X

عینیت زندگی و سیاست

 
عینیت زندگی و سیاست
دلالت‌های‌ قالب‌های دینی مشارکت سیاسی
اشــــاره آنچه در این جملات جست‌وجو می‌شود، اثبات اهتمام دین به سیاست و یا اثبات اینکه دین برای مردم در سیاست جایگاه مهمی قائل است، نیست؛ تلاش برای پاسخ به این‌دست شبهات، مستلزم پذیرفتن انگاره‌هایی است که ما از اساس نسبت به آن انکار داریم. در اینجا سخن درباره‌ی رابطه‌ی مشارکت سیاسی با سایر بخش‌های زندگی و جایگاهی است که اهتمام به سیاست در زندگی دارد. این جست‌وجو با تأمل بر قالب‌ها، روش‌ها و برنامه‌های دینی برای مشارکت سیاسی پیش می‌رود و مستلزم درنگ پیرامون ماهیت سیاست و سیاست‌ورزی در نگاه دینی و تفاوت ماهوی آن با سیاست به‌معنای شناخته‌شده است.

تفاوت شرکت در انتخابات با رفتن به حج در چیست؟ تفاوت شرکت در یک همایش سیاسی برای حمایت از یک جریان، با خواندن دعای ندبه چیست؟

سؤال اندکی عجیب می‌نماید؛ این‌ها چه شباهت و اشتراکی دارند که نوبت به پرسش از تفاوت آن‌ها رسیده است؟ سخن درباره‌ی قالب‌ها و روش‌هایی است که برای مشارکت سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی کارها و قالب‌ها ذاتاً سیاسی هستند، هرچند می‌توان صورت غیرسیاسی نیز به آن‌ها داد، مانند شرکت در انتخابات و یا شرکت در نماز جمعه؛ برخی اولاً سیاسی نیستند ولی می‌توانند معنا و بعد سیاسی بگیرند، مثل شکستن شیشه‌ی اتوبوس، یا نخوردن غذا. اما این قالب‌ها و روش‌ها هرکدام چه ماهیتی دارند؟ چه نوع مشارکتی در سیاست را ممکن می‌سازند؛ هر یک برآمده از چه نوع تصور و تعریفی از سیاست هستند؛ برای چه غایتی طراحی شده‌اند؛ برای چه اهدافی کارآمد هستند و نسبت به چه نوع غایاتی چموشی می‌کنند.

برای نزدیک ‌شدن به پاسخ سؤالات فوق مروری بر روش‌ها و سازوکارهای دینی مشارکت سیاسی راه‌گشا است. شاید اولین قالب دینی مشارکت سیاسی که به ذهن ما می‌آید نماز جمعه باشد؛ زیرا سابقه‌ای با آن داریم و عنوانش را نیز، نماز عبادی‌ـ‌سیاسی گذاشته‌ایم. اما سیاسی دانستن نماز جمعه، به‌عنوان آن بازنمی‌گردد، و صرفاً به این‌واسطه نیست که در تجربه‌ی انقلاب اسلامی مباحث و شعارهای سیاسی در آن مطرح کرده‌ایم. امامت نماز جمعه برعهده‌ی امام معصوم یا ولی‌ فقیه است. برای زمان‌ها و مکان‌هایی که دسترسی به امام یا ولی ممکن نیست، نمازگزاران نماز را به امامت کسی که منصوب‌شده از طرف ولی یا امام باشد، اقامه می‌کنند. همین خصوصیتِ نماز جمعه، تعیین نسبت با جوهر اصلی بنیانی‌ترین محور سیاست را رقم می‌زند. در نگرش سیاسی دینی، قبل از هر چیز، نسبت با ولایت تعیین‌ می‌کند که شما در سیاست‌ورزی خود چه ماهیت و جایگاهی دارید، همه‌ی مؤلفه‌های دیگر از جمله اقدامات و فعالیت‌های سیاسی ذیل این نسبت معنا و جایگاه می‌یابد. از این‌ رو شرکت یا عدم شرکت در نماز جمعه یکی از بارزترین مواقف سیاست‌ورزی است.

در خطبه‌های نماز نیز خطیب باید به مسائل جاری جامعه‌ی مسلمانان بپردازد. هرچند این مهم چندی است که تبدیل به مرور مناسبات تقویمی شده است اما برای نشان‌ دادن ماهیت سیاسی نماز جمعه کفایت می‌کند.  خطیب به ‌هنگام بیان سخن، سلاح در دست می‌گیرد. اگر تریبون جای‌گزین منبر نمی‌شد، درک معنای سیاسیِ شنیدن سخنان کسی که سلاح در دست سخن می‌گوید، برای ما راحت‌تر بود. روشن است که در اینجا سلاح نمادی است که تفسیر غیرسیاسی آن به‌سادگی ممکن نیست. همین چند مورد نشان می‌دهد که نماز جمعه یک قالب عام نیست که بتوان به آن رنگ‌و‌بوی سیاسی داد و یا آن را با ماهیتی غیرسیاسی اقامه کرد. نماز جمعه ماهیتی سیاسی دارد و قرارگرفتن آن در میان برنامه‌های هفتگی مسلمان، به‌معنای تعبیه‌ی یک اقدام سیاسی در برنامه‌ی زندگی مسلمانان است. و البته می‌دانیم که شرکت در نمازجمعه در زمان حضور معصوم واجب است.

خطیب به‌هنگام بیان سخن، سلاح در دست می‌گیرد. اگر تریبون جایگزین منبر نمی‌شد، درک معنای سیاسیِ شنیدن سخنان کسی که سلاح در دست سخن می‌گوید، برای ما راحت‌تر بود. روشن است که در اینجا سلاح نمادی است که تفسیر غیرسیاسی آن به‌سادگی ممکن نیست

نماز جمعه خصوصیات دیگری نیز دارد. برخی از این خصوصیات در ارتباط با امر سیاست قابل تحلیل است و برخی دیگر  در تبیین زندگی مسلمانان راه‌گشا است. نماز جمعه را نمی‌توان به‌صورت فرادا و یا در هر محله‌ای مستقلاً اقامه کرد. فاصله‌ی محل برگزاری دو نماز جمعه از هم نباید از میزان مشخصی کم‌تر باشد. نفس گرد هم ‌آمدن جماعت قابل ملاحظه‌ای از مسلمانان موضوعیت دارد و کارکردهای سیاسی آن روشن است.  نماز جمعه به‌صورت مداوم و هفتگی برگزار می‌شود. مقایسه‌ی این شکل از مشارکت سیاسی و اعلام موضع مداوم، با قالبی مانند شرکت در انتخابات نکته‌آموز است.

از منظر سبک زندگی، واقع ‌شدن نماز جمعه در روز جمعه و به‌خصوص در وسط این روز بسیار دلالت‌آمیز است و تلقی از جمعه به‌عنوان تعطیلی، اوقات فراغت، روز گردش و استراحت را کاملاً منتفی می‌کند. اساساً تأمل پیرامون اینکه در دین کدام روزها تعطیل است؛ یعنی پرداختن به کار و معاش معمول در آن نهی شده است و توجه به اینکه در این روزها به‌جای پرداختن به کار و معاش روزانه، چه برنامه‌هایی توصیه شده است، ما را متوجه می‌کند که تصوری که از تعطیل‌ بودن مناسبات مذهبی وجود دارد، بسیار بی‌ربط است و همین تصور است که ما را با این چالش مواجه ساخته است که چرا تعطیلات در ایران اینقدر زیاد است. از یک ‌سو نمی‌توانیم نسبت به مناسبت‌های مهم دینی بی‌تفاوت باشیم و می‌دانیم که پرداختن به کارهای معمول در این مناسبت‌ها با تعظیم آن منافات دارد، و از سوی دیگر می‌دانیم که کم‌کاری و تنبلی و راحت‌طلبی با زیاد ‌بودن روزهای تعطیل، هرچه بیش‌تر شایع می‌شود که با دین سازگاری ندارد. این مشکل برآمده از آن است که ما معنا و ماهیت روز تعطیل مثل جمعه را در فضای تمدن کنونی تعیین و تعریف کرده‌ایم؛ حال آنکه از منظر دینی در ایام خاص و با عظمت، کارهای معمول تعطیل می‌شود تا به کارهای اصلی‌تر و مهم‌تر پرداخته شود. جمعه تعطیل است اما تعطیلی آن برای استراحت و تفریح و گردش و... نیست، ـ‌منعی بر این امور نیست اما تعریف جمعه بر این محورها نادرست است‌ـ وگرنه قرار دادن نماز جمعه در وسط روز، مانع کوچکی برای اختصاص جمعه به گردش و استراحت و خوش‌گذرانی و پیک‌نیک نیست. به‌خصوص اگر به ‌یاد آوریم که شرکت در نمازجمعه در زمان حضور معصوم واجب است. جمعه مهم‌ترین روز هفته است و نماز جمعه که یک عمل سیاسی است، بارزترین عمل در آن است. پس، از منظر سبک زندگی می‌توان شرکت در نماز جمعه را ذیل بخش سیاسی زندگی، در ردیف اقدامات شاخص هفتگی دانست.

نماز جمعه در عین حال، نماز است و نماز رابطه‌ی مستقیم انسان با خدا و سخن ‌گفتن با اوست. اگر نماز جمعه را با قالب‌های دیگر مقایسه کنیم، اهمیت این خصوصیت را بهتر درک خواهیم کرد. شرکت در انتخابات و رأی‌ دادن یا شرکت در تجمع حامیان فلان ‌کس یا فلان‌ جریان یا شرکت در همایش سیاسی... همگی می‌تواند جنبه‌ی عبادت داشته باشد و با انگیزه و اهداف متعالی و الهی صورت بگیرد، اما در عین حال تفاوت بسیار زیادی میان این قالب‌ها با قالب نماز جمعه وجود دارد که برنامه‌ی اصلی آن ارتباط مستقیم با خداوند و نماز است.

این خصوصیت صرفاً یک مزیت معنوی نیست؛ بلکه ارتباط مستقیمی با ماهیت سیاست از نظر دین دارد. از نظر دلالت، عبادی ‌بودنِ برنامه‌ی اصلی عمل سیاسی، ره‌آموز این اصل است که سیاست‌ورزی استمرار توحید و عبادت است. از نظر کارکرد نیز، محفوف ‌ساختن عمل سیاسی با عبادتی مثل نماز، زمینه‌ساز تحقق ماهیت عبادی سیاست و مانع انحراف عمل سیاسی است. کسی که در قالب اقامه‌ی نماز و در میان اجتماع مؤمنین و در فضای توصیه‌ی به تقوا، سیاست‌ورزی می‌کند، شرایط بسیار مساعدتری برای دوری از انگیزه‌های نادرست و انحراف در اعتقادات و اعمال سیاسی دارد. نماز عید فطر و قربان نیز بر همین سیاق قابل مطالعه هستند.

قالب‌ها و روش‌های دیگری نیز در دین وجود دارد که می‌توان آن را به‌مثابه بخش سیاسی زندگی مورد تأمل قرار داد. زیارت یکی از عمومی‌ترین اعمال مسلمانان است. شرکت در نماز جمعه مخصوص تیپ‌های خاصی است، اما تقریباً تمامی تیپ‌های مختلف مسلمانان، زیارت را در برنامه‌های خود دارند. زیارت از نگاه شیعیان برمدار ولایت می‌گردد و همین بنیان برای سیاسی دانستن زیارت کفایت می‌کند. زیارت که برنامه‌ای عبادی و قرین با صفای قلوب و گرفتن حاجات است، یکی از تصرفات تاریخی معصومین (علیهم‌السلام) است که موجب شده، مسلمانان قرن‌ها پس از شهادت معصومین و یا غیبت امام غائب (عج الله تعالی فرجه الشریف) برمدار امام بگردند. بنابراین در اینجا نیز با قالبی مواجه هستیم که ذاتاً سیاسی است. البته امروزه مسلمانان عموماً از استمرار خودآگاهِ بُعد سیاسی زیارت غافل هستند و ابعاد سیاسی زیارت به ابعاد ناخودآگاه و ضمنی آن محدود شده است. عزاداری برای امام حسین (علیه‌السلام) و سایر ائمه (علیهم‌السلام) و بسیاری از ادعیه‌ نیز وضعی مشابه دارند. هرچند در خصوص زیارت امام زمان (عج الله تعالی فرجه‌الشریف) و به‌خصوص ادعیه‌ای مانند دعای عهد یا دعای ندبه، وجه سیاسی کاملاً بارز و غیرقابل تحویل است.

از نظر دلالت، عبادی ‌بودنِ برنامه‌ی اصلی عمل سیاسی، ره‌آموز این اصل است که سیاست‌ورزی استمرار توحید و عبادت است. از نظر کارکرد نیز، محفوف ‌ساختن عمل سیاسی با عبادتی مثل نماز، زمینه‌ساز تحقق ماهیت عبادی سیاست و مانع انحراف عمل سیاسی است

 از منظر سبک زندگی زیارت وجوه متعددی دارد. ملازم ‌بودن معمول زیارت با سفر، پررنگ‌ بودن قصد حاجت و رفع مشکلات از طریق زیارت، این قالب ماهیتاً سیاسی را تبدیل به عنصری کاملاً متنی در زندگی ساخته است به‌صورتی که حتی اگر با تعریف و نگاه غربی به زندگی مسلمانان بنگریم، نمی‌توان از سبک زندگی مسلمان سخن گفت و زیارت را نادیده گرفت. شنیده‌اید که در سنت ما به‌جای عناوینی مانند «دکتر»، «مهندس»، عنوان و شأن افراد مستند به زیارت ‌رفتن بود،‌ مانند «حاجی»، «کربلایی» و «مشهدی». «مشتی ‌بودن» فراتر از آن تبدیل به یک وصف برای مجموعه‌ای از اوصاف و کمالات شده بود و حتی هنوز هم در زبان عامیانه، «مشتی» وصفی برای افراد یا اموری است که خوبی آن‌ها از حد معمول فراتر است. این قالب‌ها به‌خصوص از منظر سبک زندگی ابعاد بسیار قابل تأملی دارد که به‌خاطر غیرسیاسی شدن آن در زمان کنونی از تفصیل آن صرف‌نظر می‌شود. اجمال سخن آنکه برنامه‌ای مانند زیارت، عمل و اقدام سیاسی را در متن زندگی قرار می‌دهد و نه ‌بخشی مجزا از زندگی. یعنی مسلمانان معمولاً زیارت می‌روند و اگر خانواده‌ای زیارت را مطلقاً ترک کند از عرف زندگی معمول مسلمانان خارج شده است و بخشی از سبک زندگی خود را دست‌کاری کرده است، در مقابل شرکت‌ یا عدم شرکت در برنامه‌ای سیاسی مثل انتخابات ارتباطی با سبک زندگی نمی‌یابد. یکی از علت‌های متنی ‌بودن قالب‌های مشارکت سیاسی دینی در زندگی، چندوجهی ‌بودن آن است، یعنی عمل سیاسی با سوز و محبت نسبت به امام و طلب شخصی‌ترین حاجت‌ها و سیر عرفانی در عالی‌ترین سطوح قرین و جمع است.

همانطور که گذشت برخی از این برنامه‌ها اکنون ماهیت‌ سیاسی‌شان کم‌رنگ شده است، اما به ‌خاطر خصوصیاتی که بعضی دارند، جوهره‌ی اصلی سیاسی ‌بودن در آن‌ها محفوظ است. زیارت ائمه (علیهم‌السلام) به‌خصوص در مواردی که انعکاس بین‌المللی می‌یابد، واقعه‌ی سیاسی مهمی تلقی می‌شود. تلاش‌های مختلف برای مبارزه با زیارت از سوی مخالفان سیاسی، می‌تواند شاهدی بر این سخن باشد.

جایگاه رفتن به زیارت کعبه، در زندگی ما مشخص است. از منظر سیاسی صرف اجتماع سالانه‌ی مسلمانان در معادلات قدرت جهانی مهم است. تمام تلاش‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی که برای تغییر ماهیت حج انجام می‌شود و بسیاری نیز موفق بوده است، خود تأیید ماهیت سیاسی حج و اثرگذاری جهانی آن است. هرچند اگر این برنامه‌ی مهم با ماهیت و کیفیت اصیل خود برگزار می‌شد، به‌هم ‌خوردن نظم کنونی قدرت در جهان را به ‌دنبال داشت.

قالب‌ها و برنامه‌های دیگری نیز مانند پرداخت خمس و زکات و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر وجود دارد که دارای بعد سیاسی است، اما از آنجا که تبدیل به بخشی از سبک زندگی ما نشده است در اینجا به آن نمی‌پردازیم.

در نگاهی عمیق‌تر می‌توان دریافت که از نظر شیعه، عبادت بر مدار و ذیل ولایت ممکن و صحیح است و هر عملی به ‌شرطی عبادت محسوب می‌شود که ذیل ولایت انجام شود، از این ‌رو کسی که بدون ولایت نماز می‌خواند، در واقع عبادت نمی‌کند؛ و هر عملی که ذیل ولایت انجام شود، عبادت است، از این رو کسی که ذیل ولایت تفریح می‌کند نیز در حال عبادت است. مبنای این نگاه نیز روشن است، عبادت قائم به توحید است و صرف صورت عمل بی‌عبودیت الله، عبادت نیست، و ولایت استمرار توحید است. بنابراین عبادت تولی به ولایت است و از سوی دیگر روشن است که تولی به ولایت بعد سیاسی بارزی دارد که با حکومت پیوند می‌خورد. با این نگاه می‌توان زندگی را به میزانی که ماهیت عبادی می‌یابد، تولی به ولایت و در نتیجه سیاسی دانست و در روی دیگر سکه، صرفاً بخشی از زندگی که سیاسی است را عبادت واقعی دانست. به همین نسبت می‌توان در خصوص تبری از ولایت نیز سخن گفت و دامنه‌ی سیاسی ‌بودن زندگی بر مدار مخالفت با ولایت را تعیین کرد.

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی