X

شورایی برآمده از بی‌فرهنگی سیاسی

 
 دکتر حسن بنیانیان
ضعف فرهنگ سیاسی به واسطه‌ی خلأ مدیریت و هدایت فرهنگی

موضوع شوراهای شهر را باید ذیل مردم‌سالاری و مشارکت فعال مردم در اداره‌ی جامعه مورد توجه قرار داد. مردم‌سالاری دینی زمانی روند سازنده‌ای خواهد داشت که نظام مدیریت فرهنگی کشور آن قدر کارآمد باشد که سرعت بهبود تحولات فرهنگی بالاتر از سرعت مشارکت دادن مردم در انتخابات باشد. طبعاً افراد با تفکرات لیبرالی و تکنوکراتی با اصل این سخن مخالف هستند و این سؤال را مطرح می‌کنند که چگونه می‌توان این صلاحیت را برای مدیران فرهنگی قائل شد که اذهان مردم را هدایت کنند تا در انتخابات متناسب با ذهنیت آن‌ها تصمیم‌گیری نمایند.

پاسخ من نیز این است که اگر این صلاحیت را برای نخبگان آزاده‌ی دین‌شناس قائل نشویم، چه کسانی جای آن‌ها را خواهند گرفت؛ بی‌تردید جای آن‌ها را جریانات سرمایه‌داری و عاشقان قدرت، آن‌طورکه در غرب جریان دارد، اذهان را از طریق رسانه‌ها و نظام‌های تبلیغی خاص خود هدایت کرده و روز انتخابات میوه‌ی آن را خواهند چید و جریانات وابسته به آن‌ها به حاکمیت می‌رسند. لذا در شرایطی که ما مردم‌سالاری دینی را پذیرفته‌ایم باید مشخص شود که هدایت ذهنی مردم در اختیار چه کسی باشد؟

تجلی کاستی‌ها و نقاط ضعفی که در مدیریت فرهنگی وجود دارد را می‌توان در تمام انتخابات‌های سیاسی ملاحظه نمود. برای نمونه در انتخابات شورای شهر با وجود مسائل پیچیده‌ی فنی و زیست‌محیطی در کلان‌شهرها، به دلیل کند بودن رشد فرهنگ سیاسی مردم، عزیزان هنرمند و ورزش‌کار به نمایندگی در شورای شهر انتخاب می‌شوند. در حالی‌که این عزیزان کمک زیادی نمی‌توانند در حل مسائل پیچیده‌ی شهری بکنند. اگر اراده‌ی بهبود فرهنگ سیاسی در بین مدیران فرهنگی جامعه باشد و اهمیت این امر برای آینده‌ی انقلاب و حفظ ارزش‌های اساسی آن درک شود، در این راستا باید دانش‌آموزان از دوران راهنمایی مقوله‌ی مشارکت کردن و نیز انتخاب کردن را تمرین نمایند. همانطورکه صداوسیما باید به‌طور مستقیم و غیرِمستقیم و البته به‌صورت مستمر روی این موضوع کار کند تا در هر دوره از انتخابات‌های سیاسی، شاخص‌های رشد دانش و تجربه‌ و تقوا و دل‌سوزی در میان نمایندگان منتخب افزایش یابد و به‌تبع آن سلامت و توان‌مندی مدیران اجرایی افزایش یابد. در این صورت است که مردم‌سالاری به پیشرفت ما یاری خواهد رساند. اما یکی از آسیب‌های فرهنگی ما این است که غالباً افراد باور نکرده‌اند که جامعه با مردم‌سالاری اداره می‌شود و اگر مشکلاتی در امور اجرایی کشور ملاحظه می‌کنید تا اندازه‌ی زیادی به شیوه‌ی انتخاب تک‌تک افراد بر می‌گردد و باید بیش از هرکس به خود انتقاد کنیم، زیرا انتخاب آگاهانه‌ای نکرده‌ایم. البته این معضل فرهنگی به دلیل پادشاهی بودن حکومت در تاریخ ایران بوده است که همواره هر ظلم و فسادی مشاهده می‌شده به‌درستی آن را ناشی از ظلم پادشاهان می‌دانسته‌اند و آن را به فساد حاکمان ربط می‌داده‌اند. اما در شرایط کنونی باید متوجه این بود که ما خود در شکل‌گیری اوضاع کشور از طریق انتخابات سهیم هستیم. 

ارزیابی بنده از اوضاع حال حاضر شوراهای شهر آن است که شوراها نه سازوکار ارتباط مناسبی با مردم دارند، نه وظایف نظارتی‌شان را کامل انجام می‌دهند و نه تلاشی عالمانه برای ایجاد تحول در شیوه‌ی اداره‌ی شهر و نحوه‌ی ارائه‌ی خدمات شهرداری‌ها دارند و بیش‌تر تحت‌تأثیر شهرداران هستند تا نظارت‌کننده بر سیاست‌ها و فعالیت‌های شهرداران.

در این رابطه‌ به نظر می‌رسد بسیاری از رفتارهای ما در شوراها غیرِعلمی است؛ برای نمونه یک مدل از فهم مسائل شهری این است که نماینده در دفتر شورای شهر بنشیند تا مشکلات را به او اطلاع دهند و او رسیدگی نماید؛ مدل دیگر این است که نماینده با حضور و گشتن در شهر از نزدیک مسائل شهر را رصد می‌کند، گاه در این مدل نماینده این کار را به چند جوان تحصیل‌کرده و خوش‌فکر می‌سپارد تا مسائل را شناسایی و طبقه‌بندی کنند. اما مدل کامل‌تر این است که به موازات مدل قبل یک سیستم نظرسنجی از نخبگان شهر راه‌اندازی شود تا مسائل را رصد کرده و راه‌حل‌هایی را پیشنهاد دهند.

در کشورهایی که سابقه‌ی زیادی در اعمال مردم‌سالاری دارند، در کنار انتخابات‌ها یک نظام آموزش و پرورش بسیار مؤثر و فرهنگ‌سازی وجود دارد که برای نمونه از دوران دبستان این‌ها نماینده‌ی کلاس تعیین می‌کنند و این نماینده‌ تشریفاتی و برای حضوروغیاب کردن یا بازویی برای معلم نیست، بلکه به معنای واقعی سخن‌گوی دانش‌آموزان بوده و توقعات آن‌ها را از مدیریت مدرسه بیان می‌کند. این نظام آموزشی یک بلوغ رفتاری در افراد برای انتخابات‌ها ایجاد می‌کند، حال آن‌که در شرایط موجود ما اغلب افراد در انتخابات‌ها لیستی در دست دارند که اغلب نامزدهای حاضر در آن لیست را نمی‌شناسند و فقط اسامی آن‌ها را در برگ رأی می‌نویسند و متأسفانه تعداد اندکی هستند که با مطالعه و تحقیق و بررسی لیست‌های مختلف رأی می‌دهند و مابقی بسته به این‌که کدام جریان سیاسی توجه آن‌ها را جلب کرده است به لیست آن جریان رأی می‌دهند.

بنابراین این‌که برای نمونه در انتخابات ریاست جمهوری افرادی که شاید کاسب محل باشند به خودشان این اجازه را می‌دهند که نامزد بشوند، نمادی از پایین بودن نظام ارزشی در اذهان مردم و نظام رفتاری به‌عنوان مختصات فرهنگی ماست. در واقع با چه سازوکاری در ذهن مردم این تلقی شکل می‌گیرد که یک ورزش‌کار یا هنرمند را برای شورا انتخاب نمایند، این نشان‌دهنده‌ی آن است که هیچ معیاری در ذهن افراد رأی‌دهنده جز شهرت نامزدها وجود ندارد. از آن‌جا که این جایگاه نیازمند تجربه و تخصص لازم است می‌توان پرسید که چرا افرادی که شرایط لازم را ندارند به خود اجازه می‌دهند که نامزد شوند و چرا افرادی نیز به آن‌ها رأی می‌دهند؟ این مسئله بیان‌گر خلأ هدایت و مدیریت فرهنگی بر مبنای دینی است که نتیجه‌ی آن در وضعیت نابسامان ساخت‌وسازها در شهرها و فساد در آن‌ها به دلیل مؤثر نبودن شوراهای شهر نمایان است. حال آن‌که اصلاح این وضعیت بر عهده‌ی شوراها بوده اما روند رو به بهبودی ملاحظه نمی‌شود. مردم در سازوکار موجود در حکومت مشارکت داده شده‌اند، ولی نماینده‌های منتخب آن‌ها نماینده‌های مؤثر و سازنده‌ای نیستند. بنابراین سخن من آن است که تمرکز باید معطوف به نوع نگاه و فضای فرهنگی «رأی‌دهندگان» باشد و نه مشخصات چهره‌هایی که منتخب شده‌اند. البته رأی‌دهندگان را نیز نباید محکوم کرد بلکه نقد اصلی متوجه «کم‌کاری مدیران فرهنگی» جامعه است که باداشتن نگاه حداقلی به مفهوم فرهنگ، فعالیت‌های فرهنگی را به مسائل محدودی خلاصه کرده‌اند و هیچ تحلیل جامعی نسبت به فرهنگ سیاسی، فرهنگ اقتصادی، و فرهنگ اجتماعی ندارند و برای خود مأموریتی در این مسائل قائل نیستند.

بحث دوم این است که ما نهادسازی مناسب برای مشارکت دادن مردم در انتخابات ایجاد نکرده‌ایم. مردم‌سالاری بدون ساختارهای مناسب اجتماعی به‌خصوص در کلان‌شهرها که مردم نامزدها را نمی‌شناسند، کیفیت پیدا نمی‌کند و به‌طور قطع اگر اقدام لازم صورت نگیرد دوره به دوره کیفیت منتخبین نامناسب‌تر خواهد شد. چراکه وقتی تنها 15 روز برای معرفی یک نامزد وقت داده می‌شود و در این فرصت نیز آن نامزد به‌طور معمول باید یا خودش منابع مالی کافی داشته باشد یا با یک سرمایه‌دار کنار بیاید تا هزینه‌ی لازم برای تبلیغات و چاپ پوستر را تأمین نماید، لاجرم خود این سیستم به طور واضح محل تولد فساد خواهد بود. حال آن‌که شاید بتوان مانند حزب در دنیای غرب به یک نهاد یا تشکلی اعتماد داشت و به آن‌ها نمایندگی داد تا آن‌ها افراد را معرفی نمایند و مردم انتخاب کنند. به هر حال تلقی من این است که اگر ما نهادهای دینی خود را در طول 200 سال اخیر به‌تدریج منزوی نمی‌کردیم و پس از پیروزی انقلاب نیز از آن‌ها غفلت نمی‌کردیم و شهرسازی ما شامل محله‌ها بوده و مرکزیت آن مسجد بود و مساجد نیز مرکز عبادت الهی و عرضه‌ی انواع خدمات علمی، آموزشی، هنری و مشاوره‌ای بود، خود این می‌توانست یک بستر طبیعی تاریخی و تدریجی برای شناسایی افراد معتمد و خدوم محل باشد. البته داشتن نهادهای دینی و احزابی متناسب جامعه‌ی اسلامی مانعه‌الجمع نیست؛ اما آن‌چه مسلم است این مسئله رها شده و جامعه دارد هزینه‌های آن را می‌پردازد.  

اما از سوی دیگر یک دور معیوبی نیز میان نهادهای فرهنگی با نهادهای اجرایی و تقنینی و قضایی شکل گرفته است، برای نمونه چون بودجه‌ی دستگاه‌های فرهنگی مانند صداوسیما و... گره‌خورده به مجلس یا دولت است؛ به محض این‌که انتقادی علیه وضع فعلی انتخابات یا وضع آموزش و پرورش در زمینه‌ی ارتقای فرهنگ سیاسی مردم انجام شود به سرعت به اتهام تضعیف دولت یا مجلس، بودجه‌ی آن‌ها کاهش پیدا می‌کند. لذا طرح این مسئله و انتقاد از آن باید از طریق نخبگان حوزوی و دانشگاهی صورت پذیرد که آزاده‌اند و آسیب‌های اجتماعی را بدون هیچ نگرانی به زبان می‌آورند. اما به دلیل استبدادی که در عمق روابط فرهنگی جامعه‌ی ما وجود دارد، ضمن این‌که بحث از آزادی مطرح می‌شود، گاه با این نخبگان نیز با تحقیر یا توبیخ و بازنشسته کردن زودهنگام برخورد می‌شود. این در حالی است که به میزان نخبه‌های آزاده‌ای که حاضر باشند هزینه‌ی این کار را بپردازند، سرعت حل این مسائل افزایش خواهد یافت؛ در یک جمع‌بندی باید گفت: با توجه به نقش مردم‌سالاری در نظام اسلامی و نقشی که کیفیت بخشیدن به انتخابات‌ها در استحکام نظام و تسریع در پیشرفت کشور دارد، لازم است اندیشمندان علوم سیاسی جامعه با همفکری اندیشمندان مباحث فرهنگی، طرح جامعی برای ارتقای فرهنگ سیاسی و نهادسازی لازم برای این موضوع ارائه دهند. فکر می‌کنم نقطه‌ی شروع این حرکت نیز به عهده‌ی وزارت کشور باشد.

 

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مطالب مرتبط:

تراژدی کمیک شورای شهر

مشارکت مردمی یا بازی سیاسی

منتخبان شهرت، نه شورا

بحران هویت شورا در رژیم سیاسی

شورایی گسسته از مشارکت مردمی

تراژدی حقوق محلی در ایران

حلقه‌های مفقود در زنجیره‌ی عمل‌کرد شوراها

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی