![]() آیا تاریخ، خبر دادن از یک یا چند واقعه است؟ آیا تاریخ برای عبرت گرفتن است؟ آیا عبرت، با داشتن اطلاعات حاصل میشود؟ ممکن است مطرح شود که تاریخ، کشف و بیان روابط میان وقایع است، بهطوری که بتوان توضیح داد چه شد که یک واقعه روی داد و نهایتاً پاسخ داد که چرا اکنون، اکنون است؟ عبرت گرفتن از تاریخ نیز بدین معنا، عبارت میشود از عمل کردن طبق قوانین حاکم بر تاریخ. اما مگر گذشته همانگونه که بوده، قابل شناخت است؟ ما ذیل تاریخ و در بستری زندگی میکنیم که از گذشته به ما رسیده است؛ این ما نیستیم که بر گذشته احاطه داریم، بلکه این تاریخ است که محیط بر ما است. گذشته و حال و آینده، همگی ظهورات و تعینات حقیقت تاریخاند؛ و به بیان دقیقتر، تاریخ، تاریخ ظهور حقیقت است. حقیقت تاریخ، فراتر از گذشته و حال و آینده است و توجه انسان حقیقتجو به تعینات و ظهورات تاریخی، سیر از ظاهر به باطن است. تمام آنچه در گذشته رخ داده، در اکنون او مندرج است و او از حیث تقرب به حقیقت، به برخی متذکر میشود. بدین معنا، گذشته عبارت میشود از سنتی که اکنونیان به ارث بردهاند. آداب و سنن، اموری فرابشری و صورت محقق و تاریخی حقیقتی سرمدی هستند. سنت، بستر حضور انسان در عالم و تقرب به حقیقت است. تاریخ غرب، تاریخ گسست انسان از سنت است و تجددخواهی. انسان جدید، سنت را همچون قیدوبندی میداند و در وهم آزادی، سعی در رها شدن از آن دارد. ما به تاریخ نیاز داریم تا حضور ما را در سنت فراهم آورده و متذکر ما به حقیقت آن شود. هرچند حقیقت وجود ما حضوری بیواسطه با حقیقت گذشته دارد اما گذشته، حجاب حقیقت خویش است؛ مگر آنکه آن را همچون نشانههایی تأویلی ببینیم که ساحت تجلی اسماء الهی است. |
||
![]() |
||
فلسفه تاریخ از دیرباز تا کنون
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
مصادیق: تاریخ غرب
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
|
||
حیث التفاتی شناخت ما ناظر به موضوعی جزئی و بخشی نیست؛ بلکه ناظر به کلیت جامعه است. شناخت کلنگر ما با حرکت از ظاهر به باطن جامعه حاصل میشود و لذا منطق حاکم بر محتوای ما اینگونه شده است:
مجلهی سوره نیز سرنوشتی پیوند خورده با سرنوشت انقلاب و فراز و فرودهای آن داشته است و او نیز تنها زمانی میتواند خود را از گرفتار شدن در دام زمانه برهاند و انقلاب اسلامی را همراهی کند که متوجهی باطن و همگام با تحولاتی از جنس انقلاب باشد. تلاشمان این است که خود را از غفلت برهانیم، برای همین به دور از هرگونه توجیه و تئوریپردازی برای توسعهی تغافل، میگوئیم که سوره «آیینه»ی ماست. از سوره همان برون تراود که در اوست. تلاشمان این است که بهجای اصل گرفتن «ژورنالیسم حرفهای»، یعنی مهارت در بهکارگیری فنون، تحول باطنی و تعالی فکری را پیشه کنیم. نمیخواهیم خود را به تکنیسین سرعت، دقت و اثر فرو بکاهیم. کار حرفهای بر مدار مُد میچرخد و مُد بر مدار ذائقهی بشری و ذائقه بر مدار طبع ضعیف انسان و این سیر و حرکت، ناگزیر قهقرایی است.
شماره 87-86 مجله فرهنگی تحلیلی سوره اندیشه منتشر شد
شماره جدید مجله سوره اندیشه نیز بهمانند پنجشش شماره اخیرش، موضوعی محوری دارد که کل مطالب مجله حولوحوش آن میچرخد. موضوع بیستویکمین شماره سوره اندیشه، «نقد» است؛ موضوعی که شعار بیستویکمین نمایشگاه مطبوعات نیز قرار گرفته است. نقد، موضوع مناقشهبرانگیزی است که بسیاری از مجادلات سیاسی و فرهنگی ما، از روشن نبودن مفهوم آن ناشی میشود؛ تا جایی که منتقد را به جرم مفسدهانگیزیاش خاموش میکنند. کار منتقد، حرف زدن است ولی نقد، منتظر شنیده شدن نیست. اینجا است که تفاوت منتقد با معترض و مخالف و مصلح و مفسد روشن میشود.