X

ساخته شدن علوم و عقل سیاسی در تمدن اسلامی

ساخته شدن علوم و عقل سیاسی در تمدن اسلامی -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 1 نفر
 
ساخته شدن علوم و عقل سیاسی در تمدن اسلامی
بررسی نقش اقلیت‌ها در بنیان‌های سیاستِ سرزمین‌های اسلامی

  1

مرحوم مرتضی مطهری در سال 1346 (محرم 1388 قمری) سه سخنرانی درباره‌ی اسلام و ایران ارائه می‌کنند که عنوان یکی از این سخنرانی‌ها خدمات متقابل اسلام و ایران است. پس از تدوین متن این سخنرانی‌ها، مباحث ایشان در مجموعه‌ای به‌همین عنوانِ خدمات متقابل اسلام و ایران منتشر شد. مفروض ایشان این است که «ما مسلمانان ایرانی به ‌حکم اینکه اسلام مذهب ماست به آن ایمان داریم و به‌حکم اینکه ایران میهن ماست به آن مهر می‌ورزیم». اینچنین مسئله‌ی رابطه‌ی اسلام و ایران برای متفکر ایرانی به یک دشواره‌ی معرفت‌شناختی بدل می‌شود.

عمده‌ترین پرسش‌ها در باب مسائل مشترک اسلام و ایران چنین برشمرده می‌شود: نحوه‌ی جمع بین عواطف مذهبی اسلامی و عواطف میهنی ایرانی؛ دگرگونی‌هایی که اسلام با ورود به ایران در این سرزمین رقم زد و اینکه اسلام «از ایران چه گرفت و به ایران چه داد؟»؛ سهم ایرانیان در مجموع خدماتی که ملل مختلف پس از گرویدن به آن به تمدن اسلامی ایفا کردند و انگیزه‌های ایرانیان. بر این اساس، برای پاسخگویی به سه مسئله‌ی یاد شده، کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران در قالب این سه بخش تدوین می‌شود: اسلام و مسئله‌ی ملیت؛ خدمات اسلام به ایران؛ و خدمات ایران به اسلام. مرحوم مطهری نتیجه می‌گیرند که «مسائل مشترک اسلام و ایران هم برای اسلام افتخارآمیز است، هم برای ایران».[i]

شهید مطهری در کتاب خود بر سهم ایرانیان متمرکز شده است، و خطابه‌های پرمخاطب ایشان درست در زمانی ارائه شده است که «امر ملی» یکی از مسئله‌های گفتمان‌های فلسفی و سیاسی دهه‌های 1340 و 1350 بود. می‌توان از منظر ساخته شدن علم و عقل سیاسی، تمام خارجی‌ها یا اقلیت‌های تمدن اسلامی را در افق تاریخی-جغرافیایی مشترکِ «تمدن اسلامی» محور پژوهش قرار داد.

 

  2

گروهی از اقلیت‌های نژادی، زبانی و دینی ساکن سرزمین‌های اسلامی از جمله نخستین آورندگان فکر عقلانی و علوم ریاضی و تجربی به سرزمین‌های مسلمانانِ سده‌های نخست هجری بوده‌اند. شمار قابل توجهی از این اقلیت‌های نژادی، زبانی و دینی در مقام دبیر، دیوانی، مشاور، منجم، طبیب، مترجم، شارح، مصحح و معلم با درباریان و حاکمان مسلمان همکاری می‌کردند. نقش استراتژیک این اقلیت‌ها را نمی‌توان در ساخته شدنِ بنیان‌های سیاست نظری و سیاست عملی در سرزمین‌های اسلامی نادیده گرفت.

نقش‌آفرینی این اقلیت‌ها ابتدا از عرصه‌ی مهارت‌های زبانی و اداری شروع می‌شود و در مرحله‌ی دیگر، از رهگذر «زبان» و «دانش‌های اداری-اجرایی» به دگرگونی‌های تئوریک در سامان دانش‌های عقلی و عملی مسلمانان می‌انجامد. در قرون اولیه و همچنین در قرون میانه‌ی اسلامی در تولیتِ مناصب دیوانی، در اداره‌ی نهادهای علمی و در نهضت‌های مختلف ترجمه زرتشتیان، مسیحیان، کلیمیان و شماری از کافرکیشان عمدتاً به ‌دلیل تسلط بر زبان‌های پهلوی، هندی، سریانی، لاتینی، عبری و یونانی و بر پایه‌ی آشنایی با علوم عقلی و علوم تجربی، واسطه‌ی انتقال میراث عقلی-علمی ایرانی، هندی، یونانی و رومی به سرزمین‌های اسلامی بوده‌اند. برخی از این مترجم‌-‌متفکرانِ سده‌های نخستین و میانه‌ی اسلامی البته مسلمانانِ ظاهر بوده‌اند. در میان این اقلیت‌های دینی و زبانی سرزمین‌های اسلامی بوده‌اند، کسانی‌که هیچ‌گاه به رژیم خلافت گردن ننهادند.

 

  3

اقلیت مؤثر نخست، ایرانیان یا زرتشتی‌تبارانند. مشهورترین و قدیمی‌ترین مترجم-متفکر دوران اسلامی، ابومحمد بن المقفع ایرانی است که علاوه بر ترجمه‌ی متون پهلوی به عربی، در آموزش آداب حکمرانی و اداره‌ی امور سیاسی و اجتماعی به حکمرانان مسلمان نقش‌آفرین بوه است.[ii] وی را شاید بتوان نخستین و مؤثرترین آموزگار آداب دیپلماسی و سیاست‌گذاری داخلی و خارجی در دستگاه خلافت اسلامی نوتأسیس بغداد دانست. ابن مقفع هر چند اظهارِ اسلام کرده بود، اما همواره در دربار خلفا یک دیگری باطناً مجوس بود که مصلحتاً، به ‌دلیل تسلط وی بر فنون دیوانی و آداب حکمرانی و آنچه امروز آداب دیپلماسی و سیاست‌گذاری عمومی و سیاست‌گذاری خارجی محسوب می‌شود، به‌عنوان ملازم و مشاور حکام پذیرفته شده بود. وی متن برجسته‌ی ادبیاتِ تعلیمی یعنی کلیله و دمنه را که از منظر فلسفه‌ی سیاسی بهره‌های بسیار دارد، از زبان پهلوی به عربی برگرداند و برای نخستین بار ادبیات حکم‌رانی و سیاست‌گذاری مدبرانه، رئالیستی و خردگرایانه را در اختیار نخبگان سیاسی بغداد قرار داد.[iii] در همین ‌راستا، این عضو گروه اقلیت ایرانیانِ دربار حاکم اسلامی، متن پارسی خدای‌نامه را که شرح احوال شاهان ایرانی است، با عنوان سیر الملوک العجم به زبان عربی برگرداند.[iv]

از میان ایرانیانِ مؤثر دیگر در ساخته شدنِ عقل سیاسی در دربار خلفای بغداد، می‌توان به برمکیان اشاره کرد. از جمله باید از نهضت ترجمه یاد کرد که مهم‌ترین واسطه‌ی انتقال آثار و دانش‌های ایرانی، هندی و یونانی به جهان اسلام بود.[v] یحیی برمکی و پسرش جعفر برمکی (۱۵۰ه/ ۷۶۷م - ۱۸۷ه/ ۸۰۳م) از وزیران ایرانی‌تباری بودند که در دربار هارون‌الرشید در انتقال علوم عقلی ایرانی و یونانی کوشیدند. یحیی برمکی در علم منطق و در مناظره چیره‌دست بوده؛ وی زبان پهلوی می‌دانسته و گاهی بر ترجمه‌ها نظارت هم می‌کرده است. خاندان برمکی به احیای سنن و آداب ‌و رسوم ایرانیان در دستگاه خلافت کمک شایان کرد. روی کار آمدن خاندان برمکی و نفوذ آن‌ها در دستگاه خلافت سبب گردید که ایرانیان و سایر فرق «شعوبیه» و «زنادقه‌ی مانوی» و «شیعیان علوی» که جملگی دشمن تسلط نظم مذهبی-سیاسی خلافت بر ایران بودند، در دستگاه برامکه و به‌طور غیرمستقیم در دستگاه حکومت نفوذ یابند و به یاری برمکیان کلیه‌ی کارها را از دست خلیفه خارج کنند؛ به‌طوری که عملاً رفت‌وآمد و مراجعات مردم به دستگاه برامکه بیش از قصر خلیفه بود.[vi] اینان از جمله گروه‌های اقلیتی‌اند که برای نخستین‌بار در دوران اسلامی در ترجمه‌ی بخش بسیار مهمی از آثار ایرانی و یونانی به زبان عربی جَهدی بلیغ مصروف داشتند. در کنار نهضت ترجمه، نخستین تألیفات در زمینه‌های مختلف علوم نیز در دوران حضور برمکیان در کانون قدرت خلافت آغاز شد.

زوال قدرت برمکیان نیز با هویت اقلیتی آنان در پیوند بود: تقابل کشمکش‌آمیز هویت اقلیت ایرانی و هویت اکثریت عربی در دستگاه خلافت آن روز، اتهام پیوند یحیی بن خالد برمکی و پسرانش جعفر و فضل و... با زندیقان و ملحدان، و گرایش آنان به اقلیت شیعه‌ی علوی خود از جمله‌‌ی زمینه‌های زوال قدرت ایرانیان در دستگاه خلافت هارون‌‌الرشید بوده است.

 

  4

گروه اقلیت کلیمیان شرق تمدن اسلامی و نیز کلیمیان غرب تمدن اسلامی، از جمله فعالان حوزه‌ی تولید عقلانیت دینی و فلسفی در بلاد اسلامی بوده‌اند، و طی سده‌های دوم و سوم هجری و طی سده‌های پنجم و ششم هجری در خراسان، بغداد، دمشق و اندلس در ساخته شدن بنای معظم عقلی مدد رسانده‌اند. به برخی از آن‌ها در اینجا اشاره می‌کنیم. در میان آنان البته متفکران فلسفه‌ستیز نیز می‌توان یافت.

مترجم عربی مِگاله یا المجسطی (یا به لاتینی Magasiti) تألیف کلاودیوس بطلمیوس، سهل بن ربّان الطّبری معروف به بَربون از کلیمیان مرو در خراسان بود. سهل بن ربّان الطّبری در بغداد علاوه بر اینکه مترجم هارون‌الرشید بود، دانشمند و معلمی برجسته نیز بود. پسر همین کلیمی، با نام علی بن سهل بن ربّان الطیری نیز از دانشمندان بغداد بوده است.

ناگفته نماند که تا این دوره، انتقال علوم عقلی یونانی به جهان اسلام هنوز در حوزه‌ی فلسفه‌ی سیاسی برای مسلمانان ثمره‌ی بزرگی نداشته است. تا پایان دوران هارون‌الرشید در حوزه‌ی فلسفه‌ی ارسطو گویا کاری صورت نگرفته بود، و «حکیم یونانی» را فقط مرجع و حجت در علم منطق می‌دانستند.

برجسته‌ترین و واپسین فیلسوفِ کلیمی‌مسلکِ حوزه‌ی شرق تمدن اسلامی ابوالبرکات، هبه الله علی بن ملکا ابوالبرکات البغدادی البلدی، معروف به اوحد الزمان (متوفی 547ه) است که در ماجرای فکر ضد فلسفی در تمدن اسلامی نقش‌آفرین بوده است. وی طبیبِ دربار خلیفه المستنجد بود، و گویا در اواخر عمر مصلحتاً مسلمان شده است. فخر رازی در پیکار با فکر فلسفی، با المعتبر فی الحکمه‌ی ابوالبرکات مأنوس بوده و از او بسیار تأثیر برگرفته، و ملاصدرا به آثار او توجه داشته است. وی با پنج واسطه در سلسله‌ی شاگردان فارابی قرار می‌گیرد. اغلب اساتید ابوالبرکات غیرمسلمان بوده‌اند. ابوالبرکات بغدادی میان فلسفه و سیاست تعارض می‌دیده و بر جدایی آن‌ها اصرار داشته است.[vii]

برجسته‌ترین فیلسوف کلیمی‌مسلکِ حوزه‌ی غرب تمدن اسلامی نیز موسی بن میمون القرطبی (1134-1204 میلادی/530-601ق) است که در ماجرای فکر فلسفی اسلامی سهمی دوگانه دارد. وی در اسپانیای دوران موحدون و در سال‌های محنت خود در قاهره، علاوه بر شرح آثار ارسطو و تعمق در بنیان‌های فکر فلسفی-کلامی اسلامی، در انتقال میراث عقل اسلامی به جهان لاتینی، کلیمی و مسیحی نیز نقشی بارز داشته است. ابن‌میمون به «توفیق بین متن کتاب مقدس و فلسفه‌ی ارسطویی» قائل بود. وی سهمی عمده در تکوین عقل کلیمی و جایگاهی استراتژیک در انتقال میراث فلسفی اسلامی به جهان فکر فلسفی کلیمی داشته است. کتاب اصلی ابن میمون دلاله الحائرین است که همچون بسیاری از کتب کلیمی قرون میانه، در اصل به زبان عربی نوشته شده است.[viii]

 

  5

ابن ابی اصیبعه (596- 688ه) در عیون الانباء فی طبقات الاطباء از زبان فارابی داستانی درباره‌ی ظهور فلسفه در یونان و سپس در اسکندریه نقل می‌کند که در باب نقش غیرمسلمانان در انتقال علوم یونانی به بلاد اسلامی بسیار گویا است. طبق این گزارش، همزمان با ظهور اسلام، کار تولید و آموزش فکر علمی و عقلی از اسکندریه‌ی مصر به انطاکیه منتقل شد. پس از مدتی علم و حکمت‌از رونق افتاد به‌طوری‌که در انطاکیه تنها یک معلم وجود داشت؛ گویا فارابی نام او را نگفته. دو تن یکی اهل مرو و دیگری اهل حران از آن «تنها معلم» حکمت آموختند و از انطاکیه بیرون رفتند. بعد از آن ابراهیم مروزی و یوحنا بن حیلان نزد شخص مروی، و اسرائیل اسقف و ابراهیم قویری نزد شخص حرانی به تعلم پرداختند. اسرائیل و قویری هر دو به بغداد رفتند. اسرائیل به کلام و تفسیر پرداخت، و قویری به حکمت مشغول شد. یوحنا بن حیلان نیز به امور دینی پرداخت و ابراهیم مروزی برای آموزش حکمت به بغداد رفت و ابو بشر متی شاگرد او بود.[ix] متی بن‌یوسف (در بغداد) و یوحنا بن‌حیلان (در حران) مستقیماً استاد فارابی بوده‌اند.

گروه دیگر مسیحیان سرزمین‌های اسلامی‌اند که نقش عمده‌ای در انتقال علوم عقلی و تجربی داشته‌اند. مسیحیان در دو عرصه در ساخته‌شدنِ علوم تجربی و عقل فلسفی و سیاسی نقش‌آفرینی کرده‌اند؛ یکی در عرصه‌ی اداره‌ی نهادهای علمی‌ای چون دانشگاه‌جندی‌شاپور و دیگری در ترجمه و تولید متون علمی و فلسفی.

دانشگاه جندی‌شاپور تا چند سده پس از سقوط ساسانیان، همچنان با سرپرستی ایرانیان زردشتی و با همکاری مسیحیان مهاجر اداره می‌شد. مهاجرت تعداد زیادی از دانشمندان مسیحی رومی پس از حکم تکفیر مسیحیان در زمان امپراتور روم زنون (۴۸۹ میلادی) دانشگاه‌ها و مراکز علمی ایرانی را به عرصه‌ای برای حضور فعال اقلیت‌های نامسلمان تبدیل کرده بود. تعداد زیادی از دانشمندان دانشگاه جندی‌شاپور مسیحی بوده‌اند و این خارجی‌های مهاجر، در جندی‌شاپور مرکز دینی نیز دایر کرده بودند. گروهی از این اقلیت‌های مسیحی بنا به تخصصی که در حوزه‌هایی چون طبابت داشتند، در دربار خلفا و سلاطین مسلمان حضور پیدا می‌کردند، و این حضور ظاهراً فنی آنان، به تأثیرگذاری بر سیاست نظری و سیاست عملی هم می‌انجامیده است. آل بختیشوع (بنی بختیشوع یا بنی عبدالمسیح، یا به گویش سریانی عبد ویشوع) از جمله خاندان‌های مسیحی‌اند که در دربار و نهادهای علمی مسلمانان از جمله در جندی‌شاپور حاضر بوده‌اند. جرجیس بن‌اسرائیل نواده‌ی بختیشوع جندی‌شاپوری از ملازمان دربار منصور عباسی بود. پسر وی بختیشوع (متوفی 185ه/801م) از طبیبان دربار الهادی عباسی و هارون‌الرشید بود. جبرائیل پسر بختیشوع نیز پس از وی طبیب رسمی دربار شد، و در ادوار و حکومت‌های مختلف از جمله مشوقان ترجمه متون یونانی به زبان عربی و سریانی بود. به پیشنهاد جبرائیل بن‌بختیشوعِ نصرانی و جعفر برمکی بوده که هارون‌الرشید گروهی را برای فراهم آوردن نسخه‌های خطی یونانی به امپراتوری روم فرستاده، و این خلیفه‌ی علم‌گرا را برای کمک مالی به مترجمان و تشکیل کارگروه‌های ترجمه تشویق کرده است.[x] شمار دیگری از مسیحیان و کلیمیان در کنار این جبرائیل بن‌بختیشوع و پس از او به‌عنوان دانشمند یا طبیب در دربار خدمت می‌کردند؛ از جمله ابوزکریا یحی یوحنا بن ماسَوَیه (متوفی 243ه/ 857م)، اسرائیل بن‌زکریا الطّیفوری و یحی بن‌ابی‌منصور المَیمونی.

احتمالاً قدیمی‌ترین آشنایی مسلمانان با ارسطو از طریق منابع سریانی و به‌واسطه‌ی اقلیت‌های مسیحی صورت گرفته است. مترجمانی چون یوحنا یحیی بن‌بَطریق (199ه/ 815م) مجموعه‌ای آثار ارسطو را شامل قاطیغوریاس (Categories)، هرمنوطیقا (Hermeneutics)، آنالوطیقای اول و ثانی (PriorAnalyticsو PosteriorAnalytics)، طوبیقا یا جدل (Topics)، سوفسطیقا یا مغالطه (Sophistica)، ریطوریقا یا خطابه (Rhetoric)، بولیتیقا یا سیاست (Politics) را با عنوان مجموعه‌ی آثار منطقی حکیم یونانی در اختیار مسلمانان قرار دادند. چنانکه پیداست، رساله‌ی سیاست را نیز جزء آثار منطقی ارسطو آورده بودند. در سال 219ه/ 835م، مسیحی دیگری به نام عبدالمسیح بن‌عبدالله ناعمة‌الحمصی خلاصه‌ای از شرح الئاد افلوطین را به عربی ترجمه کرد و آن را با نام الهیات ارسطو به حکیم یونانی منسوب ساخت.

ابوالیحیی البطریق (متفوی میان 179 و 190ه)، علی بن‌عیسی الاسطرلابی و عیسی بن‌نون نیز از جمله اقلیت‌علمای مسیحی بودند که در سده‌ی دوم هجری در خدمت حاکمان مسلمان عباسی بوده، و در ترجمه، تولید، آموزش و تصحیح متون علمی سهم داشتند. در سده‌ی سوم هجری حُنین بن‌اسحاق العبادی (متوفی در 259ه/873م یا 263ه/877م) معروف‌ترین مترجم از زبان یونانی به زبان عربی است. وی که از مسیحیان نسطوری حیره بود و هیچ‌گاه در ذی اسلام درنیامد، دانش‌آموخته‌ی «بلاد یونان» و جندی‌شاپور، و استاد اغلب مترجمان دوران خود و دوره‌ی بعد از خود بود. اسحاق ابن‌ابراهیم، پسرش اسحاق، خواهرزاده‌اش حُبیش بن‌حسن، عیسی بن‌یحیی بن‌ابراهیم و إسطفانِس بن‌باسیلُس و یحیی بن‌ابی‌منصور نیز همه مسیحی و از شاگردان او بودند و در امتداد راه او حرکت کرده و در کنار بنوموسی (محمد و احمد پسران موسی) مترجمان برجسته‌ی متون یونانیانی چون جالینوس، بقراط، بطلمیوس، اوقلیدوس و ارسطو به زبان‌های عربی و سریانی در این دوره بودند. ابن ندیم در الفهرست ذکر می‌کند که کتاب السیاسه (یا همان جمهور) افلاطون را حنین بن‌اسحاق به عربی ترجمه کرده است.[xi]

از مسیحیان دیگر بلاد اسلامی که مستقیماً در انتقال علوم عقلی یونانی به مسلمانان سهیم بوده، ابوبشر متّی بن‌یونس القَنّاعی نصرانی (متوفی 329ه/ 940م) است. وی که درواقع یونانی‌الاصل است، استاد معلم ثانی ابونصر فارابی بوده و از این رهگذر در تأسیس فلسفه‌ی سیاسی نقشی بی‌بدیل داشته است. وی خود استادانی یونانی و کلیمی و مسیحی داشته است؛ از جمله ابراهیم قویری، ابی احمد بن کرنیب، یحیی مروزی، و بنیامین. متی بن یونس علاوه بر ترجمه‌ی متون یونانی به زبان‌های سریانی و عربی، و شرح آثار فراوانی از ارسطو، استاد طراز نخست زمان خود در منطق و مابعدالطبیعه نیز بوده است و به‌تعبیر ابن ندیم «در عصر خود ریاست منطقییون را داشت».[xii] وی از جمله کتاب بوطیقا یا شعر ارسطو را ترجمه کرده بود. پس از او یوسف الخوری القَس، قُسطا بن‌لوقا البعلبکی (متوفی 300ه/912م)، ابوزکریا یحیی بن‌عدی المنطقی (متوفی 364 ه/974 م)، حسین بن‌ابراهیم بن‌الحسن بن‌خورشید الطّبَری الناتلی (متوفی 380ه/990م) و ابوعلی عیسی بن‌اسحاق بن‌زَرعة (متوفی 399 ه/1008 م) از دیگر مسیحیانی‌اند که در ترجمه و تولید علوم عقلی و تجربی در بلاد اسلامی سهمی عظیم داشته‌اند.[xiii]

در اینجا البته از شاگرد مسیحی فارابی و رازی یعنی ابوبکر یحیی بن‌عدی (متوفی 364ه) نیز باید یاد کرد که به تعبیر ابن ندیم که همروزگار و مصاحبش بوده، بر پیروان و اصحابش ریاست داشته است. وی نیز در ترجمه و شرح متون افلاطون و ارسطو به زبان عربی همت وسیعی مصروف داشته است. از جمله تلاش‌های فراوان او برای معرفی فکر یونانی در جهان اسلام ترجمه‌ی نوامیس افلاطون و تفسیر شعر یا بوطیقای ارسطو است.[xiv]

ارسطویی مسیحی دیگر سرزمین اسلام ابو علی عیسی بن اسحاق بن زرعه بن مرقس بن زرعة بن یوحنا معروف به ابن زرعه (تولد 331 ه) است. به تعبیر ابن ندیم وی یکی از برجستگان علم منطق و علوم فلسفی، و «از مترجمان بسیار خوب» بوده است، و اغلب آثارش ترجمه و شرح آثار ارسطو است.[xv]

 

  6

به‌طور کلی می‌توان گفت اقلیت‌های زرتشتی، کلیمی و مسیحی سرزمین‌های تحت حاکمیت دولت‌های شرق و غرب تمدن اسلامی در تکوین میراث علمی و عقلی مشارکت داشته اند. از منظر ساخته‌شدنِ عقل سیاسی یا فلسفه‌ی سیاسی اسلامی نیز می‌توان برای این گروه‌ها این نقش‌ها را قائل شد:

1. نگرش علمی و تجربی‌ای که بر اثر ممارست این اقلیت‌ها در علوم ریاضی و تجربی شکل گرفت، بنیان معرفت‌شناختی نوعی سیاستِ رئالیستی را نیز تمهید می‌کرد، و قلمرو سیاست عملی را از عناصر خیالین می‌پیراست.

2. عناصری چون تدبیر و تصمیم‌گیری استراتژیک بر مبنای ملاحظاتی چون مصلحت حاکم و مصلحت مُلک، بر اثر حضور اقلیت‌هایی که با امور دیوانی، آداب حکمرانی و سیاست‌ورزی آشنا بودند، به جزئی از سازوکارهای سیاست عملی در دستگاه‌های خلافت اسلامی و درباریان مسلمان در سده‌های نخستین و سده‌های میانه‌ی اسلامی بدل شد.

3. اقلیت‌های شرق و غرب تمدن اسلامی سهم قابل توجهی در ترجمه‌ی میراث عقلی و سیاسی ایرانی، یونانی، رومی و هندی و انتقال آن‌ها به متفکران و نخبگان سیاسی سرزمین‌های اسلامی داشتند. بخش عمده‌ای از متون اصلی فلسفه، علوم طبیعی، سیاست‌نامه‌ها و اندرزنامه‌های ایرانی، هندی، یونانی و رومی را اقلیت‌های غیرمسلمان به زبان عربی ترجمه کرده و در اختیار متفکران و نخبگان سیاسی قرار دادند.

4. بخشی از استادان فیلسوفان مسلمان قرون نخستین و قرون میانه‌ی اسلامی، از جمله اقلیت‌های دینی‌ای بوده‌اند که در زمان خود ارسطوئیان برجسته‌ای محسوب می‌شده‌اند.

5. اقلیت‌های دینی قرون نخستین و میانه‌ی اسلامی، در توسعه و بسط میراث اندیشه‌ی اسلامی و گسترش مرزهای آن نقش ایفا کردند. فقیه-فیلسوفان کلیمی‌ای چون ابن‌میمون قرطبی علاوه بر اینکه شاگردان مسلمان نیز داشته‌اند، در انتقال حکمت عقلی ارسطویی-اسلامی به جهان فکر لاتینی، مسیحی و کلیمی نقشی چشمگیر داشته‌اند.

 

منابع:

آذرنوش، آذرتاش (1375). تاریخ ترجمه از عربی به فارسی از آغاز تا عصر صفوی، تهران: انتشارات سروش.

اقبال آشتیانی، عباس (1382)، شرح حال عبدالله بن المقفع، بهاهتمام عبدالحسین جربزهدار، انتشارات اساطیر، چاپ اول.

الإسفزاری، فضل الله بن عثمان (1390)، شرح اخبار و ابیات و امثال عربی کلیله و دمنه، مقدمه، تصحیح و تعلیقات بهروز ایمانی، چاپ اول، تهران: انتشارات سخن.

اولِیری، دُلیسی (1374). انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی، ترجمهی احمد آرام، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.

رجایی، فرهنگ (1373). معرکهی جهانبینیها: در خردورزی سیاسی و هویت ما ایرانیان، چاپ اول، تهران: شرکت انتشارات احیاء کتاب.

عبد الجلیل، ژان محمد (1363). تاریخ ادبیات عرب، ترجمهی آذرتاش آذرنوش، تهران: انتشارات امیرکبیر.

نصرالله منشی (8213). کلیله و دمنه، به تصحیح مجتبی مینوی، تهران: امیرکبیر.

کرون، پاتریشیا (1389). تاریخ اندیشهی سیاسی در اسلام، ترجمهی مسعود جعفری، چاپ اول، تهران: انتشارات سخن.

سجادی، محمد صادق (1385)، تاریخ برمکیان، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی.

زرین کوب، عبدالحسین (1379)، تاریخ ایران بعد از اسلام، چاپ هشتم، تهران، امیرکبیر.

ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ج3.

ابن ندیم، محمد بن اسحاق (1346)، الفهرست، ترجمهی محمد رضا تجدد، تهران، چاپخانه بانک بازرگانی ایران، 1346.

ابن میمون القرطبی الاندلسی، موسی (2007)، دلاله الحائرین، عارضه باصول العربیة و العبریه و ترجم النصوص دکتور حسین آتای، مکتبة الثقافة الدینیة.

ابراهیمی دینانی، غلامحسین (1379 الف)، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام (جلد ا)، چاپ دوم، انتشارات طرح نو.

ابراهیمی دینانی، غلامحسین (1390)، فیلسوفان کلیمی و یک مسئلهی بزرگ، چاپ سوم، انتشارات هرمس.

جرجی زیدان (١٣٧٢.)،تاریختمدناسلام،ترجمهی علی جواهر کلام، انتشارات امیرکبیر، تهران.

عباس خلیلی (۱۳۳۵.)، ایران بعد از اسلام، جلد۱ و ۲، تهران.

ذبیحالله صفا (۱۳۳۶)، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تا اواسط قرن پنجم هجری، انتشارات دانشگاه تهران.

میزرا عبدالعظیم خان گرگانی (1313)، تاریخ برامکه: از بهترین منشآت قرن چهارم و پنجم، بهانضمام اخبار برامکه، طبع اول، طهران، مطبعهی مجلس.

محمد محمدی ملایری (١٣٧٩.)،تاریخوفرهنگایراندردورانانتقالازعصرساسانیبهعصراسلامی،انتشاراتتوس،تهران.

علامه شهید حاج شیخ مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، انتشارات صدرا، چاپ دوازدهم 1362.

 

 


[i]- علامه شهید حاج شیخ مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، انتشارات صدرا، چاپ دوازدهم 1362.

 

[ii]-. ر. ک. عباس اقبال آشتیانی، شرح حال عبدالله بن المقفع، به ‌اهتمام عبدالحسین جربزه‌دار، انتشارات اساطیر، چاپ اول، 1382. آذرنوش، آذرتاش (1375). تاریخ ترجمه از عربی به فارسی از آغاز تا عصر صفوی، تهران: انتشارات سروش. الإسفزاری، فضل الله بن عثمان (1390). شرح اخبار و ابیات و امثال عربی کلیله و دمنه، مقدمه، تصحیح و تعلیقات بهروز ایمانی، چاپ اول، تهران: انتشارات سخن. اولِیری، دُلیسی (1374). انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی، ترجمه‌ی احمد آرام، تهران: مرکز نشر دانشگاهی. عبد الجلیل، ژان محمد (1363). تاریخ ادبیات عرب، ترجمه‌ی آذرتاش آذرنوش، تهران: انتشارات امیرکبیر. نصرالله منشی (1382). کلیله و دمنه، به تصحیح مجتبی مینوی، تهران: امیرکبیر. کرون، پاتریشیا (1389). تاریخ اندیشه‌ی سیاسی در اسلام، ترجمه‌ی مسعود جعفری، چاپ اول، تهران: انتشارات سخن.

 

[iii]-. رضا نجف‌زاده، «معرفت‌شناسی امر سیاسی در داستان‌های رای و برهمن: خوانشی نوین از کلیله و دمنه»، پژوهشکده‌ی مطالعات اجتماعی و فرهنگی، در دست انتشار.

 

[iv]-. دلیسی اولِیرِی، انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی، ترجمه‌ی احمد آرام، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، 1374، ص 242. همچنین ر. ک. الإسفزاری، فضل الله بن عثمان (1390). شرح اخبار و ابیات و امثال عربی کلیله و دمنه، مقدمه، تصحیح و تعلیقات بهروز ایمانی، چاپ اول، تهران: انتشارات سخن.

 

[v]-. ر. ک.: میزرا عبدالعظیم خان گرگانی، تاریخ برامکه: از بهترین منشآت قرن چهارم و پنجم، به ‌انضمام اخبار برامکه، طبع اول، طهران، مطبعه‌ی مجلس، 1313.

 

[vi]-. فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج1، ص 181.

 

[vii]-. غلامحسین ابراهیمی دینانی، ماجرای فکر فلسفی، جلد اول، ص 285.

 

[viii]-. ر. ک. ابن میمون القرطبی الاندلسی، موسی (2007)، دلاله الحائرین، عارضه باصول العربیة و العبریة و ترجم النصوص دکتور حسین آتای، مکتبة الثقافة الدینیة؛ ابراهیمی دینانی، غلامحسین (1379 الف)، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام (جلد ا)، چاپ دوم، انتشارات طرح نو؛ ابراهیمی دینانی، غلامحسین (1390)، فیلسوفان کلیمی و یک مسئله‌ی بزرگ، چاپ سوم، انتشارات هرمس. همچنین، ر. ک.

Maimonides, Moses (2002) , The Guide for the Perplexed, Translated From the original Arabic text by M. FRIEDLÄNDER, Second Edition Revised, Varda Books, Skokie, Illinois, USA; Manekin, Charles (2007) , Medieval Jewish Philosophical Writing, Cambridge Texts in the History of Philosophy, Cambridge University Press.

 

[ix]- ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ج3، ص 225؛ و نیز ر. ک. محمد بن اسحاق ابن ندیم، الفهرست، ترجمه‌ی محمد رضا تجدد، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۱.

 

[x]-. دلیسی اولِیرِی، انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی، ترجمه‌ی احمد آرام، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، 1374، ص 248-249.

 

[xi]-. محمد بن اسحاق ابن ندیم، الفهرست، ترجمه‌ی محمد رضا تجدد، تهران، چاپخانه بانک بازرگانی ایران، 1346، ص 449.

 

[xii]-. پیشین، ص 475.

 

[xiii]-. ر. ک. جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه‌ی علی جواهر کلام، انتشارات امیرکبیر، تهران،  ١٣٧٢؛نیز ر. ک. محمد بن اسحاق ابن ندیم، الفهرست، ترجمه‌ی محمد رضا تجدد، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۱؛ عباس خلیلی، ایران بعد از اسلام، جلد۱ و ۲، تهران، ۱۳۳۵؛ و ذبیح‌الله صفا، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تا اواسط قرن پنجم هجری، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۶؛ و محمد محمدی ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، انتشارات توس، تهران،  ١٣٧٩

 

[xiv]-. محمد بن اسحاق ابن ندیم، الفهرست، ترجمه‌ی محمد رضا تجدد، تهران، چاپخانه بانک بازرگانی ایران، 1346، ص 449 و 475.

 

[xv]-. پیشین، ص 476.

 

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی