X

پیش‌دوی به سوی مرگ

پیش‌دوی به سوی مرگ -
امتياز: 3.0 از 5 - رای دهندگان: 2 نفر
 
نسبت تفکر و تاريخ با تأکيد بر «دازاين» در نظر هايدگر
بررسي اجمالي نسبت تفکر و تاريخ با تأکيد بر «دازاين» در نظر هايدگر
اشــــاره از محورهای اصلی اندیشه‌ی هایدگر، زمان است. آن‌چنان که از کتاب هستی و زمان برمی‌آید، وی در نظر داشته که ارتباط ذاتی «هستی» و «زمان» را نشان دهد. هایدگر که برای فرار از گرفتاری در دام مفاهیم و اندیشه‌ی متافیزیک‌زده، زبان و واژه‌ها را به رنج می‌کشاند، با تمسک به مفهوم «دازاین» و مقومات آن، می‌کوشد که زمان‌مندی را به‌عنوان عنصر اصلی ساختار وجودی دازاین تشریح نماید. هایدگر با توجهی که نسبت به زمان ایجاد کرد، فهم مشهور از گذشته و حال و آینده و بالطبع تاریخ را دگرگون کرد. در این نظرگاه، تفکر همان یافتن امکاناتی در «حال» است؛ «حال»ی که همان «آینده»‌ای است که در «گذشته» به عنوان امکانی منتظرش بودیم؛ پس تفکر ناگزیر با تذکر نسبت به گذشته و خروج از اکنون‌زدگی و روزمرگی ممکن می‌شود. نویسنده‌ی مقاله‌ی زیر کوشیده است که بر اساس مفاهیم هایدگر، این نظرگاه را توضیح دهد.

مقدمه

تفکر به زبان می‌آید و در قالب گزاره بیان می‌شود. اما این گزاره‌ها مسبوق به لوگوس‌اند، زیرا لوگوس «بنیاد اگزیستنسیال اونتولوژیک» زبان است و آنچه لوگوس آن را بیان می‌دارد معنی است. نظام‌‌های فلسفی از وجود گفته‌اند و دازاین در مقام موجودی که همّ هستی خود را دارد (بند 4)2بهره‌مند از امکان هم‌سخنی با نظام‌های فلسفی است و هنگامی که مبادرت به چنین گفت‌و‌گوهایی می‌کند مترصد آن است که عالم فلسفی موضوع گفت‌وگوی خود را بگشاید. هیدگر قول معروف ارسطو را مبنی بر این‌که انسان «حیوان ناطق» است این‌گونه تأویل کرده است که انسان سخن می‌گوید، یعنی عالمش را کشف می‌کند (165). زیرا سخن‌گفتن، بر زبان‌آوردن معنایی است که حاصل پیوند میان فهمِ مسبوق به حال‌وهواداری دازاین است. هیدگر معنی را چنین تعریف می‌کند: «آنچه در گشوده‌شدن توأم با فهم قابل ظهور و بیان است، معنی نامیده می‌شود.» (151) توجه به این نکته اهمیت دارد که فهم، همواره مقدم بر تفسیرهایی است که اهل فلسفه و متفکران در هر دوره‌ی تاریخی به تفصیل به‌دست می‌دهند. در تلقی هرمنوتیک هیدگر، فهم و تفسیرِ متأخر از آن، در یک عالم و مناسبات حاکم بر آن صورت می‌گیرد که در ادبیات ویژه‌ای مناسبات ارجاعی (Bewandtniszusammenhang) نامیده می‌شوند. فهم اجمالی و بسیط که همواره نشانی از عالم دازاین را بر خود دارد، در وهله‌ی نخست هرمنوتیک است و سپس با حضور در عرصه‌ی معرفت تفصیلی، آپوفانتیک (apophantisch) نام می‌گیرد.

 تفصیل موضوع بر مبنای اصطلاحات هایدگر

1. هیدگر قوام بنیادین دازاین را در-عالم-بودن

(In-der-Welt-sein) می‌داند (بند 12) و آن را به‌طور خلاصه با در-بودن In-Seinبیان می‌کند (همان). دازاین در این عالم خود را می‌گشاید (Erschließung). هیدگر این ویژگی دازاین را در واژه‌ی دا (Da) خلاصه کرده است. حال پرسش این است که مقومات دا چیستند؟ مقومات دا عبارتند از:‌ حال‌وهواداری (Befindlichkeit)،‌ فهم (Verstehen) و بیان (Rede). (بند 28) این سه مؤلفه از منظر دیگری تبدیل می‌شوند به بهره‌مندی از اگزیستانس (Existenzialität)، واقع‌بوده‌گی (Faktizität) و درافتادگی (Verfallenheit). چگونه؟

2. هیدگر در جمع‌بندی این دو منظر در بند 41 به ترکیبی می‌رسد که آن را «کلیت ساختار دازاین به‌نحو صوری» می‌نامد که خلاصه‌ی آن از این قرار است: «هستی دازاین یعنی پیشاپیش-در-(عالم)، فراپیشِ-خویش-بودن در جوار (موجوداتِ درون-عالمی که در معرض مواجهه با دازاین قرار‌می‌گیرند)» (192) در این عبارت، فراپیشِ-خویش-‌بودن (Sich-vorweg-sein) ناظر به بهره‌مندی از اگزیستنس، پیشاپیش (schon) ناظر به واقع‌بوده‌گی و در جوار (Sein-bei) ناظر به درافتادگی دازاین در عالم است. نام این ساختار اهتمام (Sorge) است و هیدگر آن را در سرآغاز بند 39 از کتاب هستی و زمان «هستی دازاین» می‌نامد. اهتمام، آن لطیفه‌ی درونی دازاین است که پیوسته همّ‌وغم هستی او را در او بیدار می‌کند و مجال ارتقای او را بدان‌سو فراهم می‌آورد. اهتمام، به‌نوبه‌ی خود برآمده از زمان‌‌مندی است که پیوند آن دو زمینه‌ساز تاریخ و تطورات تاریخی دازاین است.

3. هیدگر پس از طرح این مسائل در بند‌های 29 تا 38 از کتاب هستی و زمان این نکته‌ی مهم را در طلیعه‌ی بند 39 مطرح می‌کند:‌ آیا این مؤلفه‌‌ها می‌توانند وحدت (EinheitderMomente) داشته باشند و از ساختاری تمام (GanzheitderStruktur) برخوردار باشند؟ در این‌جا است که پای یکی از مهم‌ترین یافتگی‌های دازاین به میان می‌آید که هیدگر از آن به «حال‌و‌هوای بنیادین» یاد کرده است و آن یافتن همانا خوف (Angst) است. در تلقی هیدگر با شرح و بسط دل‌انگیزی که در بند چهل آمده است، خوف موجب تفرید دازاین می‌گردد. به‌عبارت دیگر دازاین در خوف، مترصد کوششی برای تهیأ نیست و نگاهش متوجه چیزهای درون عالم نیست، از این‌رو نوعی تعالی می‌یابد.

اما چه چیزی معبر خوف را می‌گشاید؟ مرگ‌اندیشی چنین مجالی را فراهم می‌کند. مرگ و در معنایی عام‌تر عدم و خوف ناشی از آن زمینه‌ای فراهم می‌کند برای این‌که بدانیم عالم در همین مناسبات خلاصه نشده است، بلکه می‌توانیم عالم دیگری بسازیم. البته این عالم‌سازی بی‌توجه به امکانات واقع نمی‌تواند باشد، اما باید چنین امکان‌هایی را تکرار کرد (Wiederholung). مراد از تکرار چیست؟ هیدگر به این پرسش در بازخوانی مؤلفه‌های اگزیستنسیال دازاین بر مبنای زمان‌مندی پاسخ می‌دهد.

دازاین پیش از آن‌که در حال، در حال اصیل یا در لمحه/لحظه (Augenblick) تصمیم اتخاذ کند، مصممْ به جانب مرگ پیش‌دوی (Vorlaufen) می‌کند و به قلمرو گذشته بازمی‌گردد. او به گذشته بازمی‌گردد، زیرا نمی‌تواند موقعیت حال خود را به نحو تمام‌وکمال درک کند و نمی‌تواند بدون چنین دریافتی از گذشته تصمیمی اتخاذ کند

4. تلقی تاریخی هیدگر، در ارتباط تنگاتنگی با مسأله‌ی زمان است. در-عالم-بودن دازاین، مکان‌مندی، زمان‌مندی و تاریخ‌مندی آن، به‌منزله‌ی پدیدار آغازین است و نه عالم،‌ مکان، زمان و یا تاریخ. دازاین پیش از آن‌که در حال، در حال اصیل یا در لمحه/لحظه (Augen-blick) تصمیم اتخاذ کند، مصممْ به جانب مرگ پیش‌دوی (Vorlaufen) می‌کند و به قلمرو گذشته بازمی‌گردد. او به گذشته بازمی‌گردد، زیرا نمی‌تواند موقعیت حال خود را به نحو تمام‌وکمال درک کند و نمی‌تواند بدون چنین دریافتی از گذشته تصمیمی اتخاذ کند. توجه به آنچه در موقعیت‌های گذشته رخ داده است، زمینه‌‌هایی را برای مصمم‌شدن دازاین فراهم می‌کند. بنابراین دازاینِ مصمم، آینده‌ای دارد که با مرگش پایان می‌پذیرد، گذشته‌ای دارد که تا روزگار تولدش و چه بسا بسیار فراتر از آن امتداد می‌یابد و نیز بهره‌مند از حال است. هایدگر در تبیین این‌ موضوع از واژه‌ی اکستازه (Ekstase) استفاده می‌کند که در یونانی متضمن معانی «فراتر رفتن»، «در برابر ایستادن» و «بیرون از خویش بودن» و «در وجود بودن» است (اکستازه با اگزیستنس نیز مرتبط است و هر دو از ریشه‌ی واحدی برآمده‌اند). هایدگر می‌گوید: زمان‌مندی دازاین سه اکستازه را در بر می‌گیرد. این اکستازه‌ها در تصور زمان، به‌عنوان تتالی لحظه‌های اکنون، اگر هم نقشی داشته باشند، نقشی اولی و اصلی نیست.

می‌توان معانی فعلی مؤلفه‌‌های زمانی را به اجمال چنین بیان کرد: احضار کردن (Gegenwärtigmachen) برای حال، چیزی را از نو-آوردن (wieder-holen) برای گذشته و در انتظار-بودن (er-warten) برای آینده. دازاین اعم از این‌که مصمم باشد یا نباشد، بهره‌مند از حال (Gegenwart) است. اما فقط دازاین مصمم، لمحه/لحظه (Augenblick) دارد؛ فقط او است که به نحو اصیل می‌بیند.

5. واژه‌ی تاریخ هم ناظر به حوادث، به‌ویژه حوادث و رویدادهای گذشته است و هم ناظر به مطالعه و یا حکایت رویدادها. در زبان آلمانی در این خصوص دو واژه مطرح است: هیستوری (Historie) و گشیشته (Geschichte). هیدگر واژه‌ی هیستوری را به مطالعه‌ و حکایت رویدادهای گذشته اختصاص می‌دهد و آنچه را که تاریخ‌نگاری مطالعه می‌کند، گشیشته می‌نامد. دو واژه‌ی تاریخی (geschichtlich) و تاریخ‌‌مندی (Geschichtlichkeit) از واژه‌ی تاریخ مشتق شده‌اند که دو واژه‌ی دیگر نیز با آن در پیوندند: تقدیر فردی (Schicksal) و تقدیر جمعی (Geschick). البته ریشه‌ی همه‌ی این واژه‌ها، واژه‌ی (geschehen) است. مفاهیم «تاریخ»، «رویداد» و «تقدیر» بیانی از یک تفاوت‌اند. چگونه می‌توان آن‌ها را مرتبط و هماهنگ کرد؟ به نظر می‌رسد واژه‌ی گشهن (geschehen) یعنی رویداد در میان آن‌ها می‌تواند عهده‌دار چنین نقشی گردد. پرسش این است که چه چیزی روی می‌دهد؟ (geschieht) این دازاین است که روی می‌دهد. دازاین در میان تولد و مرگش امتداد می‌یابد:‌ (375) دازاین در پیش‌دوی به جانب مرگ و در تلاقی با اصالت وجودی‌اش که ناشی از لمحه‌ی مواجهه‌ با وجود است، در بازگشت به تولدش از طریق انتخاب مصمم یک امکان در «لمحه/لحظه‌‌ی» حال در نگاه‌داشتن آن در «پایداری خود» روی می‌دهد. این امکان، سرنوشت (Schicksal) دازاین است.

6. پیش‌روی به جانب مرگ، دازاین را از چنگال‌های فرد منتشر رها می‌کند و اصالت عزم وی را تضمین می‌کند. اما به‌‌خودی‌خود به دازاین نمی‌گوید که چه کاری باید انجام دهد و چنین نیست که گزیده‌ای از امکان‌ها را برای تقدیر فردی عرضه کند. برای برآوردن چنین مقصودی لازم است دازاین در وهله‌ی نخست به گذشته‌اش و چه‌بسا به دوران تولدش بازگردد و حتی شاید لازم باشد به گذشته‌ی دورتر از آن بازگردد. در آنجا است که شمار قابل ملاحظه‌ای از امکانات متنوع، خود را آشکار می‌کنند. بسیاری از فیلسوف‌ها، فرماندهان، دولت‌مردان، هنرمندان، قدیسان و عشاق با افعال و آثارشان به میراث دازاین تعلق دارند. در این میان با قهرمانان در قدوقواره و هیئت‌های مختلفی مواجه می‌شویم. دازاین می‌بایست این امکان‌ها را «تکرار کند». دازاین می‌بایست «قهرمانان‌اش را برگزیند» (385). تکرار و گزینش در این‌جا به معنی گفت‌وگویی از سر شوق با قهرمانان گذشته است.

شرط بهره‌مندی از تاریخ این است که تعلقی به عالم صورت‌ یافته باشد. عالم و عالم‌داری، مؤلفه‌ای از دازاین است و به‌عبارت دیگر بدون دازاین اصلاً نمی‌توان از عالم سخن گفت. تاریخ‌مندی دازاین برآمده از زمان‌مندی او است

7. ما می‌توانیم عالم گذشته و ساکنان آن را احیا کنیم، هنگامی که نگاه‌مان به آن عالم از قبیل نگاه‌های موزه‌ای نباشد و مناسبات آن عالم نزد ما از قبیل نسبت‌های «پیش‌دستی» ‌نباشند. اگر عالم موضوع مطالعه‌ را از قبیل «بوده‌‌گی» بدانیم و بتوانیم مناسبات حاکم بر آن را بر حسب عالمی که معیار تنظیم آن بوده است درک کنیم، به‌واقع تاریخ آن عالم بر ما گشوده شده است. دازاین به عالمی که در آن می‌زید، گره خورده است. دازاینی که مرده است و بی‌بهره از اگزیستنس، در عداد اشیای پیش‌دست نیست، بلکه در عرصه‌ی« بوده‌گی» است. بوده‌گی دازاین مبتنی بر زمان‌مندی دازاین است. شرط بهره‌مندی از تاریخ این است که تعلقی به عالم صورت‌ یافته باشد. عالم و عالم‌داری، مؤلفه‌ای از دازاین است و به‌عبارت دیگر بدون دازاین اصلاً نمی‌توان از عالم سخن گفت. تاریخ‌مندی دازاین برآمده از زمان‌مندی او است. اشیای موزه‌ای و یا اسناد مکتوبی که در آرشیوها قرار دارند از این حیث تاریخی هستند که پیش از این در مناسباتی ارجاعی بوده‌اند (Bewandtniszusammenhang) یعنی در عالمی بود‌‌ه‌اند و از این حیث به دازاینی تعلق داشته‌اند. در شرایطی که این مناسبات ارجاعی دیگر برقرار نباشند، می‌توان از عالمی سخن گفت که دیگر بر دازاینی گشوده نیست، به‌عبارتی دیگر فاقد دازاین متناسب با خود است و به این معنی دیگر نیست (nichtmehrdasein).

 

 مؤخره

مترصدند که با معنای وجودی تاریخ فرهنگ‌مان عهدی تازه کنند. گویا اینک دازاینِ سنت ما، ندای «وجدان» را می‌شنود و به خویش روی می‌آورد، یعنی وجهی از وجودش در کانون توجه قرار می‌گیرد که اختصاصی‌ترین خصیصه‌‌ی او است و به موجب آن مایل به وجود می‌گردد، و اصالتی درخور را می‌یابد. حاصلِ عزیمت، نوعی از گشودگی است که بر وفقِ طرح هیدگر، هر سه مؤلفه‌ی یافتن، فهم و سخن را در خود دارد که البته در ساحت عزم، عناوین و ویژگی‌های جدیدی می‌یابند، به‌گونه‌ای که در این قلمرو می‌توان متناظر با عناصر سه‌گانه‌‌ی مذکور از سه‌گانه‌ی طرح‌افکندن بر تقصیر، خوف و سکوت سخن گفت (269). دازاین در مراجعه به سنت فلسفی اسلاف خود، تجارب و همم آن‌ها را پیش روی می‌آورد و بر وجهی آن‌‌ها را از آنِ خود می‌کند (Zueignung) و به تعبیر دقیق‌تری آن‌ها را از نوْ باز‌می‌آورد (wiederholen). هیدگر در بند 68 از کتاب هستی و زمان که در خصوص زمان‌مندی گشودگی دازاین سخن می‌گوید در برابر هر کدام از اکستازه‌های زمانی دازاین صورتی از اصالت را قرار می‌دهد. در تلقی او تکرار یا از نو بازآوردن، فهم اصیل اکستازه‌ی بوده‌گی (Gewesenheit) است که در ارتباط تنگاتنگی با فهم اصیل ناظر به اکستازه‌ی آینده یعنی پیش‌دوی به جانب مرگ و فهم اصیل ناظر به اکستازه‌ی حال یعنی لحظه (Augenblick) است.

گفته شد که هیدگر در بیان برون‌خویشی (Ekstase) گذشته، به جای واژه‌ی «سپری‌شده» (Vergangenheit) که صبغه‌ای پیش‌دستی (Vorhandene) را عرضه‌ می‌دارد، از واژه‌ی بوده‌گی (Gewesenheit) یا (dagewesenesDasein) استفاده می‌کند تا به امکانات نهفته‌ای در گذشته اشاره ‌کند که دازاین مصمم می‌تواند آن را موضوع توجه خود قرار دهد و از آن‌ها برای تحرّی جدید خود به حقیقت بهره گیرد. هرگاه از افقِ اکستازه‌های اگزیستنسیال به مؤلفه‌های زمانی دازاین روزگار خودمان توجه کنیم، بر مبنای باور‌های فرهنگی راسخ خود همواره نگاهی به آینده داریم، به آینده‌ای که بر بستر مرگ‌اندیشی و توجه به تناهی آدمی ملازم نوعی از مراقبه است؛ در عین‌حال همواره به گذشته و اسلاف‌مان می‌اندیشیم؛ از سوی دیگر، روزگارِ عمیقاً آمیخته‌ی ما به ارزش‌های فرهنگ غربی «درافتادگی» ویژه‌ای را برای‌مان تدارک کرده است که هرگاه بخواهیم بنیادهای آن را دریابیم، ناگزیر خاستن‌گاه‌‌های عزم غربی را جست‌وجو می‌کنیم. می‌توان گفت که تحقق عزم دازاین روزگار ما مستلزم درک زمان و تاریخ سنت ما از یک سو و تاریخ و سنت غربی از سوی دیگر است و از چنین توجهی به تفاوت میان زمان دوره‌ی تجدد و زمان گذشتگان خود پی خواهیم برد و به تعبیر استاد رضا داوری «این درکْ مقدمه‌ی آزادی ما خواهد بود». عزم تحری حقیقت، موقعیت‌هایی (Situation) پدید می‌آورد که بر مبنای آن می‌توان گذشته را در افق آینده دید. به میزانی که رجوع دازاینِ بهره‌مند از وجدانِ وجودی، به مبادیِ معنایی فلسفه‌ی غربی که صورت دربرگیرنده‌ی عصر ماست بیش‌تر شود، به ‌همان میزان توجه به سابقه‌ی سنت شدت بیش‌تری خواهد یافت. اگر دامنِ عزمِ دازاینِ روزگار ما در تمنای گذشتن از مناسبات عالم معاصر باشد، در گزینشِ امکانات گذشته‌ی تاریخ خود به عنصری روی خواهد آورد که مصالح مناسب این گذشت را تأمین کند و اگر چنین مقصودی نداشته باشد و مبلغِ همت او، یافتن افقی در تراز و هم‌تراز افق غربی باشد، دیگربار مصالح حکمت و فلسفه‌ی اسلامی را در قالبِ صورت فلسفه‌ی اروپایی خواهد ریخت.

 

 

پی‌نوشت

1- عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره)

2- کلیه‌ی ارجاعات به این کتاب است:‌

Heidegger Martin (1986), Sein und Zeit, Tübingen: Max Niemeyer Verlg

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی