X

آئین سوک

آئین سوک -
امتياز: 4.9 از 5 - رای دهندگان: 11 نفر
 
آئین سوگ
تأملی در سوگ و انتظار آماده‌گر

برپاداشتن سوک در میان تمام تمدن‌های کهن، یکی از بنیادی‌ترین آئین‌های دینی ـ اجتماعی بوده و ریشه در اعماق عصر اساطیر دارد. بن‌مایه‌ی اغلب آئین‌های سوک (عَزا، تعزیه) به «تموز» در بابل باستان برمی‌گردد و به «افسون آب» و «طلب باران» مربوط است. «تموز» به «ادونیس» جای سپرد که هر سال کشته می‌شد و طبیعت را از خون مقدس خود رنگین می‌کرد و جوانان سوری را هر سال برمی‌انگیخت تا بر سرنوشت وی بگریند و نوحه سر دهند.

«ادونیس» در مصر به «اوزیریس» جای سپرد که پاره پاره شدن وی به دست «ست» و یارانش، «ایزیس» و پیروان وی را به سوک نشانده بود. در قریگیه و رم، عزاداری برای «آتیس» بسیار خون‌بار بود؛ زیرا سوگواران بر تن خود زخم می‌زدند و در حال جذبه با  دشنه به جان خود می‌افتادند و... الخ. این آئین (آئین سوک) در ایران زمین، شاید دیر‌سال‌تر و کهن‌تر از دیگر کشورها باشد. نخستین سوک، برای سیامک پسر کیومرث (که به دست اهریمن کشته شد) برپا گشت که یک سال به طول انجامید؛ سوک ایرج، دومین سوک فراگیر در ایران عصر اساطیر است. سوک سهراب و سوک سیاوش و فرامرز و... دیگر سوک‌های پایدار قوم ایرانی بودند که حتی پس از اسلام آوردن دوام داشتند و آئین‌های آن‌ها تا قبل از سیطره‌ی تمدن مدرن، کم‌وبیش در میان عشایر برپا می‌شد. گریستن بر کشته شدن سهراب و سیاوش و فرامرز در مجالس نقالی(حتی در روزگار تجدد) مرسوم بود و اندک‌اندک بر افتاد. این مختصر برای آن گفته‌ آمد که بدانیم اولاً آئین سوک در جهان و به‌ویژه ایران‌زمین کهن‌تر از آن است که آن را یک‌سره به شیعیان نسبت بدهیم. ثانیاً قوم ایرانی پس از اسلام‌آوردن، با «خودآگاهی جمعی» در پی مظهری در کیش جدید می‌گشت که سزاوار تطبیق با مظاهر کهن «آئین سوک» باشد و اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) را یافت که خود و یارانش تمام ویژگی‌های برجسته‌ی مظاهر پیشین را در خود داشتند. بحث در این باب را باید به فرصتی دیگر موکول کرد (کشته‌شدن پاکان و نیاکان با لب تشنه و پایداری گروه اندک آنان در برابر دشمنان بسیار، به‌ویژه در اسطوره‌ی سیاوش و فرامرز قابل پی‌گیری است) و به این معنا پرداخت که برپا داشتن آئین سوک برای امام «وارث» در روزگار و غلبه‌ی تمدن تکنیکی بر تمام تمدن‌های ماقبل مدرن، از کدام کارایی برخوردار است؟

اگر از سر تأمل در عزاداری برای اباعبدالله بنگریم، خواهیم دید که به‌ویژه در صد سال اخیر، منشاء هر گونه نسبتِ قوم ایرانی با اسلام، عزای سالار شهیدان بوده است؛ زیرا در بن‌مایه و ریشه‌ی خود فراتر از امر و نهی و ایجاب و سلب و اثبات و انکار عقلی و اعتقادی است. گویی حضرت امام وارث(علیه‌السلام) با وقوف به این معنا در روز عاشورا فرموده است:‌ »ان کان دین محمّد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی». هر اندازه مدرنیته بسط و نشر بیش‌تری پیدا می‌کند، آئین سوک اباعبدالله دامنه‌ی ‌وسیع‌تری می‌یابد. بسیارند کسانی که در تمام طول سال هیچ نسبتی میان گفتار و کردار آنان با اسلام نمی‌توان یافت، امّا به محض فرا رسیدن محرّم دگرگون می‌شوند و یک دهه یا بیش‌تر (و بعضاً تا اربعین) محرمات را ترک می‌کنند و واجبات خود را به جا می‌آورند یا لااقل مهیای آشنایی با اسلام و شئون مختلف خاندان عصمت و طهارت شده و با شرکت در سوک امام وارث و یاران ویعلیهم السلام، مستعد تحول باطنی شده و خود را در ساحتی ورای زندگی معمول و اوقات عادی می‌بینند. این تحول کم و بیش با سوک دیگر اعضای خاندان عصمت و طهارت در دیگر ایام سال و به‌ویژه با سوک امیرمؤمنان و سیده‌النساءعلیهم‌ا‌السلام و حتی عزاداری معمول برای مردگان هر خانواده‌ی ایرانی، پیوند خورده و تداوم می‌یابد و حتی از ساحت سوک به ساحت سور(نیمه‌ی شعبان و تولد دیگر معصومان) وارد شده و صورت غالب قوم ایرانی را در موقف تذکر به ایام‌الله و عشق به اسماءالله الحسنی(اهل بیتعلیهم‌السلام) نگه می‌دارد. تأمل در این معنا، نشان می‌دهد که چرا پیامبر گرامی اسلام(صلوات‌الله‌علیه) می‌فرمود: «حسین منی و انا من حسین». ابا عبدالله با قیام خود نه تنها حریم شریعت جد خویش را از دست‌برد تحریف امویان حفظ کرد، بلکه طریقت آن حضرت را نیز مصون داشت و حقیقت آئین وی را آشکار کرد. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌فرمود: «الشریعه اقوالی و الطریقه اعمالی و الحقیقه احوالی» و اینک(به‌ویژه در روزگار تمدن تکنیکی) جز در نسبت با اباعبدالله و محرم و عاشورا و کربلا، راه بردن به گفتار و کردار و احوال پیامبر محال است. زیرا بیرون از این ساحت، سیطره‌ی اسلام اموی و عباسی، قرن از پی قرن کار را به آن‌جا کشانده که از اسلام چیزی جز امثال داعش و اندیشه‌های اهریمنی آنان زاده نمی‌شود.

اسلام و اباعبدالله یگانه بوده‌اند و یگانه‌اند و عشق به امام وارث و یاران وی به‌ویژه در ایران زمین که دیار کشتار یا (جنگاوران) بوده و هست،‌ مهم‌ترین سرمایه‌ی قوم ایرانی برای عبور از ورطه‌ی نیست‌انگاری مدرن است؛ به شرط آن‌که دانایان قوم در این عشق و ساحات آشکار و پنهان آن در نسبت با هویت قومی و هویت دینی تأمل کنند و همت آنان معطوف به هم‌تافت کردن «سوگ و آگاهی» باشد؛ چنان‌که در ایران‌ باستان چنین بوده است. تنها از این راه می‌توان سوگ و عزا را به سوی اقتدا کردن به اباعبدالله و یارانش سوق داد. تفکر و تأمل در «زیارت وارث» و «زیارت عاشورا» با رجوع به قرآن و شناختن شئون انبیا و اولیایی که اباعبدالله وارث آن‌هاست، می‌تواند به فتوح و گشایشی در جان و خرد منجر شود که راه رخنه بر هر گونه بد و بیداد فردی و جمعی را بسته و ما را مستعد انتظار آماده‌گر کرده و در ساحت عشق به «غیبت» و «امام‌الغیب» قرار دهد که واپسین مظهر امام وارث است و اسلام و ایمان را با تمام وجوه آشکار می‌کند. سوگ اباعبدالله ماتمی است که برای پیروان حقیقی آن حضرت، به سور لقای بقیه‌الله الاعظم(علیه‌السلام) منجر می‌شود و ذات آن‌ها را به ظهور می‌رساند؛ چندان‌که به تعبیر امام صادق(علیه‌السلام) و پروای آن نداشته باشند که در روزگار غیبت آن حضرت بسر ببرند یا در زمان قیام ایشان.

اباعبدالله آموزگار تمام کسانی است که به «وضع موعود» می‌اندیشند و عاشورا، آزمون و عَیار تشیع و انتظار امام‌الغیب است. اباعبدالله در کربلا به ما آموخت که به وضع موعود و امام موعود ملحق نخواهیم شد مگر آن‌گاه که هست و نیست خود را فدا کنیم و از هرچه رنگ تعلق دارد آزاد باشیم.

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

مطالب مرتبط:

ابتلاء عظیم عاشورا

گشودگی و عسرت حُسن

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است

تاریخ اشک

اظهار ظاهر

نمایشی شدن عزاداری

آرامش یا خطرپذیری

موسیقیای عزاداری، از دیروز تا امروز

هیأت کهف حصین ماست

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی