار می‌کند

موتوا قبل ان تموتوا

تشییع شهید

یک دسته ریحان

آن روزهای شیرین...

بچه‌های آنارشیست آقامرتضی*

به سادگی چای خوردن

آن صدای ماندگار*

بعدِ آقا سید مرتضی...

آوینی کیست؟

به قتلگاه می‌روم

تنها برای یادگاری

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی