X

هیأت کهف حصین ماست

هیأت کهف حصین ماست -
امتياز: 5.0 از 5 - رای دهندگان: 3 نفر
 
حسین
بحثی در باب شأن و جایگاه هیأت در جنگ فرهنگی

اگر گفته می‏شود كه شمر كربلا مُرده و شمر امروز فلان کس است، این سخن كاملی نیست! شمر از وُلات تاریخی كفر و استكبار است و تبری از او باید در همه‌ی تاریخ جاری باشد، ولی این تبری باید به فضای اجتماعی روز هم تنزل پیدا كند. آن بصیرت باید در فضای اجتماعی امروز هم محقق شود.

شنیده‌ایم که می‌گویند: شیعه دو رأس یا دو بال دارد که با آن‏ها پرواز می­کند؛ یك بال قرمز و یك بال سبز. یكی عاشورا و یكی امام زمان؛ می‌دانند كه باید این ارتباط را قطع كنند. لذا باید روزی صد بار آنان را لعن‌ كرد و هر روز در زیارت عاشورا گفت «وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً». نمی‌شود به‌جای آن‌ها اوباما را لعن كرد. آنها وُلات تاریخی‌اند و لعن آن‌ها لعن مستمر است.

بنابراین در هیئت، اول باید نقطه‌ی كانونی اتصال به وجود مقدس سید‌الشهداء و عاشورا و شبكه‌ی ارتباط با عاشورا را شناخت. مأموریت هیئت این است كه تجربیات عاشورا را بتواند در جامعه‌ی مؤمنین جاری و ساری كند. این امر محتاج چند اقدام است:

ابتدا باید وضعیت موجود عزاداری‌ها را، حفظ، ترمیم و سپس بالنده کرد. سرمایه‌‌های گذشته را نباید از دست داد؛ به نظر می‌آید بعضی از سرمایه‌هایی که در گذشته هیئات وجود داشت، در حال از دست رفتن است؛ هیئات نقطه‌ی جوشش حماسه بوده‏اند. هرچند که نفس گریستن، خود نقطه‌ی كانونی حماسه است. یكی از معجزات ائمه(علیهم‌السلام) این است كه به مردم گفتند: برای امام حسین(علیه‌السلام) گریه كنید.  ائمه‌ی اطهار(علیهم‌السلام) می‌دانستند كه ایجاد یك عاطفه‌ی رشدیافته ـ كه بتواند بر مدار ولایت ولی خدا و نه برای نفس بجنگد و خون بدهد و در ركاب امام زمان(علیه‌السلام) باشد و هیچ نفسانیتی در آن نباشد «اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ» ـ احتیاج به بیش از هزار سال گریه دارد. گریه بر سیدالشهداء(علیه‌السلام) كه همه‌ی كائنات به آن مبتلا هستند، اصلش از عالم امام است. 35 سال گریه‌ی امام سجادبه عالم امكان داد که به ساحت عاشورا ورود كند؛ و الا این ساحت، ساحتی نیست كه هر كس را ابتدئاً به آن راه دهند! «فَاخْلَعْ نَعْلَیكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى». در روایت آمده است كه وادی مقدس طوی همان كربلا است.

اگر گریه و ابوحمزه خواندن امام سجاد(ع)  نبود، كسی ابوحمزه­خوان نمی‌شد! چه كسی می‌فهمید كه می‏توان این‌گونه با خدا مناجات كرد؟ حضرات معصومین نازله‌ای از احوال خود را به اندازه‌ی ظرف انسان‏ها در قالب دعا بیان كرده‏اند. اصل گریه با همه‌ی مراتب وجودی‌اش متعلق به امام سجاد(ع)است؛ از فوق عرش شروع می‌شود تا عالم خاك؛ لذا همه‌ی كائنات را درگیر می‌كند. این تغییر حالات، تنزّلات حال امام است. الآن هم وجود مقدس امام عصر هستند و زیارت ناحیه اگر از ناحیه امام عصر باشد، نازله‏ی حال ایشان است. البته بعضی می‌گویند از ناحیه امام عسگری(ع) است ـ در آن‌جا می­فرمایند: «فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِی الدُّهُورُ وَ عَاقَنِی عَنْ نُصْرَتِكَ الْمَقْدُورُ وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حَارَبَكَ مُحَارِباً وَ لِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِینَّ عَلَیكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَیكَ وَ تَأَسُّفاً وَ تَحَسُّراً عَلَی مَا دَهَاكَوَتَلَهُّفاً، حَتّیأَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ، وغُصَّةِ الاْکْتِیابِ؛ لذااین حال امام است كه ارواح را متوجه می‌كند.

بعضی می‌گویند چرا از شب یازدهم برای سیدالشهدا عزاداری نمی‏كنند؟ اختیار این امر دست ما و شما نیست. ظاهراً امام زمان (ارواحنا فداه) این بساط را از اول محرم پهن می‌كنند؛ این تحولات ناشی از تحول حال امام است. حضرت فرمود: پدرم از اول محرم لبخند به لبش دیده نمی‌شد و روز عاشورا روز حزن او بود؛ یعنی حال امام است كه جریان پیدا می‌كند. به هیچ وجه نمی‌توان دهه‌ی دوم را مثل دهه‌ی اول عزاداری كرد. این از جای دیگری ناشی می‌شود. حال امام در ایام محرم، احوال عالم را تغییر می‌دهد و آدم از اول محرم احساس می‌كند كه همه‌ی كائنات برای گریه كردن آماده‌اند. این احساس همه‌ی دوستان اهل بیت است؛ لازم نیست که انسان حتماً اهل دل باشد تا بفهمد. ماه محرم كه شروع می‌شود یك تحرّك دیگری پیدا می‌شود؛

باز این چه شورش است كه در خلق عالم است                                باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین                            بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

واقعاً یك رستاخیز احوالات به پا می‌شود؛ كه این رستاخیز به تحول حال امام(ع) برمی‌گردد؛ لذا طریق رسیدن به این حال و تحول، توسّل به امام و با حال امام است؛ یعنی باید با حال امام به عاشورا وارد شد. یك جلوه‌ای از احوال امام اگر در قلب اهلش واقع شود، آن وقت عاشورا تلقی می‌شود.

این امر، باید هم حفظ شود، هم ترمیم و هم بالنده شود؛ حفظ آن باید به همه‌ی آن‌چه كه سرمایه‌ی گذشته است، معطوف باشد؛ یعنی معانی بلندی كه در حوزه‌ی مفاهیم هیئت وجود داشته، باید محفوظ بماند. احساساتی كه وجود داشته، باید محفوظ بماند. گریه یك جوشش حماسه است.

گاهی معارفی كه در گذشته خوانده می­شد، الان خوانده نمی‌شود؛ این خلاف توقع است؛ گرچه به نحو عمومی ظرفیت عزاداری سیدالشهداء كماً و كیفاً رشد كرده است و قابل مقایسه با دهه‌های قبل از انقلاب نیست. مجالس امروز را نمی‏توان در گذشته پیدا كرد. این مجالس استثنایی است. این مداحی‏ها و حال جمعی ارزاقی است كه خدای متعال از بركت امام و شهدا و طفیل عنایت امام زمان(عج) به همه‌ی ما عنایت می‌كنند و روزافزون هم هست. اما مأموریت اصلی، حفظ میراث گذشته، ترمیم نقایص آن و از همه مهم‏تر ریشه دادن آن در مقیاس نیاز امروز است؛ خدا رحمت كند استاد ما را زمانی به حاج منصور فرمودند: جایگاه شما، مقابل هالیوود است؛ آن‌ها احساسات و شور دنیایی را در عالم تحریك می‌كنند و شما احساسات معنوی و گرایش به حق را ارتقاء می‌دهید! بنابراین مأموریت ما این است كه در مقابل پرچم‌دارانی كه احساسات مادّی را در عالم رشد می‌دهند، معنویت، قرب، توحید و احساس معنوی را در ارواح و قلوب رشد دهیم.

تحقق این امر نیاز به یك برنامه‌ریزی وسیع دارد. این مقیاس برنامه‌ریزی هم باید مقیاس مقابله با دستگاه‌های جهانی باشد؛ چون امروزه هیئت یكی از نقاط كانونی جنگ فرهنگی است. همین جا بایستیم و باید به شكلی برنامه‌ریزی كنیم كه مناسب جنگ فرهنگی باشد. «الْكَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ» همین جاست. این هیأت كهف حصین ماست. اگر از این كهف حصین بیرون آمدیم، شیطان جلو در ایستاده و مطمئن باشید هر كس بیرون بیاید او را می‌برد. بدون عاشورا نمی‏توان در مقابل این امواج فتنه‌ی سنگین، مقاومت کرد. اگر بخواهیم جامعه را هم در مقابل این امواج بیمه كنیم، همین جا باید ایستاد؛ آستان منیع سیدالشهداء آستانی است كه دست شیطان به هیچ وجه به آن نمی‌رسد؛ هر كسی وارد این آستان شد، دست شیطان به او نخواهد رسید. محیط هیئت محیطی است كه شیاطین در آن رجم می‌شوند.

توجه داشته باشیم آسیب جدی و دشمن اصلی، سكولارها هستند كه از دور با تیر سایه‏ی عزاداری امام حسین(ع) را می‌زنند. آقای سروش در سخنرانی خود می‌خواست گریه را تحقیر كند! آن تحلیلی كه درباره‏ی ملای رومی بود كه دین‌دار‌ها چند دسته هستند، را به كار گرفت و می‌خواست بگوید عزادارها هم چند دسته‌ هستند؛ می‌خواهند ما را به جای این‌كه گریه كنیم به وادی تحلیل بیندازند.

می‌گویند لعن نكنید؛ بلكه بیایید عاشورا را تحلیل كنیم. اما ما گریه می‌كنیم، بعد تحلیل هم می‌كنیم! اهل‌بیت رسول اكرم(ص) را به اسارت برده­اند ـ امام سجاد(ع) فرمود: اگر جدّم می‌گفت: ظلم كنید بیش از این نمی‌توانستند ظلم كنند!- می­گویند بنشینید تحلیل كنیم! آدم بی‌درد از بلاء چه تحلیلی می‌تواند كند؟ تو اول بیا به وادی بلاء مبتلا شو سپس تحلیل كن. تحلیل آدم مبتلا به درد می‌خورد. به این‏ها باید گفت: شما محجوبید و امام حسین(ع) در قرب هستند؛ اول بیا در میدان بلاء بمیر و بعد بگو گریه كنید یا نكنید. قبل از ورود به بلاء باید مبتلا شوی و بمیری؛ بعد كه در ابتلاء مُردی «حَتّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ، وغُصَّةِ الاْکْتِیابِ» آن وقت بنشین تحلیل كن. این تحلیل آن موقع معنادار است.

 مهم‌ترین دشمن عزاداری سكولارها هستند. هر جا كه ببینید پای معنویت به حیات اجتماعی باز می‏شود با آن مخالفت می‌كنند. می‌گویند: دوره‏ی لعن تمام شد؛ یك درگیری بین علویون و امویین بود كه به پایان رسید. اما باید بدانند كه عاشورا «اِلی یَوْمِ الْقِیامَهِ» تمام شدنی نیست؛ عاشورا نقطه اوج درگیری حق و باطل است.

 

ارتباط با ما:

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

مطالب مرتبط:

ابتلاء عظیم عاشورا

گشودگی و عسرت حُسن

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است

تاریخ اشک

اظهار ظاهر

نمایشی شدن عزاداری

آرامش یا خطرپذیری

موسیقیای عزاداری، از دیروز تا امروز

آئین سوک

درباره ما

مجله‌ی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی می‌تواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجه‌ی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه‌ و تئوری‌پردازی برای توسعه‌ی تغافل،‌ می‌گوئیم که سوره «آیینه‌»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که به‌جای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفه‌ای»، یعنی مهارت در به‌کارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمی‌خواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفه‌ای بر مدار مُد می‌چرخد و مُد بر مدار ذائقه‌ی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.

بـيـشـتــر

نقد

شماره 87-86 مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

شماره‌ جدید مجله سوره اندیشه نیز به‌مانند پنجشش شماره‌ اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حول‌وحوش آن می‌چرخد. موضوع بیست‌ویکمین شماره‌ سوره‌ اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیست‌ویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشه‌برانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی می‌شود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسده‌انگیزی‌اش خاموش می‌کنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن می‌شود.

خبــر انـتـشــار شـمــاره 21

خرید

شماره 86
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
شماره 84
10000تومان
  • قیمت روی جلد
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
آرشیو شماره 50 تا 75
60000تومان
  • با احتساب 20% تخفیف
  • ارسال رایگان به سراسر نقاط کشور
  • زمان تحویل حداکثر 5 روز
خرید نسخه دیجیتال
4000تومان
  • با احتساب 60% تخفیف
  • دریافت از مارکتهای اندروید
  • همسان با نسخه چاپی