X

دام شتاب شیطانی

دام شتاب شیطانی -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 9 نفر
 
هالیوود شیطان
وضع تاریخی ما و سینما

سینما محصول وضع مدرن است. در دوره‌ی جدید، هیچ هنری به اندازه‌ی سینما، بر روان و رفتار جامعه‌ی جهانی تأثیرگذار نبوده و هیچ هنری هم به اندازه‌ی سینما، از ابزارهای اهریمنی و شرور استفاده نکرده است. هالیوود کانون تقلیل بشریت است. این هنر چیست که بشر در دوره‌ی جدید به آن رسیده است؟ چه‌قدر ریشه‌ی تاریخی دارد؟! از آن‌جا كه در دوره‌ی جدید، ابزارهای لازم وجود دارد، سینما متولد می‌شود؛ اما ریشه‌های آن بسیار کهن‌تر است و در جان آدم غربی است. امروزه انسان غربی بیش از تئاتر ـ ‌علی‌رغم آن‌که تئاتر زنده است‌ـ به سینما هجوم می‌برد. سینما کارخانه‌ی رؤیاسازی انسان غربی است و تاریک‌خانه‌ای است جادویی تا انسان را غرق در نسیان می‌کند و التیامی شود بر رنج امروزینش و کورسویی برای فردایش!

یونانی‌ها، بصری‌ترین تمدن جهان باستان هستند كه غرب امروز هم میرا‌ث‌دار آن است. تمامی ابزارهای بصری را غرب خلق کرده است. کار غرب، نه‌تنها بصری کردن بلکه به ابتذال کشاندن هرآن‌چیزی است كه اصیل است. نه‌این‌که هرچه باطن است را آشکار کند، بلکه باطن را از آن بگیرد و چهره‌ای ظاهری به آن بدهد. غرب، هرجا كه وارد می‌شود همین وضعیت را پدید می‌آورد. شاهد این مدعا، بلایی است که غرب بر سر ادبیات و موسیقی هند آورده است! جامعه‌ی هند امروز، یک جامعه‌ی فاسد و جنایی است.

این غرب به هیچ یک از ارزش‌های خود نیز پایبند نیست. امروزه غرب دیگری به نام غرب دور ـ ‌یعنی آمریکا ‌ـ متولد شده است که به هیچ‌یک از ریشه‌های رنسانسی، اعتقادی ندارد. یک سیستم سرمایه‌گذاری است که سینما، علم، هنر، فلسفه، دین و... را برای به ابتذال کشاندن کل بشریت، در اختیار گرفته است.

حال سخن این‌جاست که ما در وضعیت تاریخی‌ای که در آن هستیم، چه نسبتی می‌توانیم با این سینما داشته باشیم؟ پدیده‌ای که با وصفی که اجمالاً بیان شد، بستری مهیا می‌كند تا ما را به آلودگی بکشاند. باید بسیار مراقب باشیم. مسئله‌ای که امروزه باید بپرسیم و باید بدانیم این است كه آیا ما می‌خواهیم ماده‌ی تمدن غرب باشیم یا می‌خواهیم غرب را ماده‌ی تمدن خود كنیم. امروزه، جهان ماده‌ی تمدن غرب است. اما اگر این مسئله معکوس شود، سینمای غرب، ابزار کار ما می‌شود و در این صورت، ما می‌فهمیم که باید چه کار کنیم و تا کجا پیش برویم و تا کجا پیش نرویم.

سینما، شمشیری دو لبه است. یعنی اگر ما ابزارهای لازم را نداشته باشیم و سینما را خوب نشناسیم، به دام آن می‌افتیم. همان‌گونه كه در وضعیت اكنون‌مان، به دام غرب افتاده‌ایم. تاریخ ما ذیل تاریخ غرب قرار گرفته است و این اولاً حوالتی تاریخی است؛ اما ما و علی‌الخصوص روشن‌فکران ما نیز برخوردی سطحی با غرب داشته‌ایم. برخورد ما با غرب، صرفِ تکرار صورت بی‌معنای آثار غربی، بوده است. ما در این دوره‌ی تاریخی، نسبت به ارزش‌های مسلط جهانی منفعل بوده‌ایم. برخلاف غرب که در این دوره‌ی تاریخی، با خودآگاهی، به بسط نفسانیت و استیلاجویی اهتمام داشته است.

سینما در غرب راه خود را می‌یابد و پیش می‌رود و اقتضائاتش درون عالم غرب و در مراد انسان غربی مراعات می‌شود؛ تحقق سینما ملازم بوده است با بسط تاریخی انسان غربی. لیکن ما وضع دیگری داریم. ما نباید از سینما، چیزی فراتر از امکان‌هایی که دارد، مراد کنیم؛ ضمن آن‌که بهره‌گیری از امکان‌های سینما در دوران گذارمان نیز بدون شناخت سینما و اقتضائات آن ممکن نیست.

به‌عنوان نمونه، ما نباید انتظار داشته باشیم که سینما از عهده‌ی بیان هر مضمونی برآید؛ به‌طور مثال ما  نباید داستان‌های قرآنی و وحیانی مثل داستان اصحاب کهف را به بیان سینما بیاوریم؛ چراكه سینما بسیار خطرناک است. هر اثر سینمایی در درون تاریخ و زمان تاریخی در حال اتفاق افتادن است. سینما ناگزیر است و هیچ چاره‌ای ندارد که چهره‌ها، داستان‌ها و حقایق را از باطل به ظاهر بیاورد. اما از آن‌جا كه بیان سینمایی، انتزاعی نیست، «به ظاهر آوردن امر باطنی» باید در زمان روی دهد؛ در حالی که داستان‌های وحیانی بیش‌تر جنبه‌های وجودی دارند و فرازمانی هستند. داستان‌های وحیانی رویدادهایی نیستند که در گذشته اتفاق می‌افتند؛ بلكه نشانه هستند.

به‌عنوان مثال، داستان هبوط آدم، داستان یك رویداد نیست که در بیرون اتفاق می‌افتد كه بتوان آن را سینمایی كرد. مثلاً در بیانی سینمایی، خداوند را از پشت پرده نشان دهیم و جبرئیلی بیاوریم و بعد آب و گل را برداریم و آدم و حوایی خلق کنیم. هرگز این‌گونه نیست. تمام این امور، تمثیل است و این قصه‌ها، اسطوره‌پردازی است. هبوط، حادثه‌ای است که جزو اسرار است؛ یعنی مسئله‌ای که سرشت آن سرّ است و با سینما، از آن راززدایی می‌شود. سینما، هنر است و لذا تذوقی، خلاقانه و تخیلی است. اما وحی از این جنس نیست.

هبوط، هر لحظه و آنی، در وجود هر یک از ما، در حال اتفاق افتادن است. مثلاً این سؤال خطرناکی است كه بپرسیم خدا آدم و حوا را در كدام هزاره از تاریخ خلق کرده است. نباید یک حادثه‌ی متعالی را به یک اتفاق تاریخی تأویل كرد. این امر، فقط مسئله‌ی سینما نیست، بلكه خود تاریخ هم ممکن است به‌نحوی نوشته شود كه این امر را تقلیل دهد.

ما اگر عقیده‌ای قدرتمند داشته و با اصول و ریشه‌هایمان ارتباط داشته باشیم، دستمان برای انتخاب باز است و منحرف نمی‌شویم. اما اگر از اصول و ریشه‌هایمان دور شویم و از روی ذوق، یا اضطرار و یا به خاطر شرایطی تاریخی که در آن قرار گرفته‌ایم، از مظاهر غرب بهره بگیریم، به خطا رفته‌ایم. اگر می‌خواهیم از سینما بهره‌ای بگیریم، شرط آن، عقیده و ایمانی استوار است که قابلیت‌های سینما را بسنجد و در خدمت خود بگیرد. همان‌طور که در صدر اسلام اتفاق افتاد و با ورود اسلام به تمدن‌ها و فرهنگ‌های دیگر، تمام جهان، ماده‌ی تمدن اسلامی شد. قرآن به‌طور بالقوه امتی نو را پایه‌ریزی کرد كه فلسفه‌ی یونانی، حکمت ایران باستان و...، همگی ماده‌ی تاریخ اسلام و تفکر اسلامی شدند.

ما می‌توانیم سینمایی برای دوران گذر از وضع تاریخی‌ای که در آن هستیم، داشته باشیم؛ اما باید با صبر و تأمل با سینما برخورد کنیم و از شتاب‌زدگی بپرهیزیم. به بیان مرحوم فردید، عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم، عصری است که با شتابی شیطانی حرکت می‌کند. متأسفانه مشاهده می‌کنیم كه در جامعه‌ی ما، این شتاب شیطانی، تا حدودی جای تأملی الهی و معنوی را گرفته است. ما باید فیلمی که می‌سازیم، با تأمل، دقت، مراقبت و برنامه‌ریزی درازمدت باشد. این تأمل باید نهادینه شود. در هنر سنتی ما این صبر به‌وضوح دیده می‌شود. مثلاً در سازندگی و آفرینندگی مسجد شیخ لطف‌الله، مسجد جامع اصفهان، مسجد امام و...، هیچ‌جا شتاب شیطانی دیده نمی‌شود؛ یا در هنر خطاطی و سایر هنرهای سنتی ایران.

مشکلی كه در دوره‌ی جدید وجود دارد این است كه ابزارهای لازم برای شتاب وجود دارد. ما باید مواد و مصالح مرغوب فراهم بیاوریم و این زمانی فراهم می‌شود که ما درست مواد را انتخاب کنیم و زمانی می‌توانیم مواد را درست انتخاب کنیم که درباره‌ی مواد، آگاهی داشته باشیم. اگر هیچ یک از این کارها را انجام ندهیم و خیلی سریع همه را بیاوریم، در دام اقتضائات آن‌چه ساخته و آفریده‌ایم، خواهیم افتاد. می‌توانیم ده‌ها برنامه‌ی ساخت فیلم را به موازات و با دقت و تأمل پیش ببریم. مهم نیست كه هرکدام چندین سال طول بکشد؛ اما بعد از چند سال، روی ریل می‌افتد.

اگر قرار است یک تاریخ، یک دنیا، یک هنر و یک انسان دیگری بر صحنه بیاید، باید بهای آن پرداخته شود. زمانی که یک قهرمان پرش می‌خواهد بپرد، برای این‌که این پرش خوب اتفاق بیفتد و درست خیزش کند و بیش‌تر پرش كند، لازم است که دورخیز کند؛ اگر همان‌جا بایستد، محال است بتواند پرش خوبی داشته باشد. هرچه این دورخیز با دقت، مراقبت، تمرکز، تأمل و حساب‌شده‌تر باشد، جهش و خیزش بیش‌تر می‌شود.

ما الان در دوران دورخیز هستیم. خیلی از افراد حاضر نیستند این مسئله را بپذیرند. ما تصور می‌کنیم پریده‌ایم و این، تصوری خطاست. امروزه ما همه‌ی مسائل، حتی حقیقت اسلام را با سیاست محک می‌زنیم. این مسئله‌ی خطرناکی است. باید چهره‌های فرهیخته گرد هم بیایند و برای دورخیز و برداشتن گام‌ها، تأمل كنند. غرب یک ویترین بزک شده است كه می‌توان با چند سنگ آن را شکست؛ البته اگر زمینه‌های فکری لازم را نداشته باشیم، اولین گزینه، تیغ و تیر و شمشیر خواهد شد ـ‌ مانند سلفی‌ها. لیکن ما باید سنگرهای خود را بشناسیم و بدانیم و از این دورخیزها نترسیم. بهای دورخیز را باید پرداخت؛ این‌ها، دورخیزهای تاریخی ماست. تیر و تیغ شمشیر، آخرین گزینه است.

 

* کارشناس ارشد فلسفه‌ی غرب

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

افول زبان قصه‌گو

سینمای سنتی

تحویل امر مقدس به سینما

ناواقع‌گرایی سینمای ایرانی

سینمای ملی چگونه سینمایی است؟

هویت بحرانی سینمای ایرانی

سینما به روایت سینما

سینمای ملی چگونه شکل می‌گیرد؟

سیاست و سینما

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی