X

پرده بر می‌دارم از کار شما

پرده بر می‌دارم از کار شما -
امتياز: 3.0 از 5 - رای دهندگان: 1 نفر
 
پست‏مدرنیسم و امکان‌هاي پيشِ‌روي معرفت
پست‏مدرنیسم و امکان‌هاي پيشِ‌روي معرفت
اشــــاره رويکرد پست‌مدرن با همه‌ي رويکردهاي ديگر در علوم اجتماعي، سر ناسازگاري دارد و هر يک را جداگانه، واجد ايراداتي مي‌داند که برآمده از پروژه‌ي مدرنيسم است. شايد براي ما که تاريخ غربي را طي نکرده‌ايم و کارسازي و بحران علوم اجتماعي را به جان نيازموده‌ايم، انتقادات اين رويکرد به دانش موجود، وسيله‌اي باشد تا قبل از قدم گذاشتن در اين مسير دشوار، از خطرات آن آگاه شويم. اين موارد را طي سؤالاتي مکتوب، با دکتر محمدپور در ميان گذاشته و پاسخ (خلاصه‌شده‌ي) ايشان را با هم مي‌خوانيم.

  خاستگاه پست‏مدرنیسم در علوم‏اجتماعی به چه دوره‏ای بر می‏گردد و لحظات کلیدی آن کدامند؟

واژه‏ی پست‏مدرنیسم از دهه‏ی 1930 در نقد ادبی آمریکای لاتین و از دهه‏ی 1940 در جهان انگلیسی ـ آمریکایی برای بحث از رابطه‏ی شکل‏های جدید بیان با زیبایی‏شناسی مدرنیسم به کار رفت. در حوزه‏ی تاریخ، این واژه را آرنولد توین‏بی مورخ انگلیسی در کتاب «مطالعه‏ی تاریخ» به سال 1947 برای اشاره به «آخرین مرحله‏ی تمدن غربی» به کار گرفت. در جامعه‏شناسی نیز این آمیتای اتزیونی بود که در کتاب خود با عنوان «جامعه‏ی فعال» در 1968 آن را معرفی کرد. در دهه‏ی 1970، واژه‏ی پست‏مدرنیسم در متون جامعه‏شناسانه‏ی کشورهایی چون فرانسه، آمریکای شمالی و انگلستان بیش‌تر و بیش‌تر به کار رفت. در آن ‏زمان، پست‏مدرنیسم کالایی مشترک بود که در ویترین همه‏ی نحله‏های ادبی و نقد ادبی، هنر، شعر و معماری یافت می‏شد. رساله‏ی فیلسوف فرانسوی، ژان فرانسوا لیوتار با عنوان «وضعیت پست‏مدرن: گزارشی درباره‏ی دانش» به سال 1979 نقشی محوری در معرفی و کاربست این واژه در علوم‏اجتماعی کنونی ایفا کرد. با این‏ حال، اشاعه‏ی نظری پست‏مدرنیسم را در دهه‏ی 1970 باید مرهون جنبش‏های مبتکرانه‏ی برساخت‏گرایی و فمینیسم دانست.

از حیث تعریف، پست‏مدرنیسم (1) خوشه‏ای است از رهیافت‏های نظری و فرانظری، (2) تحلیل پست‏مدرنیت یا مشخصه‏های اجتماعی و فرهنگی سرمایه‏داری فرهنگی متأخر، (3) اشکال نوین ابراز جامعه‏شناسانه و (4) بسط بررسی جامعه‏شناسانه به درون قلمروهای جدید. پست‏مدرنیسم جامعه‏شناسی از این‏رو همزمان شکلی از تحلیل جامعه‏شناسانه، نوعی حس‏پذیری جامعه‏شناختی و شرایط روشنفکری و اجتماعی دانشمندان اجتماعی نیز هست. نحله‏های گوناگون پست‏مدرن بر سر مجموعه‏ای از مقدمات روشی و نظری با هم اتفاق‏نظر دارند، اما در استنتاج‏ها و برنامه‏های پژوهشی نگاهی متفاوت دارند. عناصر اصلی مشترک عبارتند از: اجتناب از بازگشت به فرض‏های جهان‏شمول معتبر به‏عنوان بنیان‏های نظری و روش‏شناختی، باور به نقش کلیدی برای مفاهیمی چون سوژه، هویت، متن و نماد در تحلیل جامعه، پرهیز از نگاه متافیزیک به جهان طبیعی و اجتماعی، بی‏باوری به فراروایت‏ها یا نظام‏های نظری کلان به‌عنوان نظام‏های رهایی‏بخش.

 

  وجه تفاوت‏ و شباهت بین پست‏مدرنیته و پست‏مدرنیسم در چیست؟

باید بین این دو مفهوم محوری تمایز قایل شد. پست‏مدرنیته به مشخصه‏های اجتماعی و فرهنگی سرمایه‏داری متأخر مربوط می‏شود که آن را از مراحل قبلی یا مدرنیته جدا می‏سازد؛ در مقابل، پست‏مدرنیسم بیانگر برنامه‏ای نظری و روشی است که از برنامه‏های قبلی یا مدرنیستی متمایز است.

تحلیل پست‏مدرنیته از اوایل دهه‏ی 1970 آغاز شد و دغدغه‏های آن را می‏توان در کارهای جورج زیمل، تورشتاین وبلن و مکتب فرانکفورت پیدا کرد. پست‏مدرنیته آخرین مرحله‏ی تکامل نظام سرمایه‏داری چه به‌معنای استمرار و تشدید مدرنیته و چه مرحله‏ی اساساً جدید تعریف می‏شود. علم و نظام‏های تکنولوژیک پیچیده در مرحله‏ی گذار از اقتصاد کارخانه‏ای به سمت اقتصاد خدمات مرکزیت‏زدایی‏شده نقش کلیدی دارند. جدایی زمان ـ مکان (آنتونی گیدنز)، فشردگی زمان ـ مکان (دیوید هاروی)، قلمروزدایی و مرکزیت‏زدایی (جان تاملینسون) همراه با چیرگی نظام‏های تخصصی و فنی در همه‏ی حوزه‏های زندگی روزمره به پاره‏پاره‏شدن و متنوع‏شدن هویت‏های اجتماعی منتهی می‏شوند. از این‏رو، جامعه به موجودیتی پراکنده و ناهمگون بدل می‏شود؛ نظم اجتماعی به‌طرزی محلی و بسترگرا ظاهر شده و در قالب چیدمانی از کدهای نمادین انعکاس می‏یابد. این کدها حامی، واسطه و خروجی کنش اجتماعی جدید هستند. بر همین اساس، جامعه‏شناسی همچون دستاورد خود مدرنیته باید به چندگانگی‏ها، گسست‏ها، نسبی‏نگری و مرکزیت‏زدایی توجه کند. با توجه به همین نکته است که زیگموند باومن معتقد است مفاهیمی چون جامعه‏جویی، عادت‏واره، خود ـ ‏شکل‌بخشی و بدن برای تحلیل فرایندهای معاصر بسیار بهتر از مفاهیم سنتی جامعه و نظم (کسانی چون امیل دورکیم و تالکوت پارسونز یا حتی نیکلاس لوهمن) هستند.

داعیه‏های حقیقت هرگونه نظریه‏ی علمی را نباید و نمی‏توان در معیارهای انتزاعی و نوموتتیک و جهان‏شمول یافت بلکه آن‌ها محصول وفاق مذاکره‏شده، بازی‏های زبانی یا تنازع قدرت هستند

پست‏مدرنیسم در شناسایی و درک این سیستم نمادین به عنوان ساختار متأخر یا کنونی اجتماع بشری به ما کمک می‏کند؛ به ما یادآوری می‏کند اجتماع کنوني (نه جامعه در معنای کلاسیک آن) از مکانیسم‏ها و فرایندهایی بی‏نظیر پیروی می‏کند که بدون شناخت آن نمی‏توان با واقعیت‏های ایزومورفیک مدرن جهان امروزین مواجه شد. پست‏مدرنیسم به هیچ‏وجه به دنبال تأیید یا رد وضعیت‏ها نیست اما بیش تر و بهتر از هر پارادایم کلان‏نگر، جهان‏شمول‏گرا و نظام‏مندی، موفق شده پرده از شرایط متأخر فرهنگی انسان بردارد.

در دهه‏ی 1980، مفهوم پست‏مدرنیسم از حوزه‏های فلسفه و نظریه‏ی ادبی، هنر و معماری به‏تدریج وارد مباحث اجتماعی و جامعه‏شناختی شد. در این دوره، نقد جایگاه و ارزش نظریه‏ي اجتماعی به مثابه‏‏ی محصول مدرنیستی و ضرروت طرح یک برنامه‏ی روشی جدید مطرح شد.

 

  ره‏آورد نظری پست‏مدرنیسم در حوزه‏ی معرفت چیست؟

مجموعه‏ای از پرسش‏ها را در باب داعیه‏های معتبر نظریه‏های علمی، ماهیت حقیقت علمی و جایگاه سوژه‏ی شناسا عنوان کرده و این باور به وجود آمده که (1) کل معرفت ماهیتي بسترگرا دارد، (2) داعیه‏های حقیقت هرگونه نظریه‏ی علمی را نباید و نمی‏توان در معیارهای انتزاعی و نوموتتیک و جهان‏شمول یافت بلکه آن‌ها محصول وفاق مذاکره‏شده، بازی‏های زبانی یا تنازع قدرت هستند و (3) در نتیجه، سوژه‏ی شناسا فاقد توانایی و اختیار لازم برای فراهم‏آوردن معیاری جهان‏شمول برای تعیین اعتبار و حقیقت معرفت خود است. از این منظر، سوژه را نباید موجودی خودمختار در ارتباط با یک جهان عینی و پیش‏تر داده‏شده یا تعیین‏شده دید؛ بلکه سوژه خود محصول پیشامدهای اجتماعی (ریچارد رورتی) است. از آنجا که معرفت از مشخصه‏ی بستری و محلی و موقعیتی برخوردار است، نظریه‏های علمی نیز طبق همین شرایط بستری بازتفسیر می‏شوند؛ یعنی، این نظریه‏ها باز و ایدئوگرافیک بوده و صاحبانشان نمی‏توانند آن‌ها را ‏کنترل کنند. نظریه‏های علمی با اعتبار بیرونی و معیارهای حقیقت تعیین یا اثبات نمی‏شوند بلکه همچون نظام‏هایی از نمادها عمل می‏کنند که مسیرهای خاص کنش اجتماعی را گشوده و جهان‏بینی ویژه‏ای را بسط می‏دهند. بر همین مبنا، نوعی شباهت ساختاری بین متن و نظم اجتماعی تصور می‏شود؛ هر دو از حیث محلی تعیین می‏شوند، شبکه ـ مانند هستند و سیستم‏های باز معانی را شکل می‏دهند که انواع خاصی از کنش را می‏طلبند؛ کنش‏هایی که توسط کنشگران خاص آن کنش به انجام رسیده‏اند.

پست‏مدرن‏ها بر این باورند که مفاهیمی مانند متن و اجرا باید جایگاهی والا در تحلیل پدیده‏های اجتماعی معاصر ایفا کنند. علوم ‏اجتماعی باید بر واکاوی و شرح چگونگی عملکرد سیستم‏های نمادین در بسترهای اجتماعی خاص یا خُرد ـ روایت متمرکز شود نه بر تولید نظریه‏های فراگیر و عام یا به گفته‏ی لیوتار فراروایت. این داعیه در کنار این باور که سوژه‏ی شناسا محصول پیشامدهای اجتماعی است از سوی برخی متفکران و منتقدان به ترتیب به پایان نظریه‌ي اجتماعی (استفن سیدمن) و مرگ نویسنده (بارتز) موسوم است؛ در پایان دهه‏ی 1980 و اوایل دهه‏ی 1990، موضوعات فرانظری مذکور بیش‌تر و بیش‌تر نشو و نما یافته‏اند. رشد فزاینده‏ی فرایندهای جهانی‏شدن نیز اهمیت این مباحث را دوچندان کرده است.

 

  آیا پست‏مدرنیسم، روش‏شناسی خاصی برای تولید دانش دارد یا صرفاً نوعی نقد معرفت‏شناسانه است؟

یکی از مهم‌ترین ابعاد روش‏شناختی پست‏مدرنیسم، موضع ضداثبات‏گرایانه و ضدتأییدگرایانه‏ی آن است؛ هیچ مدل تبیینی فراگیر و جامع و هیچ رویه‏ی تأییدی عام معتبر از منظر پست‏مدرنیسم وجود ندارد. کسانی چون میشل فوکو که البته متفکری است بین‏رشته‏ای، از باستان‏شناسی و تبارشناسی برای افشای برساخت و حقیقت تاریخی کل علوم ‏انسانی چونان فورماسیونی معرفتی استفاده می‏کند و بنیان‏های ساخت و مشروعیت دانش کنونی را از اساس به هم می‏ریزد. اما اکثر پست‏مدرن‏ها به‏طور عام به تحلیل گفتمان، تحلیل‏ نشانه‏شناسانه، تحلیل روایتی و تحلیل‏های متنی به منظور درک پیدایش، کارکرد و مرزهای زمینه‏ای کدهای نمادین علاقه‏مندند. همچنین از روش مردم‏نگاری نیز که زمانی برای مطالعه‌ي جوامع غریب به تعبیر غربی‏ها یا جوامع سنتی و موضوعات خاص مردم‏شناسانه استفاده می‏شد، استفاده می‏شود؛ به‌همین شیوه، علاقه به متون و فرایندهای نگارش همچون منابع غنی مفهومی بسیار زیاد است. شعر، درام، تئاتر، فراورده‏های سینمایی و هنری نیز از بسیاری جهات بر فعالیت‏های پژوهشی آکادمیک متعارف برتری داده می‏شوند.

علوم ‏اجتماعی باید بر واکاوی و شرح چگونگی عملکرد سیستم‏های نمادین در بسترهای اجتماعی خاص یا خُرد ـ روایت متمرکز شود

نکته در اینجاست که همه‏ی این‏ روش‏شناسی‏ها، فرض‏های روش‏شناختی مرتبط با بررسی علوم‏اجتماعی مدرن، دقیق و متعارف را به چالش می‏کشند. در واقع، تفاوت‏های فلسفی جدی بین هنجارهای علوم‏سنتی روشنگری و پست‏مدرن وجود دارند. پست‏مدرن‏ها عموماً به برخی اهداف پارادایمی علم سنتی نظیر تعمیم، تبیین قطعی، تکرارپذیری، اعتبار، روایی و مانند آن علاقه‏مند نیستند. آن‌ها همچنین نه به پیش‏بینی و نه نظریه‏سازی چونان دغدغه‏های عمده توجه ندارند بلکه شالوده‏شکنی را چونان روش اصلی در نظر دارند. شالوده‏شکنی، متن را اعم از ادبی یا اجتماعی (به ‏طور عام) از هم تجزیه کرده و تناقض‏ها و پیش‏فرض‏های آن را افشا می‏سازد. برخی پست‏مدرن‏ها به روش‏شناسی‏های متعارف (اصولاً اثباتی و کمی‏گرا، و تا حدی غیراثباتی و کیفی‏گرا) می‏تازند؛ می‏خواهند آن را بازنگری کرده و بر آن تکیه کنند. این عده از پست‏مدرن‏ها به‌ دنبال جایگزینی برای روش‏های علوم‏اجتماعی به گفته‏ی خودشان کهن، گذشته، قراردادی و کوته‏اندیش هستند. با این‏وجود، عقل، سازگاری و پیوستگی استدلال را نفی نمی‏کنند. با اینکه بنیان‏های متعارف امکان دانش را به نقد کشیده و آن‌ها را رها می‏کنند، اما اولویت‏ها را به گفته‏‏ی خودشان حفظ می‏کنند. بسیاری از پست‏مدرن‏ها احساس نیاز به داشتن استانداردها یا معیارهای نوین ارزیابی معرفت را در سر دارند. معیارهای آنان به سبکی ضداثباتی یا غیراثباتی ماهیتاً ذهنی هستند، برای مثال، انعطاف‏پذیری، حساسیت و تعامل‏مندی. در این میان، به دنبال زیبایی، نقاط قوت، نقاط ضعف، قدرت، سلطه و هژمونی یا ایدئولوژی در متون می‏گردند و به‌طرز ابراز، سبک، فریبندگی محتوا و جنبه‏های بلاغی واقعیت‏های متنی یا اجتماعی توجه دارند.

 

  ارزیابی شما از پروژه‏ی به اصطلاح پست‏مدرنیسم از حیث امکان تولید معرفت چیست؟

پست‏مدرنیسم از بعد فلسفی و نظری واکنشی بوده است به رویکردهای عقل‏گرا و تجربه‏گرا که هر یک به شیوه‏ای در صدد بنیان‏نهادن نظام‏های معرفتی عام و جهان‏شمول بودند؛ نظام‏هایی که به اتکای قوانین عام و نوموتتیک در نظر داشتند نسخه‏های فرازمان و فرامکان برای رهایی بشر ارایه دهند. برای مثال، پوزیتویست‏ها یا اثبات‏گرایان با تکیه بر منطق عینیت‏گرا درصدد کشف، پیش‏بینی و کنترل بر محیط طبیعی و انسانی بودند. در مقابل، تفسیرگرایان با اتخاذ رویکرد ذهن‏گرا، از رویکردگرایی افراطی گرفته تا پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم، همگی فرض را بر تفهم و درک ساختارهای آگاهی پیشین سوژه قرار دادند؛ رویکرد انتقادی با تأکید بر افشای ساختارها و آگاهی کاذب و فمینیسم با ادعای آشکارسازی لایه‏های جنسیتی جهان اجتماعی، هر یک روایتی از رهایی‏بخشی به دست دادند. پراگماتیست‏ها نیز در این میان با یکسان‏دانستن حقیقت و امر فایده‏مند راه خود را رفتند. پست‏مدرنیسم با همه‏ی این داعیه‏ها سر نزاع دارد؛ با این‏وجود باید در نظر داشت که نزاع اصلی پست‏مدرنیسم با مونیسم، مینیمالیسم، تقلیل‏گرایی و مونولوگ علمی اثبات‏گرایی است. از منظر پست‏مدرنیسم، زبان علم اثباتی به توقیف معرفتی دیگر زبان‏های تولید دانش منجر شده و صداها و لحن‏های دیگر را خفه کرده است. با اتکای به قوانین عام و طبیعت‏گرا، از تنوع و گوناگونی، چندصدایی، تکثر و تعدد زبان‏های معرفت و گزارش‏های شناختی دیگر در باب انسان، واقعیت، ارزش و جهان اغماض کرده و تفاوت‏ها را در نظر نمی‏گیرد. با اتخاذ این موضع، پست‏مدرنیسم امکان دست‌یابی به حقیقت غایی، دانش پایدار و وفاق نهایی را چیزی جز توهم نمی‏داند.

بخش دیگری از جدال پست‏مدرنیسم با برساخت‏گرایی ـ تفسیرگرایی و رویکرد انتقادی است. رویکردهای برساختی ـ تفسیری بر اصالت سوژه، ذهن‏گرایی، اصالت معنا، عاملیت‏گرایی، تمرکز بر قوانین ایدئوگرافیک و موقعیتی، باور به استدلال‏های استفهامی ـ استقرایی و تأکید بر روش‏شناسی کیفی متمرکز است. پست‏مدرنیسم ضمن ارج‏نهادن و پذیرش بسیاری از این مفروضات در مقابل اظهار می‏دارد که رویکرد مذکور فاقد نسبی‏اندیشی ژرف، بازاندیشی فردی و توجه کافی به تنوع‏ها، تعددباوری و گونه‏گونی‏های واقعی در فرهنگ انسانی است. از سوی دیگر، غایت معرفتی برساخت‏گرایی ـ تفسیرگرایی، یعنی تفهم و همدلی به همان اندازه‏ی عینیت اثبات‏گرایی توهمی بیش نیست. از سوی دیگر، پست‏مدرنیسم همه‏ی این مفروضات را چیزی جز بازی‏های زبانی تلقی نمی‏کند و بر این باور است که پارادایم مذکور در درک نوع سیالیت و فرایندِ شدن ساختارهای متأخر به قدر کافی توانا نیست. رویکرد انتقادی نیز از منظر پست‏مدرنیسم از کاستی‏های خاصی رنج می‏برد. غایت یا هدف دانش از منظر رویکرد انتقادی، یعنی افشای ساختارهای زیرین قدرت و ایدئولوژی و رهایی‏بخشی، به ‏خودی خود اهدافی متعالی هستند اما رویکرد انتقادی باید در نظر داشته باشد که ماهیت قدرت، ایدئولوژی و هژمونی در دوران معاصر به‏غایت پیچیده است. با این وجود، پست‏مدرنیسم در نقد شرایط موجود و مخصوصاً نقد سرمایه‏داری فرهنگی متأخر و ضرورت آشکارسازی عناصر زیرین واقعیت‏ها با رویکرد انتقادی هم‏داستان است. پست‏مدرنیسم ممکن است با دو رویکرد برساختی ـ تفسیری و انتقادی دارای برخی اشتراکات نظری باشد اما هیچ سر سازگاری با اثبات‏گرایی ندارد.

در نهایت باید گفت هر چند به‌زعم بسیاری خود پست‏مدرنیسم نیز نوعی فراروایت است و از این‏ نظر در نوعی برهان خودابطال درگیر است، اما پرسش‏هایی را مطرح کرده و فضاهایی را برای بحث نظری و پژوهش عملی گشوده که نمی‏توان از آن‌ها به‏سادگی چشم پوشید.

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی