X

موسیقی سرگرمی نیست

موسیقی سرگرمی نیست -
امتياز: 3.0 از 5 - رای دهندگان: 4 نفر
 
ارکستر ملی
18 شهریورماه سالروز درگذشت علی نقی وزیری
اشــــاره کلنل علی نقی وزیری را چه بر هم زننده‌ی اصالت‌های موسیقی ایرانی بدانیم و چه وی را بزرگی از اهالی بزرگ موسیقی! می‌پذیریم که با حضور این مرد در صحنه‌ی موسیقیایی کشور، الحان و نغمه‌ در این مرز و بوم مسیری دیگر پیموده است، پس از 7 دهه، هنوز که هنوز است کمتر نغمه‌ای می‌توان شنید که موسیقی وزیری در آن حضور نداشته باشد. مسیری که همچنان با فراز و نشیب‌های خود به حیات خویش ادامه می‌دهد.

اثرات موسیقی علی نقی وزیری بر عالم موسیقی ایرانی چیست؟

وقتی به اهداف وزیری، آثار و تفكر او مراجعه می‌كنم او را موسیقی‌دانی آگاه می‌بینم که به طور مطلق تحت تاثیر فرهنگ غرب و موسیقی آن نبوده است، در او ذوق زیبایی‌شناسی وجود داشته و مدرس زیبایی‌شناسی بوده است. وزیری قبل از سفر به اروپا به طور كامل موسیقی ایرانی را نزد اساتید بزرگ آن زمان همچون میرزا عبدالله و آقا حسینقلی آموخته است.

روزآمد کردن موسیقی در ایران یكی از اهدافی است كه وزیری برای آن تلاش كرد، ایشان سعی داشت موسیقی در ایران را با تكنولوژی و پشتوانه‌ی علم موسیقی غربیبنیاد کند. من از نظر تفكر وزیری را فردی تجدد خواه می‌بینم كه در نظر داردموسیقی ایران را همانند كشورهای توسعه‌یافته در جهت پیشرفت سوق دهد تا موسیقی ایران علمی شود.

وزیری در همان زمان از علمی بودن موسیقی در ایران آگاهی داشت. ما رسالات كهنی از فارابی، ابن‌سینا، مراغه‌ای و حتی قطب‌الدین شیرازی در دست داریم كه اطلاعات علمی خوبی را از موسیقی ایرانی بیان می‌كنند اما نگاه وزیری این بود كه علم قدیم، در دنیای مدرن كارساز نیست لذا او از طریق علم غربی به موسیقی در ایران ورود کرد.

استادان موسیقی ایرانی نیز با این رویه مخالف نبودند البته، زمانی وزیری موسیقی قدیم ما را علمی ندانست و آن را عامه‌پسند نامید؛ لذا هنرمندان و اساتید موسیقی ایرانی از این مسئله دلخوری داشتند.

 در مدتی كه نزد استاد نورعلی برومند موسیقی می‌آموختم، تفكر استاد و وزیری شباهت بسیاری به هم داشت. ایشان هیچ‌گاه نگاه وزیری و آثار او را نفی نكرد بلكه بر عكس استاد برومند نیز به موسیقی علمی كه ردیف‌ها را شامل می‌شود اعتقاد داشتند و این نوع موسیقی را دنبال می‌کردند و آموزش می‌دادند، نه موسیقی عامه‌پسند و بازاری را.

موسیقی باید جایگاهی فرهیخته داشته باشد، البته این مسئله به معنای نفی موسیقی عامه‌پسند نیست، این نوع از موسیقی هم باید حضور داشته باشد، زیرا نوعی سرگرمی است اما هدف موسیقی‌دان نباید این نوع موسیقی باشد، بلكه موسیقی‌دان باید فرهنگ والا را در موسیقی حفظ كند. ما ایرانی‌ها دارای فرهنگی غنی هستیم، باید بدانیم که موسیقی مد نظر وزیری موسیقی عالمانه و جدی است که فرد آن را بفهمد و درك كند. وزیری با هر نوع موسیقی كه برای تفریح و سرگرمی است مخالفت می‌كند زمانی از وزیری برای شركت در مجلسی به همراه اركسترش دعوت می‌شود ولی وی دعوت را نمی‌پذیرد، این مسئله باعث می‌شود تمام زحماتی كه چندین سال برای هنرستان موسیقی ملی كشید از دست برود. وزیری قابل ستایش است، او برای حفظ علمی بودن و جدی بودن موسیقی همه چیز خود را فدا می‌كند. الان وقتی به جامعه‌ی موسیقی‌دان‌ها مراجعه می‌كنیم دو گروه را می‌بینیم. گروه اول که متاسفانه بسیار كوركورانه از وزیری تقلید می‌کنند در حالی كه به اهداف او فكر نمی‌کنند و موسیقی عامه‌پسند تولید می‌کنند، چیزی كه وزیری با آن مخالف بود، جالب است که اینها خودشان را پیرو مكتب وزیری می‌دانند. گروه دیگر نیز با تعصب وزیری را موسیقیدانی می‌دانند كه فرهنگ و موسیقی ملی ایران را خراب كرده و بدان لطمه زده است، در صورتیكه چنین چیزی درست نیست زیرا هر موسیقیدانی توان نوآوری دارد، اگر وزیری موسیقی گذشته را نفی می‌كند، باید دید این نفی ناظر به چه موسیقی بوده است. موسیقی عالمانه را نفی کرده یا موسیقی عامه‌پسند و غیر علمی را مردود دانسته است. باید با زاویه دید وزیری آشنا شد و فهمید که او در چه ساختاری فکر می‌کرده است.

آیا می‌توان گفت وی به تركیب موسیقی ایرانی و غربی دست می‌زند؟

وزیری موسیقی ایرانی و غربی را با هم تركیب نمی‌كند، بلكه اساس برای او موسیقی غرب است و تئوری را نیز از موسیقی كلاسیك غرب می‌گیرد تا آهنگ‌ها و نواهای موجود را اركسترال كند، یعنی همان چیزی که در غرب وجود دارد. وقتی به موسیقی كلاسیك غرب نگاه می‌كنیم، برخی آهنگسازان تم‌هایی را از موسیقی خود می‌گیرند و بر اساس آنها به آهنگسازی می‌پردازند. اما برخی آهنگسازهای دیگر تم‌هایی را از كشورهای دیگر قرض می‌گیرند و به کار آهنگسازی می‌پردازند، وزیری می‌خواهد با استفاده از نواهایی كه در موسیقی دستگاهی وجود دارد، مانند گوشه‌ها و یا حالت‌هایی خاص مانند دشتی، تم‌هایی را ایجاد کند و آنها را برای اركستر تنظیم كند و ارکسترال بسازد. می‌بینیم که وزیری در کارهای خود از سازهای ایرانی استفاده نمی‌كند و تمام سازهای ارکسترالش سازهای كلاسیك غربی هستند و تنها ساز ایرانی موجود ارکستر، تار است. در آثار او نواها و حالت‌های ایرانی با تكنولوژی غرب و موسیقی كلاسیك ارائه شده‌اند و این همان تجددخواهی اوست. وزیری فعالیتی نو را آغاز كرد، باید دید در آینده چقدر قابل پذیرش و جوابگو است. البته منظور من پذیرشی همراه با تحقیق و مطالعه روی آثار اوست. وقتی امروز آثار وزیری را گوش می‌دهم می‌بینم که این موسیقی نه تنها صدمه‌ای به موسیقی ملی ما نمی‌زند بلكه می‌تواند نگاه ما را به سمت علمی بودن و جدی شدن موسیقی سوق دهد، افرادی كه می‌خواهند فقط شیرین‌ نوازی كنند در مكتب وزیری راه به جایی ندارند.

به صورت عینی‌تر و ملموس‌تر از تغییراتی كه وزیری در نوازندگی و آهنگسازی موسیقی ایرانی به وجود آورد بگویید.

مسلما هارمونی وزیری نسبت به امروز كه شامل آكوردهای بسیاری است، ساده و ابتدایی به نظر می‌رسد. این مسئله را وزیری از روی آگاهی انجام داده است. او توانایی ساخت آكوردهای پیچیده را داشته است اما هم‌گامی و همراهی با فهم و درك مخاطب آن زمان برای او مهم بوده است. او می‌خواسته تا مخاطب موسیقی او را بشنود و درك كند.

 در آثار او اركستر كوچك و ساده است و نوازنده‌های زیادی ندارد، زمان برده تا هنرستان موسیقی در عرصه‌ی آموزش به سبک وزیری فعالیت كند و خروجی به سمت ایجاد اركستر سمفونیك بدهد، همانطور كه امروز در كشور اركستر ملی داریم. وزیری نیز قصد ایجاد اینچنین اركستری را در سر داشته است.برای ما ارکستر بدون ساز ایرانی به مکتب وزیری نزدیک‌تر است و بهتر به اهداف خود خواهد رسید. البته تنها مسئله‌ای که از نظر من در کار ارکستر ملی، محل اشکال است، خوانندگی در ارکستر بود. این خوانندگی باید به شیوه‌ای که وزیری بیان می‌کند دنبال شود، سنتی خواندن کار ارکستر را به سمت گرایش‌های مردم‌پسند سوق می‌دهد.

موسیقی که وزیری به دنبال آن بود الان چه وضعیتی دارد؟

برخی موسیقیدانان ما كاملا از موسیقی كلاسیك غرب آگاهی دارند، زمانی كه آن‌ها از تم ایرانی و دستگاه‌هایی همچون همایون و دشتی استفاده می‌کنند، همان روش و راه مکتب وزیری را به پیش می‌برند. به عنوان مثال آهنگسازی چون آقای شاهین فرهت، تم‌هایی ایرانی را با شیوه‌های موسیقی كلاسیك غربی در آثار خود به كار می‌برد و این همان چیزی است كه وزیری انجام می‌داد. این موسیقی‌دانان تكامل یافته‌ی مكتب وزیری هستند. البته ممكن است برخی افراد به علت سادگی ارکستر مكتب وزیری، خود را رهرو آن ندانند. به نظر من اركستر ملی كنونی ما همان تكامل‌یافته‌ی مكتب وزیری است. البته گاهی افرادی دوست دارند كه تمام موسیقی اركستر با سازهای ایرانی اجرا شود و این شیوه را نیز استاد دهنوی انجام داده‌اند؛ بسیار هم موفق بود. این هم شیوه‌ای از مکتب وزیری است.

 با نگاه به موارد و شیوه‌های اجرایی مکتب وزیری متوجه می‌شویم که این مکتب آسیبی به موسیقی اصیل ما وارد نمی‌آورد. اما اگر از زاویه‌ی تقلید كوركورانه و ناآگاهانه و بدون فکر با موضوع برخورد كنیم نه تنها به موسیقی بلكه به نسل جوان لطمه وارد می‌کنیم. در واقع به نوعی باعث گمراهی این نسل می‌شویم و آنها را بر سر دو راهی قرار می‌دهیم كه به طرف موسیقی كلاسیك غرب بروند و تنها از تم‌های ایرانی استفاده كنند یا بهحفظ سنت‌های اصیل كه كاملا ایرانی باشد مبادرت ورزند.

امروز موسیقی سنتی ما شبه سنتی است و بیشتر روی جنبه‌ی تجاری و بازاری آن كار می‌شود در حالی كه در موسیقی سنتی واقعی ما حكمت و معنا اهمیت فراوان داشته است و من فكر می‌كنم تفكر وزیری از نظر اهمیت به علمی بودن و جدی بودن موسیقی و طرد موسیقی بازاری با سنت واقعی ما بسیار هماهنگ بوده است اما در نگاه تجددخواهی خود.

 وزیری با موسیقی جدی و عالمانه مشكلی نداشته است، بهترین شاگرد او روح الله خالقی در ضمن اینکه به وزیری ارادت کامل دارد، به همراه سلیمان روح افزا در رادیو ردیف‌ها را شرح می‌دهد یعنی به شناساندن ردیف‌ها که همان کار علمی است، اقدام می‌کند. موسیقی هنر است و علم موسیقی یعنی شناخت موسیقی، وزیری نیز به این موضوع آگاهی كامل دارد، وقتی می‌گوید موسیقی ایران باید علمی و عقلانی شود درباره‌ی آن مطالعه و تحقیق كرده است. ما ایرانی‌ها فراموش كردیم كه عشق تا با آگاهی همراه نباشد راه به جایی نمی‌برد. در هنر هم این موضوع صدق می‌كند، هنری كه تنها بیان احساس مطلق باشد به جایی نمی‌رسد باید از احساس صرف عبور كنیم و به درك علمی برسیم.

 وزیری را باید موسیقیدانی مدرن و متجدد دید، اگر از زاویه‌ی دید قدما به او نگاه کنیم مسئله همین می‌شود که او موسیقی ما را از اصالت‌ها دور كرده است اما زمانی كه وزیری را از جایگاه دیگری قضاوت كنیم و مورد بررسی قرار دهیم متوجه درستی كار او خواهیم بود.

وزیری همیشه در سخنرانی‌های خود تاكید می‌كرد «موسیقی ایرانی باید علمی شود» و او می‌خواهد او این علمی بودن را از موسیقی غرب اخذ کند. او تئوری موسیقی خود را از غرب می‌گیرد و معتقد است كه باید علم نظری موسیقی را بر اساس موسیقی نظری كلاسیك غرب تدوین کنیم. این نگاه وزیری موسیقی ما را به موسیقی كلاسیك غربینزدیکمی‌کند. به همین خاطر طرفداران وزیری از واژه‌ی موسیقی جهانی استفاده می‌كنند که اصطلاح درستی نیست. امروز فكر می‌كنیم موسیقی كلاسیك اروپا موسیقی جهانی است چرا که ارکستر سمفونیک، سازهای کلاسیک و پیانو در همه‌ی کشورها وجود دارد اما از نظر خود غربی‌ها موسیقی‌شان جهانی نیست بلکه موسیقی جهان، موسیقی غیر از موسیقی کلاسیک اروپاست. در کشورمان به اشتباه گفتیم که موسیقی وزیری و کسانیکه ساز کلاسیک غربی می‌زنند جهانی است. امیدوارم هر چه زودتر به این مسئله توجه شود و در عنوان دروس دانشگاهی از نوشتن موسیقی جهانی خودداری کنند و از واژه موسیقی کلاسیک غربی استفاده شود.

من اگر بخواهم وزیری را از دیدگاه یك موسیقیدان سنتی ایران ارزیابی كنم تمام فعالیت‌های او اشتباه است. وزیری در رویکرد علمی کردن موسیقی از علمی که ما ایرانی‌ها در موسیقی قدیم داشتیم استفاده نمی‌کند و آن را به کار نمی‌گیرد. نگاه و سیستم موسیقایی وزیری حرکت به سمت مدرن بودن و مدرن شدن است.

 سوال اینجاست که به چه دلیل موسیقی‌مان را با موسیقی دیگری که سازگاری ندارد ترکیب کنیم؟ استاد نورعلی برومند معتقد بود موسیقی ایران و كلاسیك غربی مانند آب و روغن هستند و سازگاری با هم ندارند. نگاه مدرن و تجددخواه را با نگاه سنتی و اصالت محور نمی‌توان تلفیق کرد، این تلفیق و ترکیب موسیقی را خراب و بازاری می‌کند. چون وزیری می‌خواهد در فضای مدرن پیش برود. بنده از این نظر، نقدی به او وارد نمی‌بینم. زیرا مسیرش از ابتدا مشخص است. اما ما که می‌خواهیم فرهنگ قدیمی را حفظ کنیم اینجا وظیفه داریم که اشتباه نکنیم وقتی مباحثی را از موسیقی غرب می‌گیریم و با موسیقی خودمان ترکیب می‌کنیم موسیقی ما خراب می‌شود و اصالت اصلی ما را از بین می‌برد به عنوان مثال وقتی من سنتور می‌زنم نباید یک ملودی از برامس را اجرا کنم، اینجاست که به موسیقی اصیل صدمه می‌زنم. وظیفه همه‌ی ما حفظ اصالت‌های فرهنگی موسیقی‌مان است. در این زمینه باید آسیب‌شناسی درستی انجام شود. تا مواردی که به موسیقی صدمه می زند با آگاهی کنار گذاشته شوند.

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی