X

دوگام در راهی متناقض

دوگام در راهی متناقض -
امتياز: 4.7 از 5 - رای دهندگان: 3 نفر
 
دوراهی
چگونه می‌توان ژورنالیسم اندیشه‌ای داشت؟

مقدمه‎ بحث ناظر به خاستگاه ژورنالیسمِ دنیای امروز است؛ چون اگر نسبت به آن تذکر پیدا نکنیم، ممکن است در تلاش‎هایی که برای گشایش یک مسیر جدید به خرج می‎دهیم، چندان موفق نباشیم. اساسا ژورنالیسم و مطبوعات دوره‌ی مدرن، برساخته‌ی فرهنگ توده‌اند. این مفهوم توده را خوب باید فهم کرد. مفهوم توده ساخته و پرداخته‌ی دوره‌ی انقلاب صنعتی و بعد آن است. در این دوره به هر حال تحولات اجتماعی، صنعتی و تحولات جامعه‎شناختی به شدت رخ می‎نماید و جامعه‌ی اتمیزه ظهوریافته اقتضائاتی دارد که اربابان آن جامعه به سمتی می‎روند که بتوانند این فرهنگ را مدیریت کنند و یکی از ابزارهای مدیریت جامعه‌ی توده‎ای، مطبوعات مدرن هستند.

مطبوعات هم‌زادهای دیگری مانند نظام آموزشی و نظام اوقات فراغت و زیرنظام‌هایی مانند ادبیات تفصیلی داستانی و رمان دارد که به ویژه بخش مربوط به عامه‎پسندش با مطبوعات متولد می‎شوند و در یک ارگانیزمی قرار دارند که با هم مرتبطند و از هم جدا و منفک نیستند؛ به‌عنوان مثال در حوزه‌ی رمان نویسندگان عالمی را می‎سازند و این عالمی که به مخاطبان القاء می‎شود، لازمه‌ی زندگی در دنیای جدید است و مبتنی‌ بر یک جهان پیش‌ساخته‎ای است که در علم جدید در ساحت دیگری به شدت به آن نیاز است.

ژورنالیسم مدرن مسئله می‎سازد و این مسائلش باز خارج از آن جهان پیش‌ساخته‎ای که ما در پژوهش علمی می‎بینیم، نیست. به معنایی دیگر همان روش‌شناسی علمی تحصیل ابژه از طبیعت، جامعه و تاریخ، در یک ساحت نازل‎تری برای تودهها و عموم در قالب‌های ژورنالیسم به مخاطب ارائه می‎شود. ژورنالیسم یادآوری روزمره‌ایست به آرایه‌های دنیای جدید و همان‌ کاری را می‌کند که در شکل آینده‌نگرانه‌اش در رمان دنیای شگفت‌انگیز نو هاکسلی و تلقین‌های تخدیروار و مداوم می‌بینید. لذا باید روزنامه داشت و به قول گوته: برای بیست و چهار ساعت شبانه‌روزت مطبوعات داری، روزنامه‌‌داری که بخوانی یعنی دائم باید در این عالم نگه داشته شویم که تذکری باشد دائم بر آن آرایه‎های دنیای جدید، این‎ها در هم تنیده است. بنابراین یک مفهوم توده وجود دارد که ژورنالیسمِموجودِ دنیای مدرن، برساخته و برخاسته از آن است. ما اگر می‎خواهیم تلاشی در تغییر جوهره‌ی معنای ژورنالیسم مدرن داشته باشیم، بایستی نسبت به مفهوم توده توجه کنیم؛ یعنی از آن طرف آغاز کنیم. ما اگر در مباحث ساختار و سازمان مطبوعات و تکنیک‌ها بمانیم، مسئله‎مان به صورت کامل حل نمی‎شود. به معنای دقیق‌تر ما نیازمند یک لایه‌ی اجتماعی هستیم که آن لایه‌ی‌اجتماعی را باید پیدا کنیم و به‌واسطه مطبوعه با او ارتباط برقرار کنیم. بعد از انقلاب اسلامی شرایطی پیش آمده که ما می‎توانیم این لایه‌ی اجتماعی را در سطح مخاطبین خودمان پیدا کنیم.

ژورنالیسم اندیشه‎ای اولا و بذّات معطوف به پیدا کردن لایه‌ی اجتماعی‎ای است که مستعد بحث‎های اندیشه‎ای هستند و شما به واسطه‌ی شناخت آن لایه‌ی اجتماعی یک ارگانی را شکل می‎دهید و کم‌کم هر دو طرف در ارتباط با هم بسط پیدا می‎کنید و این مقدمه‌ی شکستن آن مفهوم توده است که از ذاتیات ژورنالیسم مدرن می‌باشد. بنابراین ما اگر بخواهیم از آن مفهوم توده‎مدار ژورنالیسمِ مدرن خارج شویم، تنها راه این است که اول مخاطب‎شناسی خوبی داشته باشیم  و این مخاطب را بسط دهیم. شهید آوینی وقتی سوره را اداره می‌کرد، خودش می‎دانست که مطبوعات محصول تمدن جدید هستند و او منتقد تمدن جدید بود. او راهی را انتخاب کرد که بتواند ارتباط خودش را با یک لایه‌ی نخبگانی جامعه برقرار کند. آن لایه‌ی نخبگانی لایه‎ای‌ست که در واقع ساخته و پرداخته‌ی فرهنگ و تمدن مدرن نیستند؛ یعنی مصداق توده نمی‌باشد؛ بلکه مصداق لایه‌ی اجتماعی‎ای هستند که انقلاب اسلامی به وجود آورده است. شهید آوینی اگرچه جذابیت و کشش و جریان‌سازی را به خوبی فهم کرد، لیکن خود را درگیر تکنیک‎ها و مسائل ژورنالیستی رایج در دنیا نکرد؛ بلکه منتقد آن بوده و در سرمقاله‎ای بر این مبانی می‎تازد؛ در حالی که خودش مطبوعه در می‎آورد. پس او هم متذکر این نکته بوده که ژورنالیسم با فضای اندیشه‎ای مخالف جریان مدرنیته یک مفهوم پارادوکسیکال تشکیل می‎دهد و برای این‎که این پارادوکس حل بشود، بایستی تلاش کرد و این شیوه را دگرگون کرد. یکی از آن نکات مهمش همین است که ما بایستی مخاطب‎شناسی‎مان را درست کنیم و بر مبنای مخاطب‎شناسی‎مان آن چیزی که اقتضای اهل تفکر و اندیشه‌ی‌ خودمان است را به اشتراک بگذاریم. به نظر من این گام اول است، گام اولی که بسیار مهم می‌باشد.

گام دوم جست‌وجوگری و تعهد به حقیقت است و این حقیقت در مقابل واقعیت سوبژکتیو، ناقص و موهوم و غرض‌مندِ دنیای جدید است. در فرهنگ و اندیشه‌ی مدرن پدیده‎ها باید آن‎چنان دیده شوند که با طرح از پیش اراده شده مدرن هم‎خوانی داشته باشند. ژورنالیسم مدرن در تلاش است مسائل و حوادث و وقایع جهان مدرن را در خودش حفظ کند. نشریه‌های علمی ـ پژوهشی نیز همین کار را درلایه‌ای دیگر دنبال می کنند؛ نشریات علمی  ـ پژوهشی مسائل مدرن را درون مدرنیته نگه می‌دارند و از آرایه‌های مفروض همین پارادایم پاسخ‌هایی را ارائه می‌کنند؛ در روزنامه‎ها و هفته‎نامه‎ها بیش‌تر پدیده‎های سیاسی، اجتماعی و مسائل مربوط به سبک‌زندگی در مرتبه‌ای نازل و خوش خوراک بازنمایی می‌شوند و در نشریات علمی کلیت جهان با لنگرهای فرضیه و روش‌شناسی و نظریات تولیدشده و شیوه و طریق نظام آموزشی به تمثل در می‌آیند.

فیلسوفان و متفکرین آلمانی بیش‌ترین انتقاد جدی را به مطبوعات مدرن دارند. خصوصا نیچه به دنبال نوعی از نخبگی و فرهیختگی خاص خود است در حالی که روزنامه‎ها و مطبوعات می‎روند به سمت سطحی‎سازی مفاهیمِ عمیقِ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اندیشه‎ای و این متناقض با ایده‎آل‎های آن‎هاست. این را هم در گوته می‌توان دید و هم در نیچه، هایدگر وکی‌یر‎کگور و دیگران.کی‌یر‎کگور مطبوعات را سگ شروری می‎دید که یک شبحی را می‎سازد. اما این شبح چیست؟ آیا این شبه عارضه ای است بر دنیای جدید؟ در واقع این شبح، نازل‌شده‌ی همان مفاهیم و دنیای پیش‌ساخته و اراده‌شده و ابژه‌شده‌‌ای‌ست که ما در پژوهشِ مدرن مبنا قرار می‌دهیم. پس ژورنالیسم مدرن دارای هدف و خویش‌کاری است و این کارویژه اهمیتش اصلا کم‌تر از علوم مدرن و علوم انسانی نیست و آرایه‌ای است مهم از پازل دنیای مدرن. حال چگونه می‌توانیم این ساختار را بشکنیم و ژورنالیسم اندیشه‎ای را ایجاد کنیم؛ آن‌چنان که برای هدف ما طریقیت داشته باشد؟ به نظر می‌رسد یکی از محورهای اصلی‎ برای نزدیک ‌شدن به ژورنالیسم اندیشه‎ای، طراحی نقشه‌ای‌ست که نقش پرسش‎گری و تذکر و ایجاد و بسط این پرسش‌ها در مطبوعه را پی بگیرد. به عبارت دیگر ژورنالیسم اندیشه‎ای بایستی نقشی شبیه زنبور عسل را برای خود طراحی کند؛ یعنی گرده‎افشانی، طرح پرسش. زیرا ژورنالیسم یک لایه‌ی محدود از کارکرد و کارآمدی را داراست و قادر به تولید علم و تمدن‌سازی نیست. پس ژورنالیسم می‎تواند طرح پرسش کند و این پرسش را بسط دهد و اکنون در شرایطی قرار داریم که می‌‌بایست طرح پرسش نسبت به ساختارهای اجتماعی، سبک‌زندگی و اندیشه‌های رایج داشته باشیم و این پرسش را به زبان حرفه‎ای خودمان طراحی کنیم. بنابراین ژورنالیسم یا روزنامه‎نگاری حرفه‎ای در این ساختاری که به آن قائلیم، مأموریتی می‎یابد به نام طرح و بسط پرسش؛ و لایه‌های دیگر ژورنالیسم اندیشه‌ای مانند حرفه‎ای بودن، پیچیدگی ترغیب‌کننده و جذابیت‌های بصری و موضوعی و... باید معطوف به این پرسش‎گری باشد؛ یعنی هرچه‌قدر این پرسش را بتوانیم هوش‌مندانه‌تر و اقناعی‎تر و با دست پر ارائه کنیم، آن وقت به ژورنالیسم اندیشه‌ای نزدیک‎تر می‎شویم.

 

شاید این سؤال ایجاد گردد که نشریات علمی  ـ پژوهشی کلی کار علمی ـ اندیشه‌ای کرده‌اند پس چرا مصداق ژورنالیسم اندیشه‎ای قرار نمی‎گیرند؟ درست است که پژوهش و فکر کردن به معنای معمولش در نگارش آن مقالات صورت می‌گیرد، ولی اتفاقا نشریات علمی ـ پژوهشی بسیار اکنون‌مدار هستند؛ یعنی در پارادایم و زمینِ از پیش طراحی‌شده بازی می‌کنند. دلیلش همان است که قبلا عرض کردم، یعنی قرار است که خانه‎های خالی این پازل را پر یا پررنگ‎تر کنند؛ قرار نیست که از این پازل خارج شوند. بنابراین شما آن تذکر و آن پرسش شکافنده متذکر نسبت به بنیان‎های فرهنگی و تمدنی را در آن نمی‌بینید. در حالی‌که اندیشه و تفکر لوازمی دارد که با روش‌شناسی علوم انسانی جدید یا به آن نمی‌رسید یا بسیار بخشی و ناقص و ابتر. بنابراین همان مفاهیمی که در ساحتی نازل‎تر در مطبوعات عمومی ظاهر می‎شود، در حوزه‌ی نشریات علمی ـ پژوهشی هم موجود است. لذا هرچه‌قدر نشریات علمی پژوهشی زیاد می‎شود، از این طرف تحولی در حوزه اندیشه و فرهنگ جامعه نمی‎بینید. اندیشه و تفکر لازمه‌اش خروج از مشهورات و معروفات و هژمونی ادبیات تولید شده و مداما تکرارشونده است و می‌توان گفت امروزه کار علمی و پژوهشی آسان و تفکر و اندیشه ناب بسیار دشوار است.

*دکتری فرهنگ و ارتباطات

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

مطالب مرتبط:

تفکرزدایی ژورنالیسم

روزنامه‌خوان و رازخوانی فلسفه

امکان آزادی مطبوعات

اندیشه‌ی نشریه‌ای

ژورنال به چه کار می‌آید؟

آن‌گاه رسانه از معنا تهی می‌شود

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی